حمله‌ی هوایی

 پدر من از جمله افسرهای ارشد نیروی هوایی بود و در سال‌های جنگ، فرماندهی منطقه‌ی هوایی مهرآباد (که آن موقع بزرگ‌ترین و مهم‌ترین منطقه‌ی هوایی کشور است) را بر عهده داشت.

البته من زیاد به ارتش و نظام علاقه‌ای ندارم (سربازی هم نرفته‌ام) و به همین خاطر زیاد در مورد وقایع آن سال‌ها صحبت نمی‌کنیم.

سایت عصر ایران به داستان حمله‌ی هوایی به عراق در زمانی که این کشور می‌خواست میزبانی اجلاس عدم تعهد (سال 1361) را  داشته باشد، اشاراتی کرده و رشادت‌های خلبان‌های ایرانی از جمله شهید عباس دوران.

روایت عصر ایران این است:

نامه‌ای از وزیر خارجه به ریاست‌جمهوری می‌رسد که ظاهراً کشور عراق از برخی کشورهای درخواست کرده کارشناسان امنیتی خود  را  برای بازدید از بغداد به آن کشور ارسال کنندبلافاصله مطلع می‌شوند که عراق به دنبال میزبانی غیرمتعهدها است و ددعوت از کارشناسان هم به خاطر تایید صحت ادعای «امن بودن بغداد» صورت گرفته و این‌که حتی یک پرنده هم نمی‌تواند بدون اجازه در آسمان بغداد به پرواز درآید.

در همان نامه‌ی وزیر امور خارجه، آمده است که «سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می‌تواند روشن کند»  که به معنای «ناامن کردن بغداد» است.

بعد هم مقامات کشورمان تصمیم به بمباران بغداد می‌گیرند.

نقشه‌ی حمله تنظیم می‌شود.  شش خلبان شجاع نیروی هوای، پذیرای این خطر می‌شوند  و  بدین ترتیب سه هواپیمای اف – 4 به پرواز درآمدند.

دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند.

این گونه بود که در  سی‌ام تیر 1361 ناگهان جنگنده‌های ایرانی در آسمان بغدد ظاهر شدند.

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند.

هزاران گلوله ضدهوایی و ده‌ها موشک به سمت هواپیمای آن‌ها شلیک شد  که یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

عباس دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و شخصاً با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات  از هواپیما بیرون انداخت.

این خلبان شجاع، دوران بعد از آن که خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه‌سوخته‌اش را که حالا خالی از بمب و موشک بود،  به سمت هتل قرق‌شده‌ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد  و  خود را به این هتل کوباند.

نتیجه هم که روشن است:میزیانی از عراق پس گرفته شد.

بدها در سال 1381، تکه‌ای از استخوان ران پای این افسر رشید، به وطن بازگشت.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “حمله‌ی هوایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *