هرساله با آغاز فصل سرما، مباحث مرتبط با تولید و مصرف گاز در کشور هم در رسانهها مطرح میشود که این یادداشت هم در همین رابطه و برای سایت فراز نیوز نوشته شده و در روزنامهی سیاست روز هم به چاپ رسید.
توافقهای نفتی ایران با کشورهای منطقه (خصوصا قطر و روسیه و این اواخر هم ترکیه)، موضوعی است که در این چندوقتهی اخیر مورد توجه بیشتر محافل انرژی کشور قرار گرفته است.
واقعیت این است که این گونه مسائل، دارای وجوه متعددی هستند که شاید پرداختن به تکتک آنها، خارج از حوصلهی این مطلب باشد؛ کما اینکه غالب آنها هم با استناد به برخی توافقات و در حیطههایی خارج از حوزهی دسترسی به آمار و اطلاعات مرتبط صورت میگیرد و لذا امکان ارائهی تحلیل دقیق و همهجانبه هم، قاعدتا بلاموضوع خواهد بود.
از طرف دیگر، بیشتر این تحرکات و همکاریها، دارای جنبههای سیاسی و غیراقتصادی است و لذا انتظار آنکه سیاستگزاران و تصمیمگیران تمایلی به تدقیق در تحلیلهای مرتبط داشته باشند هم، انتظار عبثی است. ولی در هر حال، آنچه که همهی این فرآیندها را به شکلی گویا و قابل فهم درمیآورد، همانا توجه به آمار و ارقام است و البته تحلیلهایی که بر این آمار میتوان ارائه داد هم در جای خود از اهمیت وافری برخوردار است.
در این یادداشت بر آن هستیم که دقیقا آمار و اطلاعات موجود در حوزهی صنعت گاز کشور را بررسی کنیم و در فرصتهای بعد هم به بررسی این آمار خواهیم پرداخت.
در این باره که ایران صاحب ذخایر غنی گاز است، هیچ تردیدی وجود ندارد. البته اختلاف نظرهایی نیز درباره سرنوشت این ذخایر به چشم می خورد. برخی معتقدند که باید این گاز را فقط به صادرات اختصاص داد. این گروه به طور عمده دو علت را برای این باور خود بیان می کنند: نخست تحکیم مناسبات تجاری و اقتصادی با سایر کشورها و دوم بهره گیری از ظرفیت ذخایر گازی کشور برای رسیدن به هدف های سیاسی. در برابر این گروه، عده ای دیگر نیز صادرات گاز را کاری غلط می انگارند و معتقدند از این گاز باید برای افزایش تولید نفت استفاده کرد و سرانجام گروه سومی نیز وجود دارند که بر اهمیت جانشینی سایر سوخت ها با گاز طبیعی تأکید می ورزند. آنچه مسلم است اینکه جهت گیری های توسعهی منابع گازی و بهره برداری مؤثر از ذخایر ارزشمند گاز کشور، می بایستی وجههی همت سیاستگزاران گازی کشور باشد.
حجم ذخایر گاز طبیعی:
به دلایلی که برای همهی ما روشن است (از جمله تحولات ساختاری- تکنولوژیک در اقتصاد جهانی و در بخش انرژی و همچنین ضرورت تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی، امنیت عرضه، رشد فزاینده مصرف انرژی در افق های بلند مدت و در کشورهای نوخاسته صنعتی ودرحال توسعه، نگرانی نسبت به آلودگی های محیط زیست، افزایش سریع مصارف محصولات گوناگون پتروشیمیایی و …)، بی دلیل نبوده است كه توجه به گاز طبیعی در راس برنامههای شرکتهای بزرگ ملی و بینالمللی نفت بوده است. نمود این توجه را باید در افزایش میزان ذخایر اثباتشدهی گاز طبیعی جهان پیدا کرد.
