عنوان یادداشتی است که در سایت «ادیا» منتشر شده است:
خيرا اخبار زيادي در مورد افزايش تقاضاي ال.ان.جي در محافل انرژي رد و بدل ميشود يكي از برآوردهاي مرتبط حاكي است كه تا سال 2013 شاهد افزايش شديد مصرف گاز طبيعي در جهان خواهيم بود و احتمالا كمبودهايي هم بدين وسيله در بازار رخ خواهد داد.
ميزان اين كاهش را حدود 30 ميليون تن معادل 18 درصد مصرف سال گذشته برآورد نمودهاند. اين در حالي است كه بيشتر كشورها ظرفيتهاي واردات گاز خود را ارتقا دادهاند ولي در هر حال مقطع يادشده احتمال بروز عدم توازن بين عرضه و تقاضا وجود دارد. شركتهاي شل اكسون و توتال هم به عنوان بازيگردانان اصلي حوزه ال ان جي مطرح هستند. كه اين حاكي است كه از سال 2010 بازار «ال.ان. جي» دچار رشد زيادي خواهد شد چرا كه حدود 23 ميليون تن ظرفيت مايع سازي به حجم ظرفيت فعلي افزوده ميگردد (در يمن و قطرو پرو). همچنين عرضهی «ال.ان.جي» تا سال 2010 به رقم 413 ميليون تن ميرسد كه چيزي در حدود 15 درصد كل عرضه گاز در آن موقع است.
در اين ميان ال ان جي حدود 7.5 درصد حجم عرضه در سال گذشته را به خوداختصاص داده است.
افزايش ظرفيتها
كمپانيهاي نفتي رفتار عجيبي در اين خصوص از خود نشان دادهاند. به طوري كه به جاي افزايش ظرفيت توليد، اقدام به افزايش ظرفيت واردات كردهاند. در يكي از گزارشها ظرفيت «مايعسازي دوباره» از ميزان حدود 355 ميليون تن در سال 2005 به مرز 937 ميليون در سال 2015 خواهد رسيد. البته ظرفيت مايعسازي دوباره در آسيا دچار كاهش خواهد شد. كشورهاي آلمان كرواسي قبرس و ايرلند و سوئد و هلند از هماكنون ظرفيتهاي لازم براي واردات ال ان جي را تا 5 سال آينده تداركات ديدهاند. در پنج سال گذشته فقط حدود 14 كشور بودند كه ال ان جي را وارد ميكردند اما در سال جاري اين تعداد به 21 كشور رسيده است. پروژههاي جديدي در قطر يمن و اندونزي در سال آينده به مرحلهی بهرهبرداري ميرسد. به طور كلي طبق برآوردهاي به عمل آمده تا سال 2012 پروژههاي ديگري هم به فاز عملياتي ميرسند كه در تخفيف فشار تقاضا موثرند. در مورد ایران این احتمال شدت زیادی یافته که کشور نتواند از پتانسیلهای خود در جهت عرضه ( LNGو اساسا گاز طبیعی و مشتقات مربوطه) به کشورهای متقاضی بهره بگیرد که شاید عدم وجود همکاری و همدلی بلندمدت هم مزید بر این علت باشد. به طور کلی ایران ازچند ناحیه درخصوص این موضوع با چالش مواجه است؛ ناحیه اول به محیط سرمایهگذاری مربوط است. شرکتهای نفتی به دنبال توسعه حوزههای بزرگ و غنی گازی هستند که این حوزههای عمدتا با محل مصرف فاصله زیادی دارند و در ثانی شرکتهای فوق بر آن هستند تا ظرفیت عرضه LNG را تا سال ۲۰۱۰ به نسبت ظرفیت موجود، حداقل ۵۰ درصد افزایش دهند، گو آنکه نرخ تقاضای این فرآورده هم روند رو به رشدی را نشان میدهد. (مثلا نرخ رشد تقاضای LNG تقریبا دوبرابر نرخ رشد گاز طبیعی است)
از سوی دیگر، محیط سرمایهگذاری در حوزه LNG با ریسک سیاسی بالا و سایر انواع ریسکها روبهروست که عرضه بلندمدت و پایدار آن را با خطر مواجه میکند. کشورهایی که قصد تجارت و عرضه LNG را دارند، میبایست به طرق گوناگون مانند معرفی رژیمهای حقوقی و مالی دقیق و منعطف، به امر شفافیت و تسهیل امورات تجاری بپردازند.
همچنین باید نسبت به مشخص کردن و اجرای سیستمهای بهینه بازاریابی و شناخت دقیق بازارهای هدف (با لحاظ تولیدکنندگان رقیب و اولویتهای موجود) اقدام نمود که اتفاقا شاید مشکلترین و وقتگیرترین کار باشد. مثلا اینکه آیا بازار را به شکل رقابتی تعریف کنند (تا امکان بهرهمندی از تمامی نیروهای بازار فراهم شود) و یا اینکه صرفا حمل و نقل آن را رقابتی سازند. به طور عمومی و با توجه به اینکه هزینههای حمل و نقل حجم بار عمدهای را در قیمت تمامشده عرضه LNG شامل میشود، قاعدتا لزوم طرح اینگونه سوالات و حصول به یک قالب و ترکیب مناسب برای حضور در بازار، کاملا احساس میشود، چرا که اغلب شرکتهای تولیدکننده، به فکر افزایش ظرفیت خود هستند و مشکلات حمل و نقل برای آنان در اولویتهای بعدی مطرح است. به هر حال اگر در بلندمدت نیروهای بازار نتوانند سرمایهگذاران را به سوی سرمایهگذاری بخش زیرساختی رهنمون سازند، آنگاه میبایستی تنظیمکنندگان بازار وارد عمل شده و متغیرهای مربوط به سوددهی و یا ایجاد رقابت را دستکاری کرده تا زمینههای لازم پدید آید.
در آینده استفاده از LNG رو به تزاید میگذارد و بنابراین کشورمان با تکیه بر ذخایر گازی فراوان خود، بایستی تمام تلاش و کوشش خود را برای تسهیل تجارت و فراهم آوردن شرایط توسعه بازار به نفع خود به کار نبرد، امری که ظاهرا چندان اولویتی در نزد سیاستگذاران نداشته و همه آنها صرفا به ارائه توصیههای اخلاقی و یا مباحث آماری مشغولند
سلام. فعلا که بحث تسهیل تجارت و رقابت و سرمایه گذاری به خصوص اروپایی از سوی سیاست گزاران اقتصادی چندان دنبال نمی شود. حداقل که عملا این طور بوده. راستی یک خبرهایی هم از حضور دوباره شل و توتال بود نه؟؟؟
[پاسخ]
پویا نعمتاللهی پاسخ در تاريخ مهر 30ام, 1388 10:10:
پس چی؟
دارند فعال میشوند.
توتال که شروع کرده.
[پاسخ]
سلام. ممنون.درباره ی نظری که گذاشتی: درس خوبی بود منتها مدام فراموش می کنیم. منظور خودمم. در مورد اعتبار وبلاگ و به روز کردن، حق با تو بود. بازم راهنمایی کن.
[پاسخ]
از نوع نگاهتون خوشم مي ياد كامل و جامع . ممنون از اطلاع رسانيتون
[پاسخ]