نفت ما، چه مدیری می‌خواهد؟

این روزها در محافل کارشناسی و نفتی و رسانه‌ای، صحبت بر سر انتخاب وزیر نفت است …

این وزیر جدید باید واجد چه خصوصیاتی باشد؟

صرف‌نظر از هرگونه تعلق خاطر حزبی و جناحی، سعی کرده‌ام ابتدا یک تصویر کلی از وضعیت عمومی صنعت نفت به دست بدهم  ….. و آن‌گاه  ویژگی‌های مطلوب وزیر نفت را از ابعاد مختلف بررسی کنم.

یادداشت امروز من در روزنامه‌ی آرمان به همین موضوع اختصاص دارد که از سایت روزنامه هم می‌توان دید.

ظاهراً قسمتی از متن هم تعدیل شده است که با توجه به شرایط موجود، کاملاً قابل فهم است.

در این‌جا متن «تعدیل‌‌نشده» را با هم بخوانیم:

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

خبرهای این جند روزه‌ی صنعت نفت،  حاوی چند نکته‌ی کلیدی بود که شاید بتوان همه‌ی موارد معنونه را ذیل چند محور کلی مورد مداقه قرار داد.

محور اول، توجه به ساختار کلی و  وضعیت موجود صنعت نفت است.

و محور دوم هم  نگرانی‌های کارشناسان از  این وضعیت است.

اکنون دیگر تمامی کارشناسان و دلسوزان صنعت نفت بر این عقیده استوار هستند که اداره‌ی صنعت نفت در طول هشت ساله‌ی اخیر، به هیچ‌عنوان بر پایه‌ی مدلولات علمی و  اقتصادی نبوده است.

وقتی که دولت فعلی قصد داشت که یک فرد غیرکارشناس و «غیر نفتی» رابه منصب وزیر نفت بنشاند، و هنگامی که از آن شخص سؤال شد که ایا سابقه‌ای در اداره‌ی امور نفتی داشته‌اند یا خیر، وی اظهار داشت که «تجربه‌ی کار نفتی دارم و زمانی در پروژه‌ی احداث یک انبار نفت فعال بوده‌ام»!!.

آیا آن‌قدر قحط‌الرجال است که مشارکت در احداث یک انبار نفت (که اساساً یک فعالیت مهندسی و تدارکاتی است) می‌تواند مدرکی دال بر «آشنایی‌‌داشتن» با صنعت نفت باشد؟

اگر این طور باشد، پس یک راننده‌ی نفت‌کش  که روزانه چندین بار به انبار نفت مراجعه می‌کند هم می‌تواند خود را یک مطلع از امور نفتی قلمداد کند!

 مدیریت بر گستره‌ی صنعت سترگ نفت، مستلزم اجماع و در اختیار داشتن  حجم وسیعی از اطلاعات و دانش در حوزه‌های تعیین‌کننده‌ای نظیر فنی، اقتصادی، بازرگانی، نیروی انسانی و … است.

دقیقاً به همین خاطر بوده که انتخاب  و  انتصاب «وزیز نفت»، یکی از چالش‌‌برانگیزترین تصمیم‌های دولت‌ها در ایران بوده و هست و حتی مجلسیان هم  حساسیت زیادی در امورد انتخاب وزیر به خرج می‌دهند؛ گو آن‌که پذیرش و تمکین مدیران محترم نفتی هم شرط اساسی موفقیت وزیر نفت به شمار می‌رود.

vazire naft 1

اگر این روزها نگاهی به اخبار منتشره‌ی روزنامه‌ها و سایت‌ها و رسانه‌ها بیندازیم، آن‌چه که در وهله‌ی اول جلب توجه می‌نماید، نگرانی‌های تمامی فعالین و ناظراننفتی است؛ به‌گونه‌ای که حتی رسانه‌های طرفدار دولت هم تعارف را کنار گذاشته و  بنای انتقاد از  وضعیت موجود را  ساز کرده‌اند.