سال |
میزان ذخایر اثبات شده – تریلیون متر مکعب |
پایان سال 1987 |
86/106 |
پایان سال 1997 |
46/146 |
پایان سال 2006 |
22/176 |
پایان سال 2007 |
36/177 |
از این میزان، سه كشور ایران و قطر و روسیه (موسوم به مثلث گازی)، حدود 3/55 درصد از كل ذخایر جهان را در تملك خود دارند. اگر كل سهم خاورمیانه را با سهم روسیه جمع كنیم، این رقم به 67 درصد هم می رسد. به طور دقیقتر، کشور روسیه با 2/25 درصد و ایران با 7/15 درصد و قطر با 4/14 درصد، بیشترین سهم را از منابع گازی جهان در اختیار دارند. یعنی علاوه براین که ایران دومین کشور عمده جهان از لحاظ میزان ذخایر است، در عین حال بین دو قطب مهم گازی جهان قرار دارد واین مطلب بر اهمیت استراتژیک کشور می افزاید.
توضیح این كه نرخ R/P (یا نرخ ذخیره به تولید)، برای دو كشور ایران و قطر، بالای 100 سال است و این نرخ برای روسیه حدود 5/73 است. اگر میزان ذخایر باقی مانده در پایان هر سال را بر میزان تولید همان سال تقسیم کنیم، آنگاه نتیجهی حاصله، معادل زمان ابقای ذخایر باقیمانده خواهد بود (با این شرط که تولید با همان نرخ استمرار داشته باشد).
از یاد نبریم كه آمار یاد شده…
از یاد نبریم كه آمار یاد شده، ناظر به ذخایر اثبات شده است. به طور کلی ذخایر گاز نیز همچون ذخایر نفتی به سه دسته تقسیم می شوند: ذخایر ثابت شده (Proved Reserves)، ذخایر احتمالی(Probable) وذخایر ممکن (Possible).
ذخایر ثابت شده آن دسته از ذخایری هستند که اکتشاف درآنها به پایان رسیده ودر حال حاضر در مرحله تولید ویا توسعه قرار دارند. ذخایر احتمالی به آن دسته اطلاق می شود که اکتشاف در آنها به پایان رسیده و به احتمال زیاد تحت شرایط فنی و اقتصادی فعلی قابلیت تولید را خواهند داشت.
ذخایر ممکن نیز ذخایری هستند که شناخت زمین شناسی برروی آنها صورت گرفته ومعمولاً در جنب ذخایر ثابت شده یا احتمالی قرار دارند وارقام ارائه شده صرفاً تخمین های کارشناسان زمین شناسی نفت وگاز است.
تولید گاز:
خلاصهای از تولید کل گاز طبیعی در جهان به شرح جدول زیر است.
سال |
تولید به میلیارد متر مکعب |
2004 |
7/2703 |
2005 |
5/2775 |
2006 |
2/2872 |
2007 |
2940 |
نکتهی جالب اینکه میزان تولید در کشورهای جهان، عموما از جدول ذخایر آنان تبعیت نمیکند. به غیر از روسیه که بیشترین تولید را با 4/607 میلیارد مترمکعب در سال دارد، رتبهی بعدی متعلق به آمریکا با 546 میلیارد مترمکعب است (این کشور کمتر از 5/3 درصد از کل ذخایر جهان را در اختیار دارد و نرخ ذخیره به تولید در آمریکا هم حدود یازده است). در مرحلهی بعد کشور کانادا و ایران قرار دارند (کانادا کمتر از یک درصد ذخایر جهان را تحت تملک دارد).
