هیچ چیز در این روزمرگیها، بدتر از این نیست که مجبوری سر یک ساعت خاص سوار سرویس بشوی و به همه سلام کنی و به آنهایی که بعد از تو سوار میشوند هم بگویی صبحبهخیر (از این واژه بهشدت متنفرم).
بعد همیشه همان مسیر همیشگی را طی کنی با اخباری که هر ربع ساعت میشنوی و موسیقیهایی که عمدتاً هیچکدام مناسب وقت صبح نیستند و صدای گویندهی رادیو را هضم کنی که مدام از شادی و محبت و عشق حرف میزند.
بعد ناخواسته مکالمات همسرویسیهایت را بشنوی که حالا میدانی اسم پسر یکیشان «آرین» است و همین یک بچه را دارند و توی تابستان دنبال کلاس شنا و بسکتبال برای آرین میگردند و حالا در مورد مدرسهاش حرف میزنند که خیلی خوب است.
غلط نکنم اسم شوهر یکی از همسرویسیها «علی» است و کار آزاد دارد و مشکل مالیاتیاش با ادارهی دارایی هنوز حل نشده.
تازگی با یکی از آشناهای یک همسرویسی دیگر آشنا شدهام که با داشتن مدرک لیسانس به استرالیا رفته و دکترا گرفته و برگشته به میهن عزیز.
بعد از ظهر هم باید قید اضافهکار را بزنی تا با سرویس برگردی و دوباره از بیشتر وقایع توی اداره آگاه شوی!
باز هم همان مسیر همیشگی. با همان آدمها و خیابانها و چراغقرمزها و درختهای حاشیهی بزرگراهها.
من به روزمرگی رسیدهام و برای فرار از این وضعیت حاضرم هرکاری بکنم.
کسی راهی سراغ دارد؟
چهار سال دیگه بازنشسته میشم، ولی تو این همه سال یادم نمیآد یک روز اول وقت رفته باشم سر کار اونم با سرویس! به جز از اول مهر که بچهام مدرسهای شده و صبح میبرم میرسونمش و خودم راهم رو کج میکنم سمت اداره! یه جوری تنظیم کن و هماهنگی کن حداقل صبحها دیرتر بری سر کار. البته اگه امکانش رو داری.
[پاسخ]
قیاسی پاسخ در تاريخ مهر 20ام, 1390 11:17:
عجب توصیه ای این خوابگرد کرده.
بیچاره آقای نعمت اللهی هم باید پول سرویس بده هم کرایه ماشین و هم دیر برسه!
چه وضعیتی شود !!!
[پاسخ]
ندا پاسخ در تاريخ مهر 20ام, 1390 11:32:
سلام
يكي از واقعيتهايي كه هميشه ازش هراش داشتم و دارم همينه.اما من هميشه از اين روشها استفاده مي كنم كه 1-با سرويس نمي روم 2-در طول هفته مسيرم را عوض مي كنم حتي به قيمت زود بيدارشدن 3-حتماً پياده روي مي كنم.4-آهنگهاي مورد علاقه ام را با موبايل گوش مي دهم.5-به خودم حس مثبت مي دهم درحاليكه هميشه عدد 55 را از سن خودم كم ميكنم ببينك كي بازنشسته مي شوم.هاها
[پاسخ]
باسلام من
پيشنهادميكن
چندعددكتاب تهيه كن و وقتي وارد سرويس شدي به دوستان سرويس بده تا مطالعه كنند.
[پاسخ]
بااحترام بنظربنده
اگر صبح زودتربيدارشوي هم ازوسيله عمومي ارزان استفاده ميكني هم مقداري پياده روي كه نوعي ورزش است انجام ميدهي
[پاسخ]
با سلام
من هم وضعيت كاريم تقريبا شبيه شماست ….
ولي صبح كه از خواب پاميشم به خودم ميگم امروز ديگه روز خيلي خوبي برام ميشه … سعي ميكنم در طول هفته لباسهاي متفافتي بپوشم … در طول مسير محل كار كمي پياده روي ميكنم( مثلا اگه كارم تو خ ايرانشهر باش صبح توري برنامه ريزي ميكنم كه حتما از داخل پارك هنرمندان بيام و شاهد غذا دادن مردم به پرندگان داخل پارك باشم ).. خلاصه سعي ميكنم از حداقل امكاناتي كه دارم به خودم حال بدم…. انسان به اميد زنده است…به قول شاعر :
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست…
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست…
[پاسخ]