محمود استادمحمد درگذشت.
وقتی هنرمندی فوت میکند، بلافاصله اتفاقهای عجیبی در فیسبوک رخ میدهد.
تمامی اهالی فیسبوک و فضاهای شبکههای اجتماعی شروع به تقدسآفرینی میکنند.
یادم هست وقتی فهیمه رحیمی فوت کرد، خیلیها اظهارنظر کردند؛ حتی آنها که توی عمرشان لای یک کتاب را باز نکردند.
دوست نویسندهمان خانم شهلا زرلکی از این اتفاق تحت عنوان «تقدس ویرجینیا ولفی» یاد کرد. یعنی تمام آنهایی که تا دیروز به این نویسنده فحش میدادند و حتی ذکر آثار او را بهمثابهی «لمپنیسم ادبی» تلقی میکردند، بلافاصله به تمجید و تعریف از او پرداختند که فهیمه رحیمی نویسندهی بزرگی بوده ….. و ادبیات ما داغ دار شده … و از این حرفها
اصلاً خیلیها ادعا کردند که با خواندن کتابهای فهیمه رحیمی به ادبیات علاقهمند شده و …
کار به جایی رسید که برخیها اظهار داشتند به خاطر آشنایی با کارهای فهمیه رحیمی «نویسنده» شدهاند!!!!! ….
حالا کار به مرحوم استاد محمد رسیده … از دیروز که خبر فوت آن مرحوم منتشر شد، چپ و راست در تمجید از استاد محمد مطلب مینویسند و توی فیسبوک میگذارند … و جالب است اینها کسانی هستند که توی عمرشان حتی زحمت تماشای یک تئاتر را به خودشان ندادهاند ……
حداکثر آشنایی آنها با تئاتر، همین «کمدی آزاد» است و امثال آن ….
من خودم که ادعای تئاتر دارم، از مرحوم استاد محمد فقط یک نمایش دیدهام به نام «آخرین بازی» ….
با ور کنید حتی اسم دقیق نمایش را یادم نبود و مجبور شدم در اینترنت جستوجو کنم …..
؛ چه برسد به اینکه بخواهم نسبت به کارهای ایشان اظهارنظر کنم و …