یادداشت امروز من در روزنامهی آرمان، تحلیلی بر بازار نفت با توجه به موقعیت فعلی کشورمان از منظر تحریمهای نفتی دارد.
یادداشت را از سایت روزنامه هم میتوانید بخوانید:
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
در اواسط زمستان گذشته اتحادیه اروپا به نوعی خواستار حضور در بازی تحریمها شد. در آن زمان آژانس بینالمللی انرژی هشدار داد که میزان یک میلیون از کل 2.6 میلیون بشکه صادرات ایران میتواند کاهش یابد.
در همان اوان قیمت برنت افزایش یافت که تا حدودی ناشی از نگرانیهای ژئوپولیتیک بود و گمان میشد که ناشی از پدیداری آثار تلاطمی تحریمها است (طبق ادعای آژانس).
در آن زمان برنت به 130 دلار هم رسید که عموماً ناشی از خوشبینی در مورد رشد اقتصاد جهانی بوده و ترس از اینکه رشد تقاضا را بالا میبرد و قرار است ایران هم تحت تحریم بماند.
اما اندکی که گذشت، این پریشانی روانی برطرف شد و قیمتها به 100 دلار رسید و حتی حمایت اروپاییها هم نتوانست تاثیری بر قیمتها بگذارد.
به هر حال پیشبینیها درست از آب درنیامد. در همان مقطعی که اروپاییها بحث تحریمها را بهطور جدی دنبال میکردند، نگاه خاصی در غرب مطرح بود که طبق آن باید حجم سنگینی از ذخایر استراتژیک نفت را آزاد کنند تا بازار آرام شود. سپس بحث عربستان و امکان جبران سهم تولید ایران از طریق این کشور مطرح شد.
چنین مباحثی در ذات خود مقولهی تعادل بین عرضه و تقاضای نفتخام را پیش میکشد (گو آنکه برخی معاملهگران از کسری احتمالی عرضه خبر میدادند!)
در مرحلهی بعد موضوع محدودیت خرید بیمهنامه در بازارهای اروپایی بر سر زبانها افتاد و در عینحال محدودیتهای نقلوانتقال بانکی و پولی هم شدت یافته بود تا حدی که صادرات نفت به مشتریان عمدهی آسیایی هم با مشکلاتی مواجه شد.
به هر حال همهچیز اما به میزان سختگیری در اعمال تحریمها ربط دارد. در این رابطه اگر قیمتها بخواهد به مرز 130 دلار برسد، آنگاه مسلم دول واضع تحریمها، قائل به برخی تجدیدنظرها خواهند شد.
میتوان از همین حالا پیشبینی کرد که اگر چنین اتفاقی بیفتد، آنگاه بهیکباره شاهد خواهیم بود که ناظرین نفتی متفقالقول خواهند بود که تعادل عرضه و تقاضا فقط در صورتی به شکل پایدار باقی میماند که دولتهای غربی متخاصم ایران باید به صورت ضمنی (یا حتی چراغخاموش) این اجازه را به ایران بدهند که نفت خود را (که نمیتوانست به اروپا صادر کند) وارد بازار نماید.
از یاد نبریم که افزایش میزان تقاضا همواره در بازار نفت بهعنوان یک عامل ریسکزا محسوب میشده که در مقطع فعلی، این ریسک تا حدودی آرام و بیخطر است (چهبسا حتی بتوان ادعا کرد که پیشبینیهای بخش عرضهی بازار هم تا حدودی امیدوارکننده است).
این روزها اخبار زیادی در مورد توفیق تولیدکنندههای اوپک و غیراوپکی با موضوع افزایش توان تولیدی و صادراتی منتشر میشود (و آمارهای آژانس هم این مورد را تایید میکند)
گفته میشود تقاضای جهانی برای سال آینده کمتر از یک میلیون بشکه افزایش مییابد. خود اوپک رشد تقاضای سال جاری را ضعیف دانسته و آن را حدود 0.9 دانسته و برای سال 2013 هم معادل 0.8 برآورد کرده است.
در مورد غیراوپکیها هم این شاخصها برای سال جاری و سال سال آینده حدود 0.7 و 0.9 بوده است.
در این میان توجه به مازارد ظرفیت اوپک هم مهم اس؛ چرا که برخی ناظرین معتقدند تقاضای جهانی نفت با نرخ چندان زیادی رشد نمیکند و از سوی دیگر بهرغم رشد آهستهی اقتصاد جهانی، هنوز آژانس معتقد است رشد تقاضای جهانی در سال جاری چندان هم زیاد نیست (قبلاً آژانس برای سال جاری، تقاضای جهانی را حدود 89.9 میلیون دانسته بود)
اما از سمت عرضه هم محدودیتهای خاص خود برقرار است. ناظرین معتقدند رشد واقعی عرضهی جهانی نسبت به پیشبینیهای قبلی خوشبینانه بوده و ممکن است محقق نشود.
موضوع تاثیر تحریمهای نفتی ایران بر قیمتهای نفت، به واقع امر غامضی است و نمی توان به ضرس قاطع به چگونگی این تاثیرها رای داد، هر چند تا کنون اعمال تحریمها برخلاف آنچه که انتظار میرفته، تاثیر چندانی بر ساختار بازار نداشته است.
در عین حال سالها تحریم بر علیه کشورمان، یک جور حالت فرسایشی پیدا کرده و ظاهراً تاثیر مورد نظر واضعان تحریم را هم در بر نداشته است.
به هر حال به نظر میرسد در این مقوله، نیل به یک راه حل مسالمتآمیز میتواند راهحل اساسی در این مقوله باشد.
در مورد تحریمها باید این واقعیت را پذیرفت را رفع تحریمها (برخلاف وضع آنها) توان و کوشش زیادی را میطلبد. حال فرض کنید به هر دلیل ممکن قیمتها دچار افزایش شوند. در این صورت این غرب است که بهای سنگیم ان تحریمها را خواهد پرداخت.
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
پینوشت غیرمرتبط:
در همین شمارهی امروز آرمان، مطلبی با موضوع پوکی استخوان و ضعف استخوان در زنان ایرانی دارد.
آمارها به شدت نگرانکننده است. خانمها این مطلب را از دست ندهند.