یادداشتی ایست که در هفته نامهی دانش نفت به چاپ رسیده و میتوانید در اینجا هم ببینید.
سازگاری و همدلی اوپك با سایر گروههای دخیل در صنعت جهانی نفت، می تواند عامل مهمی در تقویت ثبات و همگرایی بازار نفت محسوب گردد. از طرف دیگر، توجه به قابلیت پیش بینی كردن حركتها و روندهای بازار هم در زمره این اهداف قرار دارد. متغیرهای مهمی مانند عرضه و تقاضا و قیمت و مصرف، میبایستی برای همجهتی با پدیدههای مبتلا به بازار نفت، همواره قابل پیش بینی باشند.
اهمیت رو به تزاید مقوله پژوهش و تحلیلهای كارشناسی كوتاه مدت و بلندمدت از عملكرد بازار نفت هم از دیگر مطلوبات اوپك و صنعت جهانی نفت بوده است. توسعه آتی بازار نفت مستلزم آن است كه همه گروهها و عناصر بازار نفت، در راستای نیل به یك سری اهداف و مطلوبات الزام آور، حركت كنند.با توجه به مجموعه تصمیمات و اظهار نظرهای مقامات اوپك ؛می توان این مطلوبات را به شرح ذیل اعلام داشت:اول اینكه صنعت جهانی نفت به عنوان بخش مهمی از اقتصاد جهانی محسوب می گردد. براساس تحقیقات به عمل آمده، در طول دو تا سه دهه آینده، همچنان نفت به عنوان اصلی ترین سوخت و منبع انرژی فسیل جهان در راس توجهات قرار خواهد داشت. این كالا (یعنی همان نفت)، اساسی ترین عنصر در تركیب انرژی خواهد بود.مورد دیگر توجه به میزان تقاضا است. اكنون، میزان تقاضا به حدودبالای 84 میلیون بشكه در روز رسیده (كه گفته میشود تا سال 2025 این رقم به حدود 115 میلیون بشكه میرسد.)
البته این ارقام صرفا بر روی كاغذ محاسبه شده اند و لذا میبایستی تحقیقات تجربی مفصلی را با درنظر گرفتن تغییرات دینامیك بازار جهانی نفت برای برآورد دقیق تر این ارقام صورت داد. شاهد هستیم كه اوپك و آژانس بینالمللی انرژی برای خود آمارهای متفاوت و مستقی را تهیه و ارائه میكنند.از دیگر موارد میتوان به تلاش برای نزدیكی سیاستهای انرژی اوپك و سایر عناصر به یكدیگر اشاره كرد. دراین خصوص، تشویق همكاریهای بین دولتها نقش مهمی در تثبیت بازار نفت و ارتقای امنیت انرژی خواهد داشت. بدیهی است آزمونهای تجربی دقیق در مورد عناصر و فاكتورهای دخیل، قاعدتا فهم و درك درستی از بازارها و روندهای آن را به دست میدهد كه مقوله تصمیم گیری را مستحكم تر می سازدبهطور كلی، عوامل و فاكتورهای اقتصادی می تواند تاثیر زیادی در بازار نفت داشته باشد، كما اینكه به نظر میرسد توسعه جهانی نفت، یك شكل الزام آور و حتمی به خود خواهد گرفت. در این میان، باید نقش كمپانیهای نفتی و سیاستهای دولتی در كشورهای تولید كننده تا حد امكان به اوپك نزدیك تر شود. اهمیت روزافزون هیدروكربونها در واقع انعكاسی از وفور و فراخی منابع پایه هیدروكربنی است. در این راستا، توسعه مطلوب و موثر ظرفیتهای پالایشی و صنایع وابسته (مانند صنعت حمل و نقل) و ایجاد زیرساختهای مناسب هم میبایستی مورد توجه قرار گیرد.مورد مهم دیگر، به مقوله تبادل و انتقال صحیح اطلاعات به حد كافی مربوط میشود. خصوصا بهتر آن است كه …..
سازگاری و همدلی اوپك با سایر گروههای دخیل در صنعت جهانی نفت، می تواند عامل مهمی در تقویت ثبات و همگرایی بازار نفت محسوب گردد. از طرف دیگر، توجه به قابلیت پیش بینی كردن حركتها و روندهای بازار هم در زمره این اهداف قرار دارد. متغیرهای مهمی مانند عرضه و تقاضا و قیمت و مصرف، میبایستی برای همجهتی با پدیدههای مبتلا به بازار نفت، همواره قابل پیش بینی باشند.
