تامین مالی

امروز داشتم با یکی از دوستان حسابرس در مورد این موضوع صحبت می‌کردیم که چرا شرکت‌ها برای  تامین مالی خود،  از طریق صدور سهام جدید، اقدام نکرده و  در عوض توصیه می‌کنند که از روش‌های اخذ وام استفاده شود؟

بنابراین سؤال این است که چرا  تامین مالی از طریق سهام، در اولویت نیست؟

با بررسی‌هایی که کردیم، به نتایج زیر رسیدیم:

1- به نظر می‌رسد اصلی‌ترین دلیل این وضعیت آن باشد که فرآیندهای تصمیم‌گیری؛ به افرادی در خارج از شرکت و با هویت‌های غیرشرکتی واگذار نشود. زیرا هر سهام‌دار به‌نوبه‌ی خود واجد حق رای است.

یعنی درصد مالیکت سهامداران نسبت به کل سهام منتشره شرکت، با انتشار سهام عادی کاهش می‌یابد و در صورتی‌که سهام جدید توسط سهامداران جدید تصاحب شود، می‌تواند کنترل را از دست صاحبان فعلی سهام خارج نماید.

2 ـ میزان سود و عایدی هر سهم بین تعداد سهام بیشتری توزیع خواهد شد.

3- فرآیند انتشار اوراق و سهام جدید از نظر اداری و قانونی، عموماً فرآیندی پیچیده و تشریفات فراوان دارد. همچنین محاسبات فراوانی در مورد وضعیت آتی سهام مربوطه و پیش‌بینی سود هر سهم و امثال آن هم می‌بایستی صورت گیرد.

4- صدور سهام برای شرکت، هزینه‌های جاری و عمومی در بر دارد. مانند تهیه‌ی برگه‌ی سهام، دعوت به جلسات و مجامع، پذیره‌نویسی و … (مواد 25 تا 27  قانون تجارت).

5- تعهدی که در صدور سهام برای شرکت ایجاد می‌شودع یک تعهد بالفعل است (ماده‌ی 34 قانون تجارت). یعنی هر سهام‌دار می‌تواند هر وقت که مایل بود، درخواست فروش سهام کند و یا مطابق قانون تجارت، از عملکرد فلان مدیر  اظهار ناخرسندی کرده و در دادگاه اقامه‌ی دعوی کند

اما در مورد وام:

کلیت امر این است که  تأمین‌ مالی از طریق بدهی معمولاً  ارزان‌تر از تأمین‌مالی از طریق سهام می‌باشد. این امر به این دلیل است که تأمین مالی از طریق بدهی از جانب وام دهنده از امنیت بالاتری برخوردار است. چراکه بهره بایستی قبل از سود سهام پرداخت شود.

در هنگام نقد شدن نیز تأمین مالی معمولاً قبل از سهام بازپرداخت می‌شود. این موضوعات باعث شده است که بدهی به عنوان یک سرمایه‌گذاری امن‌تر مطرح شود و بنابراین سرمایه‌گذاران از طریق بدهی نرخ بازده کمتری را در مقایسه با سرمایه‌گذاران سهام دریافت نمایند.

همچنین بهره‌ی بدهی (برخلاف سود سهام) موجب ایجاد صرفه‌جویی‌هایی در زمینه‌ی مالیات شرکت نیز می شود که موجب می‌گردد تا برای شرکت ارزان‌تر تمام شود.

هزینه های تنظیم در زمینه تأمین مالی از طریق بدهی معمولاً کمتر از تأمین مالی از طریق سهام است که به نوبه خود موجب صرفه‌جویی مالیاتی نیز می‌شوند.

1 ـ بهره‌ی بدهی‌ها به عنوان کاهنده‌ی  مالیات در صورت‌های مالی منعکس می‌شود. در حالیکه سود سهام پس از کسر مالیات پرداخت می شود.

2- ـ طلبکاران (در این‌جا احتمالاً بانک‌های طرف قرارداد)، به جز بهره‌ی خود ، سهمی از سود بعد از مالیات مطالبه نمی‌کنند.

3 ـ بازپرداخت بدهی‌های بانکی  در دوران تورمی (مانند شرایط  حاضر)  ارزان‌تر تمام می‌شود.

4 ـ کنترل شرکت به واسطه‌ی  تامین مالی (از طریق بدهی و وام)،  کاهش نمی‌یابد. یعنی سهامدار مدعی نداریم. بانک و تامین‌کننده‌ی منبع وام، صرفاً به دنبال طلب خودش است و نه چیز دیگر

از نظر دور نداریم که  تامین مالی از طریق بدهی (وام) زمانی مناسب است که :

ـ شرکت دارای یک حاشیه‌ی سود کافی و راضی‌کننده را تامین کرده باشد.

ـ درآمد و سودآوری شرکت از ثبات لازم و قابل‌قبولی برخوردار باشد.

ـ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام پایین باشد.

ـ کنترل شرکت از نقطه‌نظر فرآیند تصمیم‌گیری برای مدیران مهم باشد.

ـ محدودیت‌های سنگین و شرایط خاص تحمیلی در مورد بدهی ها حاکم نباشد.

ـ شرایط تورمی در اقتصاد پیش بینی شود.

ـ شرکت دارای حداقل وضعیت نقدینگی خوبی باشد.

##############################

پی‌نوشت: متن قانون تجارت و چند قانون دیگر را در این‌جا ببینید یا دانلود کنید.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “تامین مالی

  1. با سلام خدمت پسر عموی عزیزم
    مطلب بسیار جالب وخوبی را مطرح کردید . امیدوارم که همیشه در کار و زندگی موفق وسربلند باشید.

    [پاسخ]

    پویا نعمت‌اللهی پاسخ در تاريخ اردیبهشت 19ام, 1390 12:52:

    سلام پسر عموی عزیز

    ناگفته نماند که این مطلب با همفکری و کمک شما تهیه شده است.

    ممنون‌ام بسیار از تو

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *