سلسله یادداشتهایی هست که طی آنها سعی کردهام میزان «انحراف از برنامههای توسعهای» را در عملکرد صنعت نفت بررسی کنم.
این حوزهها عبارتند از «نفت»؛ «گاز»؛ «پتروشیمی» و «پالایش».
یادداشت امروز من در روزنامهی تابناک، به موضوع این انجراف در صنعت پتروشیمی مربوط میشود.
===================
تصمیمگیران نفتی کشور در هشتسالهی اخیر، آسیبهای فراوان و جدی و دامنهداری را به صنعت نفت کشور وارد آوردند؛ تا حدی که یکی از نمایندگان کمیسیون انرژی مجلس از واژهی «فاجعه» برای توصیف موقعیت امروز صنعت نفت استفاده کرده است.
این تصمیمسازان کماطلاع و پرمدعا، بدون لحاظ نمودن جنبههای پیجیده و وجوه مختلفالاضلاع پدیدهی «نفت»؛ اقدام به اتخاذ تصمیمها و بعضاً اجرای بدون تنازل آنها نمودهاند.
در مصاحبهها و اظهارنظرهای اینها شاهد ارائهی آمارها و ارقام عجیبی هستیم؛ گویی موقعیت کنونی صنعت نفت مصداقی از «همه چی آرومه» است!
هرچند آمارهایی که اینها ارائه میدهند، نوعاً آمارهایی «خام» هستند که شاید حتی در برخی موارد«صحیح» هم باشند، اما باید این را هم در نظر داشت که صرفاً بیان عملکرد آماری یکطرفه؛ به هیچ وجه کارگشا نبوده و بلکه میبایستی آمارهای موضوعه را با «معیارهای مشخص» مقایسه کرد تا از این طریق «مقیاسها» و «آمارهای مرجع» و «هدفگذاریشده»؛ از شکل خام آن خارج شده و «معنا دار» گردند تا امکان مقایسهی آنها به وجود بیاید.
خوشبختانه در کشور ما اسناد بالادستی موجه و قابلقبولی تهیه شده که با استناد به آنها میتوان به ارزیابی عملکرد بخش نفت کشور پرداخت که مهمترین آنها سد برنامهی چهارم و برنامهی پنجم توسعه هستند.
حتی سایر اسناد بالادستتر (نظیر سند 1404 و یا سیاستهای کلی نظام در حوزهی انرژی) نیز انعکاسی از اهداف مورد نظر در دو سند توسعهای هستند (چرا که دسترسی به اهداف این دو سند، مستلزم دسترسی به اهداف مندرج در برنامههای توسعهای پنج ساله دارد).
بنابراین میتوان به ضرس قاطع بیان داشت که استناد به اهداف این دو سند، در واقع «اصولیترین» و «منصفانهترین» و «دقیقترین» و «غیرجانبدارانهترین» رویکردها را در اختیار مخاطب قرار بدهد.
در ادامه نگاهی به عملکرد وزارت نفت در دو بخش مهم «صنعت پتروشیمی» و «صنعت پالایشی» انداخته و کوشش خواهیم کرد میزان فاصله و شکاف بین «عملکرد» و «برنامه» را در این دوصنعت بررسی کنیم.
صنعت پتروشیمی؛ ضعف مضاعف؛ ارقام غمانگیز
صعت پتروشیمی یکی از زیربخشهای صنعت نفت محسوب میشود و درجهی اهمیت آن به حدی است که راساً بهنوبهی خود یک صنعت «مستقل» به حساب میآید (حتی در این اواخر زمزمههایی در مورد انتقال این صنعت به مجموعههای تحت پوشش وزارت صنعت و معدن و تجارت به گوش میرسید)
به طور کل در برنامههای توسعهای الزامات خاصی برای بخش پتروشمی در نظر گرفته میشود که حاکی از درک اهمیت این صنعت است. از جمله شاخصهای مهم و متعین پتروشیمی؛ توجه به «تولید محصولات پتروشیمی» است.
در برنامهی چهارم مقرر بود که تولیدات پتروشیمی به میزان حدود 19 میلوین تن در روز (م.ت.ر) افزایش یابد. دولت احمدینژاد در حالی این صنعت را تحویل گرفت که حجم تولیدات آن به مرز پانزده م.ت.ر میرسید و قرار بود در سال 1388 این حجم به 33 م.ت.ر برسد.
خوشبختانه در پایان برنامهی توسعهی چهارم، کل این رشد محقق شد.
با عنایت به این موفقیت، در برنامهی توسعهی پنجم هدف 12 م.ت.ر پیشبینی شد. اما متاسفانه حلاوت آن شیرینی به تلخی گرایید؛ طوری که در دو سال اول برنامهی پنجم (یعنی پارسال و سال قبل از آن) فقط رشد حدود کمتر از 3 م.ت.ر حاصل آمد؛ که بیانگر آن است که قریب به 80 درصد از برنامه عقبتر هستیم.
اگر فرض کنیم که نرخ رشد تولیدات پتروشیمی در برنامهی پنجم؛ به همان اندازهی برنامهی چهارم خواهد بود، آنگاه میبایستی در پایان برنامهی پنجم (یعنی سال 1394) شاهد تولید 102 م.ت.ر باشیم. این خوشبینانهترین حالت است که تازه در این وضعیت هنوز حدود 15 درصد از اهداف برنامه محقق نخواهد شد.
مدیران ناکارآمد صنعت نفت، با هدف به دور نگاهداشتن ذهان ناظرین و کارشناسان و رسانهها، همواره آمار و ارقام غیرمرتبط را اعلام میکنند. بدیهی است که اینگونه آمارها هرگز نمیتواند برآورد دقیقی از وضعیت این صنعت را نشان بدهد.
در بخش «فروش داخلی محصولات پتروشیمی»، ذکر این نکته لازم است که صنعت پتروشیمی تا کنون از حمایتهای خاص و کلانی برخوردار بوده که یکی از آنها دسترسی به مواد خام اولیه با قیمت ترجیحی و تخفیفی است.
با وجود این حجم از حمایتهای همهجانبه؛ باز هم آمارهای فروش داخلی حاکی از آن است که حتی اهداف برنامه در این قسمت نیز به طور کامل برآورده نشده و مثلاً در طول برنامهی چهارم، میزان فروش داخلی چیزی حدود ثلث میزانی است که در برنامه پیشبنی شده بود.
تاسف انگیزتر این که وضعیت فروش داخلی در طول سال 1390 (یعنی سال اول برنامهی پنجم) نیز از ضعف مضاعفی رنج میبرد.
آنچه که اساب تحیر مجموعهی کارشناسان را فراهم آورده این است که عملکرد «صادرات محصولات پتروشیمی» در هفت سالهی گذشته نیز مشتمل بر ارقام غمانگیزی است.
حتی اگر شاخصهای خام (نظیر وزن محصولات) را هم معیار قرار بدهیم، باز هم حاصل تدبیر این مسولان نفتی، چیزی جز تاسف را به ذهن متبادر نمیسازد. شوربختانه طی دو سال اول برنامهی پنجم، احتمالاً شاهد یک رشد منفی !!! در این شاخص هستیم.
یک دیدگاه در “انحراف از برنامههای توسعهای در صنعت نفت؛ بررسی صنعت پتروشیمی”