عنوان یادداشتی است که در روزنامهی کارگزاران در مورخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۷ به چاپ رسید.
وزیر نفت كشورمان در نشست اخیر اوپك اظهار داشتند كه: «…ما معتقدیم قیمت های عادلانه برای همه کشورها مناسب است و قیمت های پایین، سرمایه گذاری ها را در صنعت نفت محدود میكند…»
بارها در صحبتهای مقامات نفتی و اقتصادی كشورهای تولیدكننده و یا مصرفكنندهی نفت به این واژه برمیخوریم كه قیمت نفت باید” عادلانه” باشد. اما سؤال این است كه قیمت عادلانه برای نفت، چه قیمتی است؟
ظاهرا این سؤال هرگز مجالی برای پاسخ نیافته است. در این یادداشت هم دقیقا میخواهیم به همین نكته اشاره كنیم.
به عنوان مدخل ورود به بحث باید به این مهم عنایت داشت كه ظاهرا این مفهوم واحد، در هر برهه از زمان برای خود دارای تفاسیر متعددی پیدا کرده است. بنابراین میتوان این سوال را مطرح كرد كه این قیمت عادلانه برای نفت، در سالهای دههی 1970 میلادی و یا بعدها در سالهای آخر قرن گذشته و بالاخره در مقطع حاضر، كدام است؟ با آنكه قیمتهای نفت در هر برهه از این مقاطع تفاوت فاحشی داشته است، ولی باز هم واژهی” عادلانه” هنوز از دهان این مقامات شنیده میشود.
اكنون میخواهیم به جای طرح این سؤال كلی كه” قیمت عادلانهی نفت در چه سطحی ازروند قیمتها اتفاق میافتد”، یك سری سؤالات دیگری مطرح كنیم. هدف از طرح سؤالات زیر این است كه مغلطهی” قیمت عادلانه” را به شكل دقیقتری بشناسیم.
۱- آیا سطوح عادلانهای كه مرتب از آن صحبت میشود، از نظر هر دو گروه تولیدكنندگان و مصرفكنندگان هم عادلانه است؟
۲- آیا این عادلانه بودن، فیالواقع نقطه نظرقاطبهی كشورهای مصرف كننده است و یا فقط برخی از انها؟
۳- آیا این عادلانه بودن، فیالواقع نقطه نظرقاطبهی كشورهای تولیدكننده است یا فقط برخی از آنها؟
۴- آیا این عادلانه بودن، از وجاهت اقتصادی و مالی و قانونی و اجتماعی و زیستمحیطی هم برخوردار است؟ و یا فقط در برخی موارد وجاهت دارد؟
۵- آیا این عادلانه بودن،منویات طرفداران انرژیهای آلترناتیو را هم برآورده میسازد یا خیر؟
۶- این عادلانه بودن تا چه حد به نفع نسلهای آتی است؟
۷- این عادلانه بودن، چه جایگاهی در نزد شركتهای ملی و بینالمللی نفت دارد؟
۸- این عادلانه بودن، از نقطه نظر كمپانیهای بزرگی كه در كشورهای اوپك فعالیت دارند، چگونه قابل تعریف است؟
به غیر از اینها، باید این سؤال را مطرح كرد كه اگر قیمتهای 120 دلار ( برای مثال البته) به عنوان قیمت عادلانه تعریف شود، آنگاه آیا قیمتهای زیر 120 دلار را هم باید عادلانه تصور كرد یاخیر؟ قیمت در سالهای گذشته را چطور باید در این تعریف جای داد؟
اگر قیمتهای قبلی عادلانه نبودند، پس چه كسی از این بیعدالتی متضرر میشود و تا چه حد؟ مكانیزم رفع این بیعدالتی چگونه است؟
متاسفانه عمدهی این سؤالها هیچگاه پاسخ روشنی پیدا نكرده و صرفا به ذكر یك عبارت كلی و مبهم بسنده میشود و آن اینكه«قیمتهای فعلی عادلانه هستند».
در سالهای قبل كه اوپك اقدام به تعریف محدودهی قیمتی كرده بود، بعضا شاهد بودیم كه میگفتند آن قیمتهایی كه داخل محدودهی فوق باشند از نظر اوپك قابل قبول (ولابد عادلانه) هستند. آن محدوده بین 22 تا 28 دلار بود و بنابراین 27 درصد افزایش و یا كاهش قیمت را هم به عنوان مصداق عادلانه بودن میشناختند. اما حالا كه قیمتها حدود 6 برابر شده است، باز هم میگویند كه قیمتهای فعلی عادلانه هستند.
به نظر میرسد اینها همگی بیانگر عدم پیشرفت در ادبیات علمی و اقتصادی نفت است كه من پیشترها هم بدان اشارات مفصلی داشتهام.
ناتوانی از تبیین علمی پدیدههای مبتلابه بازار نفت در كشورهای اوپك، راسا ناشی از این است كه كشورهای فوق عموما در راستای منافع كشور خود عمل كرده و در عین حال قصد دارند كه پایهی سیاستهای خود را بر اساس منافع مشترك هم بنا نهند كه در برخی موارد، حد و مرز بین این دو فعل جابهجا شده و امكان تفارق این دو حدود هم گمرنگتر جلوه میكند.
از این حیث در گاهی اوقات شاهد هستیم كه تئوری دقیقی كه بتواند ادعاهای اعضای اوپك را در كنار افعال آنها توجیه كند، وجود ندارد.