پراکندگی تولید گاز در جهان هم برای خود حکایت جالبی دارد. بزرگترین قطب تولید گاز، همان اروپاست
منطقه |
سهم از کل ذخایر جهان |
سهم از تولید جهان |
خاورمیانه |
3/41 |
1/12 |
اروپا و اوراسیا |
5/33 |
5/36 |
آمریکای شمالی |
5/4 |
6/26 |
امریکای مرکزی و جنوبی |
4/4 |
1/5 |
آفریقا |
2/8 |
5/6 |
نکتهی مهم در اینجاست:
مصرف و تولید گاز طبیعی در ایران
همانگونه که ذکر شد، در این یادداشت، صرفا به مباحث آماری خواهیم پرداخت و به همین خاطر، تحلیل فنی موضوع همکاریهای گازی ایران با کشورهای منطقه را به فرصتهای بعدی موکول میکنیم؛ هرچند معتقدیم این آمارها تا حدود زیادی گویا هستند.
میلیارد متر مکعب |
2004 |
2005 |
2006 |
2007 |
سهم از کل 2007 |
تولید |
8/91 |
9/100 |
6/108 |
9/111 |
8/3 |
مصرف |
4/93 |
4/102 |
7/108 |
8/111 |
8/3 |
تفاضل |
6/1- |
5/1- |
1/0- |
1/0+ |
—— |
سوال اساسی كه در رابطه با این آمار به ذهن متبادر میشود این که با وجود مصرف سنگین گازطبیعی در داخل کشور (که در برهههایی از سال دچار افزایش چشمگیر میشود)، آنگاه مقولهی صادرات گاز در چه جایگاهی قرار دارد؟
وزیر محترم نفت اظهار داشتهاند که با اجرایی شدن تفاهمنامهی ایران و ترکیه، امکان صادرات سالانه 35 میلیارد مترمکعب معادل روزانه 110 میلیون مترمکعب گاز به اروپا فراهم خواهد شد که البته منظور وزیر محترم، اشاره به شرط مهمی است که همانا اجرایی شدن تفاهمنامه با ترکیه است (یعنی اجرایی شدن چیزی که فعلا در حد توصیههای اخلاقی است).
خبرگزاری شانا (ارگان رسمی اطلاعرسانی وزارت نفت) هم گزارش داده است که علاوه بر میزان گاز صادر شده به اروپا، روزانه 50 میلیون متر مکعب گاز به ترکیه صادر خواهد شد و در مجموع 160 میلیون متر مکعب گاز به مرز ترکیه انتقال خواهد یافت. دقت كنیم كه ترکیه هم اکنون سالانه 10 میلیارد متر مکعب گاز از ایران وارد می کند (بدون هیچگونه توضیحی، به تفاوت آمار ارائه شده توجه کنید).
از سوی دیگر، خبرگزاری رسمی کشور به نقل از کسایی زاده اظهار داشت که میزان تولید در ابتدای سال جاری میلادی به 450 میلیون مترمکعب رسید (كه با این احتساب، میزان توان تولید در سال 2008 به حدود 2/164 میلیارد متر مكعب میرسد که نسبت به آمار سال قبل از آن رشدی معادل 46 درصد را نشان میدهد). ایشان همچنین پیش بینی کرد که این میزان تا پایان سالجاری میلادی بیش از 600 میلیون مترمکعب در روز افزایش یابد (یعنی حدود 219 میلیارد مترمکعب در سال)
در دی ماه سال گذشته و در بحبوحهی سرما بود که وزیر نفت اظهار داشتند از حدود 450 میلیون مترمکعب مصرف گاز کشور،فقط حدود 23 میلیون مترمکعب آن از طریق واردات از ترکمنستان تامین می شد.
هرچند به نظر میرسد اقدام وزارت نفت برای واردات گاز از شمال کشور برای مصارف منطقهای و بالاطبع، امکان اجرای برنامههای صادراتی به برخی کشورها فینفسه اقدام سنجیدهای است، ولی یک مقام آگاه در وزارت نفت که نخواست نامش فاش شود اظهار داشت که میزان برداشت از منابع کشور در حال حاضر حدود 9/131 میلیارد بوده که حدود 9 میلیارد آن بابت مصرف داخلی سیستم و ایستگاههای تقویت فشار و نیز حدود 5/122 میلیارد متر مکعب آن برای مصارف کشور اختصاص مییابد. حدود 8/46 میلیارد سهم واردات و 5/24 میلیارد سهم صادرات به ترکیه است.