اکنون سؤال اساسی این است که چرا در مقطع فعلی تا این اندازه شاهد موضع‌گیری‌های انتقادی نسبت به عملکرد  صنعت نفت هستیم؟
چرا با وجود این همه هیاهو در مورد موفقیت این صنعت، وزیر محترم نفت به  خودش نمره‌ی کمتر از 50   از «100» می‌دهد؟

شکی نیست که تمامی سیاست‌گزاران کلان صنعت نفت، در برآوردهای خود دچار تورش‌های بزرگی شده‌اند.

این تورش‌ها به‌نوبه‌ی خود باعث انحرافات عظیم‌تر در  عملکرد شده است.

در این موقعیت، شاید ساده‌ترین کار ؛ این باشد که بخواهیم  این  انحرافات را برشمریم.

خوشبختانه یا بدبختانه، گستره‌ی وضعیت این نابه‌هنجاری‌ها تا آن اندازه است که تدقیق در  آن نیاز به هیچ کار پژوهشی و یا جست‌‌و‌جوی سنگینی ندارد.

با نگاهی به  ترازنامه‌ی انرژی کشور …. و یا آمارهای منتشره‌ی بانک مرکزی و گمرک؛ … و یا پای درد  دل  کارشناسان نفتی  که بنشینیم؛ همه و همه گویای وضعیت موجود هستند که کشور تا چه اندازه در حوزه‌ی نفت با نابه‌سامانی روبه‌رو است.

این در حالی است که نقش نفت در اقتصاد کشور بر هیچ کسی پوشیده نیست.

این روزها در رسانه‌ها از این موقعیت خطرناکی که صنعت نفت کشور در آن گرفتار آمده است مطلب و یادداشت و خبر و گزارش‌های فراوان می‌بینیم ……. و عده‌ای حتی پا  از این فراتر گذاشته و در جست‌و‌جوی راهکارهای برون‌رفت به ارائه‌ی راه‌حل‌ می‌پردازند.

دقت داشته باشیم که  هرقدر توصیف وضعیت غیرمتعارف کنونی ساده می‌نماید، اما راه‌کارهای مقابله با این وضعیت، بسیار  پیچیده و صعب خواهد بود.

مسائل مبتلابه صنعت نفت؛ فی‌الواقع طیف درهم‌تنیده‌ و بغرنجی از رهیافت‌های اقتصادی و سیاسی و  فنی و جامعه‌شناختی و فرهنگی و … است.

درگیر شدن با این کلاف؛ حوصله و توان را م و ضمحل می‌سازد و  جسم و روج را فرسوده می‌کند.

باید اعتراف کرد صنعت نفت کشور، علاوه بر آن که موتور محرکه‌ی اقتصاد ملی است، در عین حال در سایر زمینه‌ها (خصوصاً مباحث فرهنگی و جامعه‌شناسی) نیز نقش «محرکه» و «پیش‌رو» داشته است 

بنابراین باید قبول کرد که راهبرد صنعت نفت، منجصراً  به استراتژی‌های اقتصادی و سیاسی محدود نمی‌گردد.

به هر تقدیر، در مقطع فعلی، نیازمند حضور شخصی در منصب وزیر نفت هستیم که از این راهبردها مطلع باشد … رهیافت‌ها را بشناسد … در مچادله با تلاشی نفس‌گیر برای بازگرداندن اعتمادی که  «از دست‌رفته است» باشد ….  استانداردهای لازم برای مورد اعتماد واقع شدن را داشته باشد …. ظرفیت «گندزدایی» و «سکوت کردن» را داشته باشد …. زمینه‌های موجود در  عقده‌گشایی‌های باند و باندبازی را  برطرف سازد ….و خلاصه مسائلی از این دست …

به هر تقدیر  آن‌چه مسلم است این‌که مقابله با چالش‌های صنعت نفت، بسیار توان‌فرساتر از ماهیت این چالش‌ها است …

دقت کنیم که بسباری از این چالش‌ها، در واقع «خودساخته» است؛ بدین معنا که «محصول مدیریت غیراصولی» است و چه بسا با اندکی تدبیر ؛ هرگز شاهد حضور و ظهور آن‌ها نبودیم ….

مهم آن است که مدیر بزرگ‌ترین بخش اقتصادی کشور در دولت جدید، توان و اراده و تجربه و دانش این بخش را در چنته داشته باشد.

مطالب مرتبط

  1. سلام,ناهید هستم,و اولین باره که وبسایت شما رو مطالعه می کنم,سوال من اینه که رابطه صنعت نفت کشور با مسایل اجتماعی و فرهنگی که تو پستتون بهش اشاره کردین چیه؟

    [پاسخ]

    پويا نعمت اللهي پاسخ در تاريخ مرداد 12ام, 1392 10:07:

    سلام ناهيد /

    در وهله ي اول بايد بدانيد كه بودجه ي مملكت تا مرز بالاي 70 درصد به نفت وابسته است …

    يعني هر اتفاق و يا پديده اي در اين كشور رخ مي دهد؛ حتماً تابعي از نفت است …

    در رابطه با فرهنگ؛ مي توان به دو وجه به سؤال شما پرداخت …

    ابتدا اين كه حجم عظيمي از پديده هاي فرهنگي ما ؛ به واسطه ي پول نفت است كه در اختيار ما قرار گرفته است.

    مثلاً اگر يارانه ي كاغذ را بردارند؛ آن گاه ديگر صنعت نشر و چاپ و كتاب و … كشور كاملاً مضمحل مي شود و از بين خواهد رفت ….

    هميشه شاهد بوده ايم در دوران هايي كه رونق نفتي بوده است ؛ عملاً رونق فرهنگي هم حاصل آمده و البته حالت عكس آن هم صادق بوده است …

    اما از يك منظر ديگر هم مي توان به تاثير متقابل نفت و فرهنگ پرداخت ….

    آن جا كه صنعت نفت ؛ راساً حامي برخي فعاليت هاي فرهنگي بوده است …

    از قديمي هاي سينما كه سؤال كنيم؛ به ما مي گويند كه صنعت سينماي ما خيلي به نفت وابسته است ….

    البته موارد ديگر هم بوده است …

    در بعد اجتماعي هم شرايط به همين گونه است …

    اميدوارم جواب شما را داده باشم

    [پاسخ]

    ناهيد پاسخ در تاريخ مرداد 12ام, 1392 13:17:

    پويا جان اينطور كه من متوجه شدم شما منظورت وابستگي فرهنگ و جامعه يا روابط اجتماعي به درآمد نفتيه،چه بسا اگر اين وابستگي وجود نداشت اوضاع فرهنگ و روابط اجتماعي ما هم از نظر كيفي و هم كمي بسيار شكوفاتر بود و ضمنن دچار اين تغييراتي هم كه شما اشاره كردي نمي شد.به هر حال واقعيت موجود الان جامعه حتمن حاكي از فرمايش شماست.

    [پاسخ]

    پويا نعمت اللهي پاسخ در تاريخ مرداد 12ام, 1392 13:23:

    سلام … البته بايد دقت كرد كه حكم كلي ندهيم …

    مثلاً اين كه شما فرموده ايد (اگر نفت نبود؛ ….. اوضاع از اين بهتر مي شد…) به نظر من نمي توانيم به اين صراحت چنين حكمي بدهيم ….

    واقعاً تنيدگي سنگين و پيچيده اي وجود دارد ….

    به همين خاطر بايد روي كسي كه به عنوان وزير نفت انتخاب مي شود؛ حساس بود ….

    بايد اين پيچيدگي ها را بشناسد …

    به هر حال ممنوم از توجه شما …

    تشكر مي كنم.

    [پاسخ]

    ناهید پاسخ در تاريخ مرداد 12ام, 1392 21:07:

    پویا جان من البته نگفتم اگر نفت نبود در واقع گفتم اگر فرهنگ وابسته به نفت نبود تا این حد,به هر حال مممنون از توجهت.

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.