در رابطه با توقیف هفتان (یا همان فیلتر شدن این سایت بدیع)، حرفها و حدیثهای زیادی به میان آمده است و دوستان عزیزمان، به کرات در این خصوص گفتهاند. البته سید خوابگرد عزیزم هم ما را در جریان تمامی زوایای این موضوع قرار نداده و البته شاید هم بهتر همین باشد که ما، فعلا چیز زیادی ندانیم. مطمئن هستم با درایتی که در نزد جناب شکراللهی سراغ داریم، به موقع همه چیز را برایمان بازگو خواهد کرد.
به همین خاطر، بیشتر برداشتهای ما در حال حاضر بر اساس برخی شنیدهها و گزارههای دستدوم و شاید غیرواقعی باشد و به همین لحاظ، بازار اظهارنظر هم داغ داغ است.
اما من وجود یک احتمال را در نظر میگیرم. فرض کنیم همان کسانی که دستور فیلتر و «حذف» هفتان را دادهاند، با یک یا چند مورد از موضوعات منتشر شده با هفتان، مشکل داشته و آن را نپذیرفته اند.
اما «هفتان» یک سایت «ادبی و هنری» است. موضوع بحث من هم دقیقا حضور پارادوکس در آثار هنری مربوط میشود. هنر به واسطهی خصوصیات خود دارای پارادوکس است و هر مخاطبی میتواند تاویل و تفسیر خود را از یک اثر هنری داشته باشد. اما مهم این است که آیا آن تاویل و تفسیر، به مثابهی همان مقصود هنرمند بوده یا نه؟
حالا در این وسط گیرم سلیقهی گردانندگان هفتان، در چند مورد با سلیقهی آقایان جور در نیامده است. آیا این بدان معنیست که باید کلیت آن مجموعه را به هیچ انگاشت و رای به حذف آن داد؟ و دیگر اینکه آیا اصلا میتوان با این تفاسیر، هنرمند و یا منتقد را به ورطهی اتهام انداخت؟ آیا اگر مخاطبی در مقام قضاوت قرار بگیرد، میتواند هنرمند را متهم به تفاسیری کند که خود از اثر هنری داشته؟!
من فکر میکنم «هفتان» به این نوع اتهامات متهم شده و در حال حاضر در توقیف موقت به سر میبرد و این تفاسیر به رای مسئولین تا به کی ادامه خواهد داشت خدا میداند.
===========
پینوشت: ضمنا «تعطیلانده شدن» سایت ادبی فیروزه هم داستان مشابهی دارد و عزیزان آن سایت از ترس تیغ فیلتر، ترجیح دادهاند کمی به خود استراحت دهند.