یادداشت امروز من در روزنامه ی شرق, به موضوع تفاوت میان شاخص های تولید و صادرات نفت ایران میپردازد:
#####################
در روزهای اخیر شاهد انتشار دو سری از آمار و اطلاعات نفتی توسط دو مرجع مهم و معتبر جهانی بودهایم.
اولی آمار ماهانه اوپک و دومی هم گزارش آژانس بینالمللی انرژی است.
هر دو این مراجع آمارهای مربوط به ماه ژانویه سالجاری (2014) را ارایه دادهاند.
در این مجال نگاهی به این آمارها خواهیم داشت تا بدانیم که این دو سازمان چه آمارهایی را در مورد نفت ایران منتشر کردهاند.
اوپک در گزارش بررسی ماهانه خود، آمارهای مربوط به ایران را از دو نگاه عرضه کرده است؛ ابتدا منابع مستقیم (اولیه) و دیگری منابع ثانویه.
مشخصا میزان تولید ایران در ژانویه سالجاری در مقایسه با ماه قبل از آن افزایش داشته است. اما منابع اطلاعاتی اوپک، این افزایش را در هرکدام از حالات فوق، متفاوت دیدهاند.
منابع اولیه معتقد به افزایش 30هزار بشکهای و منابع ثانویه هم افزایش سههزار بشکهای را اعلام کردهاند.
این در حالی است که متوسط تولید سال 2013 طبق نظر اوپک حدود دوهزارو693(منابع ثانویه) و سههزارو576(منابع اولیه) بوده و این شاخصها برای سال2012 به ترتیب دومیلیونو973هزار بشکه و سهمیلیونو740هزار بشکه اعلام شده است.
بهاینترتیب شاهد اختلاف زیادی فیمابین این دو منبع اطلاعاتی اوپک هستیم.
اما آنچه که مشخص است، اینکه تولید نفت کشور در ماه ژانویه رشد داشته است.
اما آژانس بینالمللی انرژی هم آمارهای ماهانهای منتشر کرده که شامل آمارهای مربوط به کشورمان هم هست.
البته آمارهای تازه آژانس، رایگان نبوده و در سایت آن سازمان منتشر نمیشود بلکه به صورت ایمیل برای برخی از مشترکان ارسال میشود.
آژانس معتقد است که تولید کل ایران در ماه ژانویه به مرز دومیلیونو780هزاربشکه بوده که از این میزان یکمیلیونو320هزار بشکه آن صادر شده است.
در همینجا هم میتوان به تفاوت نگاه این دو مرجع مهم پی برد.
اکنون سوال این است که چنین تفاوتی از کجا ناشی شده است؟
برای پاسخ باید به این نکته اشاره کرد که این دو سازمان، اساسا دو هدف مجزا دارند.
اوپک وابسته به گروه عرضهکنندگان نفت است، حال آنکه آژانس وابسته به گروه مصرفکنندگان (در حال حاضر 28 کشور قدرتمند صنعتی دنیا عضو آژانس هستند)است.
به همین دلیل کاملا طبیعی است که اوپک در بیانیههای خود به برآورد «تولید» و «تقاضا» اهمیت بدهد، در حالیکه آژانس سعی دارد میزان تقاضا را تا حد ممکن بالا «نشان بدهد» و طوری وانمود کند که کشورهای عضو اوپک از اتحاد و انسجام لازم در امر تولید برخوردار نیستند.
دقت داریم که افزایش حجم صادرات نفت کشورمان بنابر نظر آژانس به رقم صدهزار بشکه رسیده که رقم بسیار بالایی است.
با اینکه اوپک همین شاخص را اعلام رسمی نکرده، اما به ضرس قاطع هر رقمی هم که اعلام میکرد، با رقم شاخص آژانس تفاوت داشت.
برای مثال در جدول بالا، هر دو مرجع، میزان رشد تولید در ماه ژانویه را به یک اندازه محاسبه کردهاند (معادل 30هزار بشکه)
اما در همین جدول، تفاوت این دو مرجع برای شاخص «تولید نفت» و آژانس به مرز (470 +) هزار بشکه (بهنفع اوپک) رسیده است.
اگر در همین جدول به جای «منابع مستقیم» از «منابع ثانویه» استفاده کنیم، آنگاه تفاوت دو مرجع به رقم عجیب (47 -) هزار بشکه میرسد که حاکی از یک تفاوت 10برابری است.
دلایل متعددی درخصوص علت این اختلافها وجود دارد که خود بحث مفصل دیگری را میطلبد.
برخی تحلیلگرها تمایل به استفاده از منابع ثانویه دارند و آنها را «واقعیتر» میدانند. برخی دیگر هم معتقدند که آمارهای منابع مستقیم «مستندتر» هستند.
بنابراین ناظران مسایل نفتی، جهت استناد دقیقتر تحلیلهای خود، همواره به مرجع آمارها اشاره میکنند.
جدای از همه اینها آنچه مایه خوشحالی است، همانا رشد تولید و صادرات نفت کشورمان بوده که امید داریم در آینده شاهد افزایش بیشتر هم باشیم.