این مقام آگاه در مورد تفاوت آمارهای رسمی با آماری که خود ارائه داده است، سخن نگفت.
این در حالی است که نشریهی «مشعل» در یکی از شمارههای اخیر خود از قول وزیر محترم نفت، اعلام کرده که تولید فعلی گاز کشور حدود 474 میلیون متر مکعب در روز است.
اما مدیرعامل محترم شرکت ملی نفت ایران هم در مصاحبهی اخیر خود اعلام کردند که ظرفیت تولید گاز در سال جاری به 580 میلیون مترمکعب در روز (بیش از 211 میلیارد متر مکعب در سال) میرسد که از این حیث، معادل تقریبا دو برابر آمار اعلام شدهی رسمی برای تولید سال 2007 است.
در عین حال، مدیرپالایش شرکت ملی گاز ایران اظهار داشت که ظرفیت نهایی تولید گاز امسال به 520 تا 530 میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا میکند.
تلاشهای نگارنده برای دسترسی به جدول برنامههای صادرات و واردات با ذکر مقاصد وارداتی و صادراتی و میزان واقعی هرکدام از آنها نیز راه به جایی نبرد.
در عین حال طبق مستندات موجود، وزیر نفر اعلام كرده بودند كه 25 میلیون متر مكعب افزایش از محل افزایش ظرفیت پالایشی خواهیم داشت و نیز 50 میلیون متر مكعب از قبل بهره برداری از فازهای 9 و 10 میدان گازی پارس جنوبی به تولید افزوده می شود .اكنون اما وزارت نفت اعلام كرده است كه از این دو فاز تنها روزانه 13 میلیون متر مكعب گاز وارد شبكه می شود. همچنین میزان واردات گاز از تركمنستان هم حدود 25 میلیون متر مكعب در روز اعلام گردیده است.
لازم به ذکر است که ارقام اعلام شده در این مطلب، در فصول مختلف سال دچار تغییراتی میشود. برای مثال در تابستان، عملا میزان مصرف کشور حدود ربع مصرف تابستان است و لذا ظرفیتهای موجود نیز عمدتا در مرحلهی overhall و یا استراحت قرار میگیرند. بنابراین به نظر میرسد که محاسبهی میزان تولید واقعی کشور در یک بازهی زمانی مشخص (مثلا یکساله و یا ششماهه)، کار چندان آسانی نباشد و یا حداقل از عهدهی کارشناسان مستقل خارج باشد. دقیقا به همین خاطر است که تحلیلگران حوزهی انرژی عملا چارهای جز رصد آمارهای اعلام شدهی وزارت نفت در این رابطه ندارند که ابته امکان ارائهی تحلیلهای کارشناسی را بسیار صعب و دشوار میسازد.
از یاد نبریم كه توسعهی منابع گازی کشور و تبدیل ذخایر گازی به منابع قابل بهره برداری و دردسترس، مستلزم سرمایه گذاری عظیم در این بخش وتحول بنیادی تکنولوژیک آن است و ازهمین روی گسترش و تعمیق همکاریهای بینالمللی منطقهای نیز از جمله شرایط اساسی توفیق در اجرای برنامههای طراحی شده و دگرگونی در مبانی فنی تولید و جلب سرمایه در بخش انرژی (به طورعام) و بخش گاز ( به طورخاص) است. حركت در راستای چنین رویكردی، استلزامی جز بازآرایی صنعت نفت وگاز کشور وانطباق آن با شرایط جدید فنی، اقتصادی وتجاری در سطح بین المللی ندارد. ولی همهی این منویات صرفا در یک محیط شفاف و با وجود در اختیار داشتن آمار و ارقام بهروز و مرتبط و صحیح ممکن است.