اهمیت رو به تزاید مقوله پژوهش و تحلیلهای كارشناسی كوتاه مدت و بلندمدت از عملكرد بازار نفت هم از دیگر مطلوبات اوپك و صنعت جهانی نفت بوده است. توسعه آتی بازار نفت مستلزم آن است كه همه گروهها و عناصر بازار نفت، در راستای نیل به یك سری اهداف و مطلوبات الزام آور، حركت كنند.با توجه به مجموعه تصمیمات و اظهار نظرهای مقامات اوپك ؛می توان این مطلوبات را به شرح ذیل اعلام داشت:اول اینكه صنعت جهانی نفت به عنوان بخش مهمی از اقتصاد جهانی محسوب می گردد. براساس تحقیقات به عمل آمده، در طول دو تا سه دهه آینده، همچنان نفت به عنوان اصلی ترین سوخت و منبع انرژی فسیل جهان در راس توجهات قرار خواهد داشت. این كالا (یعنی همان نفت)، اساسی ترین عنصر در تركیب انرژی خواهد بود.مورد دیگر توجه به میزان تقاضا است. اكنون، میزان تقاضا به حدودبالای 84 میلیون بشكه در روز رسیده (كه گفته میشود تا سال 2025 این رقم به حدود 115 میلیون بشكه میرسد.) البته این ارقام صرفا بر روی كاغذ محاسبه شده اند و لذا میبایستی تحقیقات تجربی مفصلی را با درنظر گرفتن تغییرات دینامیك بازار جهانی نفت برای برآورد دقیق تر این ارقام صورت داد. شاهد هستیم كه اوپك و آژانس بینالمللی انرژی برای خود آمارهای متفاوت و مستقی را تهیه و ارائه میكنند.از دیگر موارد میتوان به تلاش برای نزدیكی سیاستهای انرژی اوپك و سایر عناصر به یكدیگر اشاره كرد. دراین خصوص، تشویق همكاریهای بین دولتها نقش مهمی در تثبیت بازار نفت و ارتقای امنیت انرژی خواهد داشت. بدیهی است آزمونهای تجربی دقیق در مورد عناصر و فاكتورهای دخیل، قاعدتا فهم و درك درستی از بازارها و روندهای آن را به دست میدهد كه مقوله تصمیم گیری را مستحكم تر می سازدبهطور كلی، عوامل و فاكتورهای اقتصادی می تواند تاثیر زیادی در بازار نفت داشته باشد، كما اینكه به نظر میرسد توسعه جهانی نفت، یك شكل الزام آور و حتمی به خود خواهد گرفت. در این میان، باید نقش كمپانیهای نفتی و سیاستهای دولتی در كشورهای تولید كننده تا حد امكان به اوپك نزدیك تر شود. اهمیت روزافزون هیدروكربونها در واقع انعكاسی از وفور و فراخی منابع پایه هیدروكربنی است. در این راستا، توسعه مطلوب و موثر ظرفیتهای پالایشی و صنایع وابسته (مانند صنعت حمل و نقل) و ایجاد زیرساختهای مناسب هم میبایستی مورد توجه قرار گیرد.مورد مهم دیگر، به مقوله تبادل و انتقال صحیح اطلاعات به حد كافی مربوط میشود. خصوصا بهتر آن است كه تحقیقات مشتركی كه حایز منافع طرفهای بازار نفت باشد، صورت گرفته و نتایج حاصله در بسترهای مناسب مخابراتی و ارتباطی مورد مبادله و استفاده قرار گیرد. چالشهای آتی بازار نفت تا حدود زیادی می تواند به واسطه نتایج این پژوهشها، قابل بررسی و چاره اندیشی است. مثلا اوپك در بیانه های خود به برآورد تولید و تقاضا می پردازد ، حال انكه مثلاً آژانس بین المللی انرژی سعی دارد میزان تقاضا را به حد وحشتناكی بالا رونده نشان دهند و ثابت می كنند كه كشورهای عضو اوپك از اتحاد و انسجام لازم در امر تولید برخوردار نیستند. اما متاسفانه باید اعتراف كرد كه اطلاعات و آمار دو طرف ، نوعاً آلوده به اغراض سازمانی و سیاسی است.به عنوان مثال از تقابل این مطلوبات با واقعیات جاری مترتب بر عملكرد اوپك، می توان مقوله <اضافه ظرفیت> یا Extra Capacity را مطرح كرد. كشورهای تولید كننده نفت اوپك و خارج از اوپك تلاشهای زیادی را برای افزایش یافتن <ظرفیت اضافی> صورت داده اند. از جمله اوپكیها می توان به عربستان، كویت، امارات، لیبی و ایران و از جمله غیراوپكیها به روسیه اشاره كرد.. این حداكثرسازی تولید باید به گونه ای باشد كه قاعدتا از میزان افزایش تقاضا هم بیشتر گردد. طبق برآوردها این میزان، حدود بالای یك ملیون بشكه است، حال آنكه برخی تحقیقات مستقل، نشان میدهد كه این ظرفیت اضافی، اساسا وجود خارجی ندارد و یا خیلی ناچیز است. حتی آژانس نیز این ظرفیت را حدود دو ملیون بشكه ارزیابی كرده است. بنابراین باید مراقب بود كه قیمتها به دلیل فوق دچار كاهش چشمگیری نگردند. از سوی دیگر، این امكان وجود دارد كه نفت خام عموما در قالب نفت خام سنگین به بازار عرضه گردد، حال آنكه نیاز بازار بیشتر به شكل نفت خام سبك جلوه دارد. بنابراین، منفعت اضافه شدن بر ظرفیتها و ایجاد ظرفیتهای جدید در میان مدت برای اوپك باید به دقت مورد محاسبه و ارزیابی قرار گیرد، گو آنكه این احتمال وجود دارد در داخل خود اوپك هم این مسئله به بروز ناهماهنگیها، عدم توافقها و نزاعهای اعضا منجر گردد. زیرا با ایجاد شدن این ظرفیتهای جدید، لاجرم سهمیهها هم میبایستی دستخوش تغییراتی گردد و در یك كلام هر كشور عضو براساس توان و ظرفیت خود، تقاضای سهمیههای بیشتری هم خواهد داشت( گو آنكه حداقل 4 سال است كه چنین ادعاها و درخواستهایی هم در اوپك دیده میشود و از طرف دیگر مقولهی جذب عضو جدیدهم برای اوپك بهطور تلویحی نیز موید همین ادعاست.) همچنین قیمت این انواع نفت خامهای سنگین هم به دلیل كیفیت نامطلوب و نامرغوب آن، تا حدود زیادی به نسبت نفت خام سبك شیرین، كمتر است كه این تفاضل قیمتی در آینده حتی بیشتر هم خواهد شد و بنابراین كمپانیهای نفتی و كشورهای مصرف كننده هم تمایل چندانی برای احداث پالایشگاه مناسب جهت پالایش این نفت خامهای سنگین نخواهند داشتف زیرا بازدهی مالی و اقتصادی كمتری در پی دارد. لذا این مهم بر عهده همان كشورهای تولید كننده است كه چنین سرمایه گذاریهایی را صورت دهند.دراین جاست كه برخی اعضای اوپك بر این ادعا اصرار میكنند كه سرمایه گذاری در ایجاد ظرفیتهای جدید، بهره چندانی را نخواهد داشت و ممكن است به بدتر شدن اوضاع قیمتها منجر شود. شت و درحال حاضر، اوضاع مناسبی فراروی تولید كنندگان قرار ندارد. اگر رشد اقتصاد جهانی دچار افزایش چشمگیری نگردد، این احتمال وجود دارد كه رشد تقاضای جهانی نفت هم، به شكل متناسبی با افزایش ظرفیتها، ازدیاد نیابد. بنابراین، لزوم سرمایه گذاری در تولید نفت خام سبك از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. به یاد داشته باشیم، دورههای نزول قیمتی امروزه جزیی از رفتارهای بازار نفت محسوب می گردد.تولید كنندگان نفت باید مراقب باشند كه حداكثرسازی تولید و یا حداكثر كردن ظرفیتهای تولیدی نفت، بدون توجه به دوران اوج تقاضا صورت نگیرد. در ابتدای این مقال، توجه لازم را به سوی مطلوبات اوپك جلب كردیم. ولی در هر حال باید هشیار بود كه چگونه آن الزامات و اهداف میبایستی در مقاطع حساسی كه مثلا پدیده <اضافه ظرفیت> بر بازار سایه افكنده است، مورد عنایت دقیق تری قرار گیرد. نیل به این اهداف مستلزم درك عمیق اوضاع و احوال بازار نفت و اتخاذ تصمیمهای عقلانی براساس منافع همه عناصر دخیل در بازار است