یک راهکار برای رهایی از دست کتاب‌هایی که دوست‌شان نداریم

یکی از مشکلات قشرهای کتاب‌خوان این است که چگونه از این همه کتابی که دارند، نگهداری کنند.

معمولاً این آدم‌ها  مدام در حال خرید کتاب هستند. یعنی «ورودی کتاب‌خانه»  در حال ازدیاد است؛ حال آن‌که «خروجی» اندکی دارند.

در کنار این‌ها، باید به معضلات آپارتمان‌نشینی و  فضای اندک برای کتاب‌خانه هم اشاره کرد.

این مورد را با دایی عزیزم؛ آقای حمید نعمت‌اللهی درمیان گذاشتم.

خب! اگر من امروزه به کتاب و ادبیات علاقه‌مند هستم، دلیل‌اش وجود آدمی مثل حمید نعمت‌اللهی در فامیل است.

حمید نعمت اللهی متولد ۱۳۲۶ سال‌ها مدرس دانشکده هنرهای دراماتیک، دانشگاه آزاد و  مؤسسه عالی سوره  در حوزه‌های تئاتر و ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی بوده  است.

hamid nematollahi

او  در سال ۱۳۵۶ نمایشنامه ای از ماکسیم گورکی به نام «واساژ لز نووا» را ترجمه کرد که از سوی «انتشارات حقیقت» به چاپ رسید. کتاب کرکس‌ها نیز از همان نویسنده و با ترجمه ایشان نیز به چاپ رسیده است.

نعمت‌اللهی سال‌ها در نشریات مهم ادبی نظیر  «کلک» هم در  مقام نویسنده  و  ویراستار  و  عضو هیئت تحریریه  فعالیت داشته است. علاوه بر این‌ها چندین نمایش‌نامه و  کتاب شعر نیز ترجمه کرده و  ترجمه‌ای از اشعار شاعران جهان و یک مجموعه شعر از سروده‌های خود را در دست چاپ دارد.

اما راه‌کار ایشان برای حل مشکل فضای کتاب‌خانه، بسیار جالب است.

ایشان اصرار داشتند که الزاماً قرار نیست  همه‌ی کتاب‌هایی را که می‌خریم، دوست داشته باشیم. حتماً برای شما هم پیش آمده که  کتابی را خریده‌اید، اما  فقط چند صفحه از آن را خوانده‌اید و به دلایل متعدد، آن را کنار گذاشته‌اید (مثلاً گیرایی لازم را نداشته … و یا  با نثر نویسنده یا مترجم  ارتباط نگرفته‌اید و … دلایل خیلی زیاد دیگر).

حمید می‌گوید کتاب‌هایی را که دوست نداریم، قاعدتاً نباید در کتاب‌خانه‌مان نگهداری کنیم.

قشر فرهنگی و کتاب‌خوان، به «کمیت» کتاب‌خانه‌اش کاری ندارد و بلکه  دغدغه‌های کیفی دارد.

بنابراین طی یک اقدام جمعی می‌توانیم با هماهنگی‌های قیلی، در یک مکان مشخصی قرار بگذاریم … بعد همه‌ی افراد این گروه؛ تمامی کتاب‌هایی را که چندان چشم‌شان را نگرفته  روی سینی می‌‌گذارند. مشخص است به دلیل  تفاوت سلایق، عمده‌ی این کتاب‌ها بر روی زمین نخواهند ماند … ممکن است آن کتابی که برای من جالب نبوده، برای یکی دیگر  جالب باشد …. و البته برعکس ….

در همین جلسه‌ها، کتاب‌های‌مان را  مبادله می‌کنیم یعنی در  پایان هر جلسه، ما نه تنها کتاب‌هایی را که دوست نداشته‌ایم مبادله کرده‌ایم، بلکه  موفق شده‌ایم بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای، چند تا کتاب خوب هم صاحب شویم.

به هر حال اگر بتوانیم چنین دوره‌هایی بگذاریم؛ آن وقت علاوه بر این‌که  کتاب‌خانه‌ی ما از حجم متناسب‌تری برخوردار خواهد شد؛ آن‌گاه کیفیت کتاب‌هایمان هم  ارتقا می‌یابد.

به نظرم اگر حداقل 5  کتاب‌خوان اعلام آمادگی کنند، آن وقت می‌توانیم اولین جلسه را  برگزار  کنیم.

من بالشخصه آماده‌ام که اولین دوره را در منزل خودم برگزار کنم.

اکر کسی از آشنایان و غیرآشنایان تمایل به برگزاری این جلسه‌های مفید را داشت؛ همین‌جا خبر بدهد. امیدوارم بتوانیم به نتیجه‌ی مطلوبی برسیم.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “یک راهکار برای رهایی از دست کتاب‌هایی که دوست‌شان نداریم

  1. سلام آقای نعمت اللهی عزیز. خوشحالم که برایتان مهم بودم و وقت گذاشتید و با من حرف زدید. و باز خوشحالم که کارهایم را یک کم دوست دارید. به همان یک کم هم می بالم بی تردید. اما در مورد سی سا سیاوش فقط بابت یادآوری می گویم که رمان نوجوان است و زمین تا آسمان با سه گانه و عاشقانه فرق دارد. البته نمی خواهم توجیح کنم. چون رمان نوجوان برای بزرگسال هم باید خواندنی باشداما به هر حال قبول دارید که رمان بزرگسال و نوجوان تفاوت های اساسی دارند. چقدر خوب که نظر شما باعث شد کمی با هم حرف بزنیم. به امید همدلی بیشتر!

    [پاسخ]

  2. با سلام در مورد سوال حقوقی که پرسیده بودید به استحضار می رساند بله هم چنان بر اساس قانون حمایت از مولفین و مصنفین و هنرمندان اقدام می گردد.
    مهدی نوری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

    [پاسخ]

  3. اگه تهران بودم حتما استقبال مي كردم.

    [پاسخ]

    پويا نعمت اللهي پاسخ در تاريخ تیر 9ام, 1392 8:46:

    سلام

    هميشه دليلي براي عدم استقبال وجود دارد.

    راستي شما همين مارال خانم خودمان هستيد؟

    چرا آدرس سايت و اي.ميل تان را نگذاشته ايد تا با ديگري اشتباه نگيرم.

    چرا اصلاً وبلاگ را به روز نمي كنيد؟ شش ماهي گذشته و چشم مان سفيد شده به در وبلاگ تان؟

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *