تو کسی را دوست داری و او، دیگری را
من، تو را
و تو، دیگری را
او، من را
و من، دیگری را
این مهرهها را هرطور بچرخانی
تمام نمیشود این بازی
با این همه؛
بیا
سرگرم میشویم
شاید هم لحظهای در این جابهجایی
من به تو رسیدم
و تو، به دیگریات
——————
برگرفته از کتاب «دایرههای بیدلیل»؛ نوشتهی آزاده سهرابی
نشر حوض نقره