خطر «کلاه‌قرمزی» برای سینمای ایران

 در خبرها آمده بود که فیلم «کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه» در عرض 9 روز حدود 900 میلیون تومان فروخته است.

دیدم که عصر ایرن به نقل از فارس، مطلب تامل‌انگیزی در مورد پدیده‌ی «کلاه‌قرمزی» به قلم آقای علی ظهوری‌راد؛ عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران؛ منتشر است.

فرازهایی از این نوشته را با هم بخوانیم:

================

شاید فروش بالای «کلاه قرمزی» خبر خوشی برای سینمای ایران باشد اما این فروش، خطرات در کمین ادامه حیات این سینما را برجسته‌تر می‌کند.

این روزها مهم‌ترین اتفاق سینمایی ایران، اکران «کلاه قرمزی و بچه ننه» است.

استقبال فراوان از اکران این فیلم که فروشش به سرعت آن را به باشگاه میلیاردی‌ها نزدیک می‌کند از بسیاری جهات قابل بررسی است اما برای سینمای ایران خبرهای چندان خوبی را به همراه ندارد. شاید بتوان با تکیه بر ارقام حاصله از گیشه نوید آشتی مخاطب با سینما را داد اما نگاهی موشکافانه‌تر می‌تواند این استقبال بالا را یکی از نشانه‌های در خطر بودن سینمای ایران ارزیابی کند.

جبلی و طهماسب رویا‌فروشانی هستند که این روزها با حداقل زحمت و زنده کردن چند خاطره شیرین در اذهان مخاطب، سیل پول را سمت دفتر تهیه‌کنندگان فیلم سرازیر می‌کنند و کسانی که برای تجدید خاطره با این همیشه کودک شیرین‌زبان به سینماها می‌روند، اکثرا مغبون از سینما خارج می‌شوند.

کلاه قرمزی مرغ تخم طلای جبلی و طهماسب است که این روزها در نبود هیچ مرغ تخم‌گذار دیگری، در سینما یکه‌تازی می‌کند. ساختار ضعیف و داستان سرهم‌بندی شده فیلم که نیمه اول آن به یافتن توالت و نیمه دوم آن به شستن بچه و یافتن همسر اختصاص دارد، کمترین شباهتی به داستان لطیف و انسانی «کلاه قرمزی و پسر خاله»ندارد.

طهماسب و جبلی هم که نگران از دست دادن مرغ تخم طلای خود هستند، چه در مجموعه‌های تلویزیونی و چه در این فیلم، با کمترین ریسکی هر شخصیت عروسکی دیگری را شبیه کلاه قرمزی درست کرده‌اند تا مبادا مخاطب از دست برود و محتاطانه مشغول تکرار خود هستند.

راز فروش بالای کلاه قرمزی را باید در نامش جست‌و‌جو کرد و سازندگان این فیلم هم هوشمندانه ضعف‌های بی‌شمار فیلم را پشت این نام پنهان کرده‌اند. فیلم مثل قالی پر رنگ و لعابی است که آشغال‌ها را با جارو زیرش پنهان کرده‌اند اما کپه آشغال‌ها از سوراخ قالی خود‌نمایی می‌کند.

این که این مخاطبان حاضرند «کلاه قرمزی و بچه ننه» را با پرداخت پول در سینما ببینند البته جای خوشحالی دارد، اما فروش زیر صد میلیونی فیلمی که نام یک خواننده محبوب را به عنوان بازیگر یدک می‌کشد، در یک بازه زمانی مشابه نشان می‌دهد مخاطب به شدت بی‌اعتماد به سینما، تنها به اندیشه‌های پیش آزموده روی خوش نشان می‌دهد و نوآوری و تجربه دیدن آثار جدید در سینمای ما جایی ندارد.

سینمای بدون نو‌آوری در بدنه‌اش که گاه گاه به لطف درخشش یک فیلمساز یا حضور یک ستاره شاهد استقبال مقطعی تماشاگران باشد، نمی‌‌تواند در دراز‌مدت اقتصاد پویایی برای تداوم فعالیتش داشته باشد و حتی با حمایت‌هایی بی‌دریغ دولتی هم محکوم به شکست است. این زنگ خطر جدی مدت‌هاست برای سینمای ما به صدا در آمده و برای یک عاشق سینما تنها امید در این میان، همت مسئولان سینما برای خروج از باتلاقی است که هر روز بیشتر در آن فرو می‌رود.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “خطر «کلاه‌قرمزی» برای سینمای ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *