من فکر می کنم که شاعر دقیقا در وصف من سروده که
بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد — یا طاق فرو ریزد و یا قبله کج آید
دلیلش هم معضل وبلاگ من ( و البته خیلی های دیگر ) در سیستم میهن بلاگ است . الان دارم سعی میکنم برخی از مطالب وبلاگ قبلی را در اینجا بیاورم . این پست مربوط به آبان ماه ۱۳۸۵ است که من در بعضی از جلسات نمایشنامه خوانی کافه تیتر شرکت می کردم . گفتم کافه تیتر ٬ بد نیست بدانید که این کافه در آستانه تعطیلی قرار دارد که میتوانید داستانش را در اینجا و اینجا بخوانید
رادیو هیولا» نوشته آزاده سهرابی نام نمایشنامه ای بود که این هفته در برنامه یک نمایشنامه یک عصرانه در کافه تیتر قرائت شد.
این نمایشنامه به گفته سهرابی پروژه پایان نامه ایشان بوده و در سال ۸۱ با بهره از داستان کوتاهی با همین نام از جان چیور نگاشته شده است. جان چیور داستان نویس آمریکایی است که به لحاظ داستان های کوتاهش شهره است. آزاده سهرابی نمایشنامه را به تنهایی قرائت کرد و سپس جلسه پرسش و پاسخ حضار برگزار شد. در ابتدای این جلسه پویا نعمت الهی – مترجم و روزنامه نگار – شرحی از زندگی و آثار جان چیور را متذکر شد و اظهار داشت که به او به خاطر داستانهای زیبایش لقب چخوف حومه ها را داده اند. در ادامه امید سهرابی – نمایشنامه نویس- هم شرح کوتاهی از آثار چیور را بیان کرد و سپس به نقد و تفسیر نمایشنامه و تطبیق آن با داستان اصلی پرداخت. آزاده سهرابی هم در ادامه اظهار داشت که سعی کرده در موارد کلی به داستان وفادار باشد اما برای خلق درام مواردی را هم به اثر افزوده است.سپس حضار به اظهار نظرهای مختلفی راجع به نمایشنامه پرداختند و سهرابی هم در مواردی پاسخگوی آنها شد.