یکی از سایت ها، آمار درآمدی ایران را از دو منبع اوپک و و زارت اقتصاد کشورمان مقایسه کرده و نتیجهگیری کرده که ایران، آمار کمتری را اعلام کرده است.
این مقایسه اساساً اشتباه است … یادداشت امروز من در رزونامهی تعادل به همین مسئله میپردازد:
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
یکی از خبرگزاریها میزان درآمدهای نفتی ایران را بر اساس دو شاخص «آمار اوپک» و «وزارت اقتصاد» مقایسه نموده و نتیجهگیری کرده که کشورمان رویهی «کماظهاری» را در پیش گرفته است؛ چرا که رقم وزارت اقتصاد ایران حدود 92 هزار میلیارد تومان کمتر از رقم اعلامی اوپک بوده است.
متاسفانه چنین نتیجهگیریهایی به هیچ روی «دقیق» و کارشناسی نیست و لازم است که فیمابین دو پدیدهی «منابع اولیه» و «منابع ثانویه» در آمارهای اوپک قائل به تمییز شد.
منابع اولیه و منابع ثانویه کدامند؟
تعاریف ویژهای برای این دو مفهوم ارائه شده است.
اساساً منابع اولیه در واقع اطلاعات اصلی است که در نزدیکترین حالت به واقعه یا پدیده قرار دارند و معمولاً توسط کسان و یا گروههایی تهیه میشوند که به طور مستقیم با این پدیده درگیر هستند.
این گروهها در واقع نقش «ناظر» یا «insider» به آن پدیده دارند.
مهم این است که منابع اولیه الزاماً ممکن است مستقل هم نباشند.
مثلاً در یک واقعهی تصادف خودرو، کسی که در محل حادثه حضور داشته است؛ یک «منبع اولیه» تلقی میشود.
اما منابع ثانویه، به معنای «نگرش مختص به خود » یک نویسنده و یا تحلیلگر و یا مرجع است. بدین معنا که نگاه و نگرش و تفسیر «interpretation» خود را در تحلیل آن مسئله دخالت میدهد.
به عبارت دیگر، یک منبع ثانویه ، خودش اقدام به ارزیابی واقعه کرده و مدارک (evidences) و مفاهیم (concepts) و ایدهها (ideas) را که از مدارک و مستندات اولیه اخذ کرده است، در قالب تفکر و نگرش خود ریخته و ارزیابیهای خود را بر همان اساس ارئه میدهد.
منابع ثانویه الزاماً مستقل هم نیستند. این منابع، برای برآوردها و مقادیر کمی خود، متکی بر منابع اولیه هستند.
اگر کسی تجربهی حضور در جبههی جنگ را داشته باشد و کتابی را در مورد یکی از عملیاتها بنویسد؛ قاعدتاً یک منبع اولیه محسوب میشود. اما کسی که بعدها با استناد به این کتاب، اقدام به نگارش اثری در حوزهی تاریخ جنگ کند؛ قاعدتاً اثر او یک منبع ثانویه است.
رفتار اوپک بر کدامیک از منابع منطبق است؟
به نظر میرسد به طور کلی در این رابطه، اوپک همانند بسیاری سازمانهای دیگر، برای بررسی میزان تولید و صادرات کشورهای عضو، از منابع ثانویه استفاده میکند.
هرچند هیچ مرجع معتبری جاضر به افشای این «منابع» نیست؛ اما با توجه به جمیع جهات میتوان اظهار داشت که مواردی از قبیل «تحرکات بازار نفت»؛ و یا «جابهجایی تانکرها در مسیرهای کشتیرانی»، و «مستندات بیمهای نفتکشها و تانکرها»؛ «پایش جریانات مالی و مبادلهای»؛ و برخی فاکتورهای دیگر؛ مورد بررسی قرار میگیرد و بر اساس روشهای سنجشی و برآوردی، میزان نفت به فروش رسیده یا تولید شده را تخمین میزنند.
این روش مختص به اوپک نیست؛ بلکه بسیاری سازمانها و خبرگزاریها نیز با استناد به دادههای مذکور، میزان تولید یا صادرات نفت را تخمین میزنند.
در مقابل آمارهای مذکور، اطلاعات تولید حاصل از گزارشهای مستقیم کشورها نیز وجود دارد. این اطلاعات همان طور که از نام آنها پیداست، جنبه «رسمیتری» دارد و ارقام گزارش شده نیز معمولاً متفاوت از آمار منابع ثانویه هستند.
سازمان اوپک به صورت سنتی منابع ثانویه را مورد استفاده و اعلام قرار میدهد.
انتشار آمارهای مبتنی بر گزارشهای مستقیم، به حدود دو سال قبل بازمیگردد. هرچند آمارهای دسته دوم معمولاً جنبه رسمیتری دارند، آمارهای منابع ثانویه معمولاً بیشتر مورد استناد قرار میگیرند؛ چراکه برمبنای اطلاعات جمعآوری شده از بازار نفت هستند و مراجع متعددی نیز دارند.
به طور مشابه اگر بخواهیم براساس آمار ثانویه تحلیلی ارائه کنیم، بسیاری از اعضای اوپک به تعهدات خود پایبند نیستند.
اما دقت داریم که آمار رسمی اوپک که ماهانه از سوی دولتها به این سازمان ارائه میشود حکایت از رعایت این اصول و تعهدات دارد. به همین خاطر است که دولتها – حسب مورد – ممکن است به به این آمارهای ثانویه اعتراض نشان داده و آنها را قابل قبول و استناد ندانند!
بایستی دقت داشته باشیم که آمارشناسی میزان تولید و صادرات کشورها، به طور کلی از آن دست آمارهایی است که مقامات کشورها تمایلی به افشای دقیق آن ندارند.
در این موارد اصطلاحاً به «آمارهای ثانویه» در مقابل «آمارهای اولیه» اشاره میشود.