چندسال قبل بود که یکی از دوستان، شعری نوشت و روی برگهای به دستم داد به این مضمون:
بردی دل من، از تو آن میخواهم
وز گمشدهی خویش نشان میخواهم
سر مصرع هر بیت تو حرفی بردار
هر آنچه که شد، از تو آن میخواهم
اول متوجه ماجرا نشدم. اما با راهنمایی یک نفر گوشی دستم آمد.
من هم بلافاصله و فیالبداهه این دو بیت را روی همان کاغذ نوشتم و دادم دست طرف:
خندیدی و گفتی که جهان برگیری
آرامش زندگی و جان برگیری
یکیک ز همه حروف مصرع بردار
هذا که چه بهتر است آن برگیری!!
:)))
[پاسخ]
سلام
خیلی زیبا بود.
مثل همیشه.
آخرین سراب
[پاسخ]