یک سؤال که بایستی متولیان حوزهی انرژی بدان پاسخ بدهند این است که چه سیاستهایی برای استفاده و ترویج انرژیهای تجدیدپذیر در دست اقدام دارند.
چند وقت پیش این جمله شنیده شد که انرژی خورشیدی برای کشورمان «خوب» اما «گران» است!
در یادداشت حاضر که در روزنامهی شرق منتشر شده، کوشش میکنیم پاسخی برای این سؤال پیدا کنیم.
===============
«انرژی خورشیدی برای ایران «خوب»، اما «گران» است».
آیا این جمله را میتوان بهمثابه نگاه تصمیمگیران به انرژیهای تجدیدپذیر تلقی کرد؟
پاسخ به این سؤال، سهل و ممتنع است. ممتنع از این بابت که انرژیهای نو در کشور، همواره یک پدیده فانتزی بهشمار میرفته و پرداختن به آن، همواره تابعی از شرایط عمومی اقتصاد کشور (بخوانیم: قیمت نفت! ) بوده است و «سهل» از این بابت که مسئولان بهطور مرتب درباره لزوم صرفهجویی صحبت میکنند و اعلام میدارند تناسب قابلقبولی بین میزان تولید و مصرف برق وجود ندارد.
درحالحاضر عمده برق کشور از دو محل نیروگاههای حرارتی و نیروگاههای هیدروپاور تولید میشود و سهم تجدیدپذیرها هم بسیار اندک است. طبق مطالعات یک شرکت معتبر آلمانی؛ اگر مساحتی معادل ۱۰۰×۱۰۰ کیلومترمربع زمین را به ساخت نیروگاه خورشیدی فتوولتائیک اختصاص دهیم، برق تولیدی آن معادل کل تولید برق کشور در سال ۱۳۸۹ خواهد بود.
*با وجود این، معضل «گرانی» برق خورشیدی میتواند عاملی برای کنار گذاشتن آن باشد؟
این سؤال را در دو محور بررسی خواهیم کرد؛
محور اول، توجه به معاهدات کربن در سطح جهانی است.
تاکنون رویه این بوده که هر کشوری مجاز به تولید میزان مشخصی از کربن در طول سال است، اما مشکل اینجاست که کشورها امکان خرید «سهم کربن» یکدیگر را پیدا کردهاند.
در اجلاسی، که بهزودی در اروپا برگزار خواهد شد، گفته شده است تصمیماتی جدی درباره محدودکردن موضوع تجارت کربن اتخاذ خواهد شد.
واقعیت این است که نمیتوانیم غیرمسئولانه هر مقدار کربن را وارد اتمسفر کنیم و انتظار هیچ تبعاتی را هم نداشته باشیم (مانند جریمه یا برخوردارنشدن از مزایای احتمالی آتی در سطح جهان).
طبق ترازنامه انرژی کشور، بخش نیروگاهی رتبه دوم انتشار گازهای آلاینده و گلخانهای را در اختیار دارد (بعد از بخش حملونقل).
در سال ۱۳۹۳، میزان تحویل گاز طبیعی (بهعنوان یک سوخت کمآلایندهتر) به نیروگاهها حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب افزایش یافت، اما این میزان در آینده کفایت نخواهد کرد و مشکل همچنان به قوت خود باقی است.
ظرفیت اسمی نیروگاههای خورشیدیِ در اختیار وزارت نیرو در سال ۹۱، حدود ۰٫۰۶۹ مگاوات بود (ظرفیت عملی هم به همین میزان ثبت شده است) و در همین سال حدود ۶۳۸۰۰ کیلووات ساعت برق خورشیدی تولید شده است.
اما محور دوم، توجه به هزینههای تولید و فناوریهای مربوطه است، هرچند ممکن است بهلحاظ مواردی چون نرخ ارز یا فناوریهای مربوطه، عملا هزینههای تولید انرژی خورشیدی «زیاد» بهنظر برسد، ولی اطلاعات موجود نشان داده از سال ۲۰۱۱، انحصار شرکتهای صاحب فناوری خورشیدی شکسته شده است.
این وضعیت بهمثابه کاهش قیمت تمامشده تولید این انرژی است؛ کمااینکه در سال جاری برآورد رشدی بالای ۳۰ درصد برای تولید پنلها بهعمل آمده و نسبتبه سال ۲۰۱۰، قیمت پنلها ۶۶ درصد کمتر شده است. این شکست انحصار، نتیجه سرمایهگذاری سه میلیارد دلاری چین از سال ۲۰۰۷ بوده که هماکنون به ثمر رسیده است.
گویا در دوره سهساله آتی، حدود ۷۵ درصد از کل مصرف پنلها، توسط کشور چین تأمین خواهد شد. قرار است این کشور تا سال ۲۰۳۰، حدود ۲۰ درصد از نیازهای انرژی خود را از طریق تجدیدپذیرها تولید کند، حتی برآورد مقامات چینی هم از ۱۲ گیگاوات به ۱۷٫۸ گیگاوات برای سالِجاری رسیده است.
چنانکه در جدول زیر آمده است، میزان هزینه استفاده از سلولهای خورشیدی برای تولید یک «وات» برق، از رقم بالای ۱۶ دلار در سال ۱۹۸۰، به حدود زیر یک دلار در سال ۲۰۱۲ نزول کرده است.
مثال جالب این است که وقتی یک تلفن همراه فوقِ پیشرفته به بازار میآید، معمولا اغلب مردم تمایلی به خرید آن ندارند، اما پس از گذشت مدتی، قیمتها تعدیل میشوند و خیلی از مردم توانایی خرید آن را پیدا میکنند.
در مورد انرژی خورشیدی، چه در بُعد کلان و چه در بُعد خرد، مشابه این وضعیت برقرار است؛ به این معنا که هرچند این انرژی ممکن است در مقایسه با برق حرارتی، گرانتر باشد، اما بهواسطه تحولات و نوآوریها و بومیسازی آن، بهتدریج شاهد «تعدیل» قیمت آن هم خواهیم بود.
اساسا نگاه قیمتی در این حوزه از انرژی، چندان راهگشا نیست. تجربههای کشورهای دیگر میتواند چراغ راهِ پیشِروی کشورمان قرار گیرد.
حتی اگر نگاه قیمتی هم حاکم باشد، آنگاه باید با دقت تمام، جداول «هزینه-فایده» را در سالهای متوالی و با درنظرگرفتن عواملی نظیر هزینههای نصب، هزینههای راهبری و نگهداشت و تعمیرات، هزینههای تأمین سوخت، هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی، ظرفیتهای اسمی و عملی، توان تولید، بازدهی و خیلی موارد دیگر، تدوین و تنظیم کنیم.
به هر تقدیر، اینکه انرژی خورشیدی «گران» است، هرگز دستآویز قابلِ قبولی برای سهلانگاری و تسامح در بهکارگیری آن نخواهد بود!