یادداشت من در روزنامهی «جهان صنعت» را در ادامه بخوانید.
==================================
آژانس بینالمللی انژی (IEA) به عنوان مؤسسهی حافظ منافع گروه اقتصادهای پیشرفته (یا همان OECD)، عموماً در توصیههای مشورتی خود، کشورهای عضو را به پدیدهی صرفهجویی انرژی دعوت میکند.
مثلاً در مقاطع مختلف زمانی، به کشورهای مصرفکنندهی نفت توصیه کرده که میبایستی سیاستهای قطعی و اجرایی و سریعی را در خصوص صرفهجویی نفتی تدوین و اجرا نمایند. جالب است که آژانس، عمدتاً اجرای اینگونه سیاستها را منوط به کاهش عرضه در حجم یک تا دو میلیون بشکه در روز نموده است.
این استراتژیها، عمدتاً معطوف به سیاستهای مهار تقاضا در بخشهایی چون حمل و نقل و ساختمانسازی است.
آژانس به درستی معتقد است که نباید چنین سیاستهایی را فقط محدود به دوران افزایش قیمت نفت دانست؛ چرا که در هر زمان، فشار تقاضا به هر صورت و با هر شدتی و ضعفی برقرار است.
چند سال قبل گزارش مفصلی از طرف آژانس در این خصوص منتشر شد و توصیههایی مانند الزام به کاهش سرعت مجاز در بزرگراهها، کاهش مدت زمان کاری در برخی ادارات، اعمال محدودیتهای رانندگی در برخی روزها، تهیه و گسترش وسایل حمل و نقل عمومی و اقدام به رایگانسازی برخی مسیرهای پرتردد شهری مطرح شدند.
آژانس بارها در گزارشهای خود به کشورهای عضو پیشنهاد کرده که این تهدیدها را جدی گرفته و سرمایهگذاریهای خود را در حوزههای یادشده، به سرعت آغاز کنند. آژانس استدلال کرده که یک عکسالعمل سریع در حوزهی تقاضا؛ می تواند به سرعت سیگنالهای خود را به بازار ارسال دارد.
در گزارش اخیر آژانس، از عبارت hurry استفاده شده که ناظر بر سرعت و شتاب در اجرای سیاستهای صرفهجویی است.
یکی دیگر از محورهای گزارش آژانس، توجه به این نکته است که یک کاهش چند درصدی در تقاضای سوخت این کشورها، میتواند تاثیر دامپینگ مؤثری بر افزایش قیمتهای نفت بر جای گذارد.
اما یک نکتهی مهم هم در گزارش اخیر آژانس وجود دارد که البته به طور صریحی مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. و آن اینکه مادامی که عرضه ی نفت در کشاکش افرایش قرار دارد، آنگاه در مورد شدت تقاضای نفت در اقتصادهای گروه OECD میبایستی حتماً قائل به یک سری سیاستگذاری و جهتدهی شد. توضیح اینکه شدت نفت در اقتصاد عبارت است از میزان نفت مورد نیاز برای تولید یک واحد GDP. البته این مفهوم را میتوان برای سایر حاملهای انرژی هم مصداق قرار داد.
در واقع آژانس بینالمللی انرژی در صدد بیان این واقعیت است که سیاستهای ناظر بر صرفهجویی انرژی، فی نفسه نباید در دورانهای بالا بودن قیمت نفت مورد توجه قرار گیرد.
برای مثال در شرایطی که قیمتهای فعلی در مقایسه با یکی دو سال قبل به شدت پایین هستند، نباید این سیاستها را فراموش کرد.
دقت داریم که کشش تقاضای انرژی در کشورهای پیشرفته، تابعی از قیمت آن است. هرگاه قیمت ها دچار کاهش شوند، لامحاله مصرف انرژی هم از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهد بود (در مقایسه با مقاطعی که قیمت انرژی بالاست).
برای مثال، با پایینآمدن قیمت نفت خام، لاجرم قیمت فرآوردههای نفتی هم کاهش خواهد یافت که خود علامتی برای افزایش تقاضا و مصرف آن خواهد بود. آژانس به دنبال این است که کشورهای عضو، سیاستهای صرفهجویی را نه فقط در مقاطع افزایش قیمت نفت؛ بلکه در مقاطع کاهش قیمت نفت هم جدی گرفته و اجرا کنند. دقیقاً به همین خاطر بوده که به «سیاستگزاری» و «جهتدهی» اشاره کرده است.
اما رفتار کمپانیهای نفتی را نمیتوان الزاماً در چارچوب یکسری فاکتورهای از پیش تعیینشده محصور کرد. این کمپانیها که کلیهی فعالیتهای بالادستی و پاییندستی نفتی؛ از اکتشاف نفت گرفته تا عرضهی فرآوردهها به مردم را در اختیار خود دارند. این فعالیتها در راستای عامل «قیمت نفت» هدایت میشوند.
بنابراین، آژانس هم از دولتهای عضو خواسته است که برنامههای مربوطه را در سطوح مستقلی از فرآیندهای سیاستگذاری و جهتدهی اجرا نمایند که الزاماً در راستای منویات کمپانیها نیست.
از طرف دیگر، باید به نقش برخی الزامات و محدودیتهای فراروی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نفت هم توجه داشت. خصوصاً در کشورهای پیشرفته که قدرت و نفوذ مؤسسات طرفدار محیط زیست، بسیار کارساز و تعیینکننده است.
قدرت این مؤسسات تا حدی است که میتواند به عنوان یک «متغییر غیرقابلکنترل» تلقی شود (در بیشتر گزارشهای آژانس از نقش این دسته از عوامل هم یاد میشود؛ ولی به طور اخص نامی از هیچ نهادی برده نمیشود)
برای مثال اخیرا گزارش جنجالی دیگری منتشر شده است البته حاوی نکات بسیار مهمی هم هست.
یافتههای این تحقیق اثبات میکند که فعل و انفعالات لازم برای تولید انرژی هیدروالکتریک (یا همان برق-آبی)، میتواند به اندازهی انرژیهای فسیلی و سوزاندن آنها برای محیط زیست مضر بوده و به پدیدهی گرمشدن جهان (global warming) منجر شود.
محققان پس از بررسی و پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که تصور «بیخطر» و «بیضرر»بودن هیدورپاورها (به عنوان یک آلترناتیو جدی و غیرآلاینده برای ذغالسنگ و انرژی هستهای)، یک تصور بیاساس و غلط است.
بر پایهی این گزارش، سدهایی که از آنها برای تولید برق استفاده میشود، در واقع به عنوان یک منبع تولیدکنندهی متان و دیاکسید کربن عمل کرده که حجم این دو عموماً با حجم مثلاً دیاکسید کربن حاصل از سوختن هیدروکربنها و سوختهای فسیلی، قابل مقایسه است.
یافتههای این تحقیق که بر روی کشور برزیل صورت گرفته، حاکی است که در هر سال، اثر گلخانهای تصاعدات یک سد، بیشتر از تصاعداتی بوده که اگر میخواستیم آن میزان برق را به جای سد؛ توسط نفت تولید کنیم، حاصل میآمد.
پژوهش فوق به این یافته رسده است که کربن درختها و گیاهان، حبس شده و در هنگامی که منطقه در آب غرق گردیده و گیاهان رو به فساد میروند، این کربن آزاد میشود. آنگاه این گیاهان در ته مخزن نشست کرده و متلاشی و تجزیه شده و گاز متان حاصل میگردد.
به هر حال ذکر این نکته لازم است که دستیابی به صرفهجویی انرژی، نیازمند اجرا و پیادهسازی یک سری استراتژیها و سیاستهایی است که در مقاطع کاهش قیمت نفت (مانند مقطع حاضر)، تا حدود زیادی سخت و غیرقابلاجرا مینماید.
پويا جانم سلام
نوشته هايت را خواندم خصوصا داستان كوتاهت را زيبا بود حتما سعي خواهم كرد تا من هم داستان كوتاه بنويسم و نظر تو را درباره آن بپرسم ما زن ذليلها اكثر وقت خود در خدمت خانمها هستيم وقتي هم اوقات فراغتي پيدا ميكنيم كه ديگر ذهن خسته است و تن رمق انجام هيچ كاري را ندارد درست نمي گويم ؟
خوش و پايدار باشي .
[پاسخ]
جناب نعمت الهی وقتی شخصی چون شما از نوشته ناقص ما لذت ببرد باید به خود ببالیم. نه به خاطر نوشته خود، بل به این خاطر که وقت خود را جهت خواندن آن کوته نوشت صرف نموده اید…
[پاسخ]
سلام مرسی به بلاگ من اومدید.
بلاگ خوبی دارید.
موفق باشید.
فعلا.
[پاسخ]
کی؟من؟ناقلا؟;)
آره خودمم:) ولی کامنتت رو پاک کردم،چون اسرار هویدا کردی(اسمم رو گفتی!)
[پاسخ]
سلام
مطلب جالب و خوندنی بود
[پاسخ]
سلام
سپاس از بابت وقتی که برای خواندن آن مجموعه گذاشته ای. خوشحال می شوم که بعد از مطالعه از نظرات شما هم درباره نقاط ضعف که می دانم حتما دارد یا احیانا قوت آن ها مطلع شوم.
[پاسخ]