در خبرها آمده بود که گذران زندگی جاری آقای رئیسجمهور با سختی و صعوبت انجام میشود و ایشان در به در به دنبال وامهای قرضالحسنهی کمبهره هستند و باقی قضایا…
در متن خبر ذکر شده که آقای احمدینژاد برای پذیرایی از مهمانان خود، با کسری مواجه است و به همین خاطر وام کمبهره میگیرد تا لابد شیرینی ومیوه بخرد و جلوی مهمانها بگذارد
اگر از برخی جنبههای خندهدار و فکاهی این داستان بگذریم (و خصوصا با آن روحیهی سادهزیستی که همواره رئیسجمهور را بدان منتسب میکنند)، باید اعتراف کرد که این خبر از یک جهت، خبر مهمی محسوب میشود و به نظرم توجه و دقت درمحتوای آن، مآلا ناظر بر یک واقعیت اساسی در حوزهی اقتصاد کشور است که در اینچا بدان میپردازیم.
حتما برا ی بیشتر ما بیش آمده که بخواهیم از بانک یا موسسهای وام بگیریم. اما بدیهی است که هیچکدام ما بهعنوا ن انسانهای معقول و صا حب تفکر منطقی، این وامها و مبالغ را برا ی امورات جاریهی خودمان مصرف نخواهیم کرد. یک انسان معمولی، هیچگاه وام نمیگیرد تا با پول آن چلوکباب بخرد؛ بلکه آن را مصروف خرید کالاها ی واسطهای مانند لوازم منزل و یا کالاهای سرمایهای مانند اتومبیل یا خرید و بهسازی منزل خواهد کرد. انسان فقط در یک صورت حاضر است که آن وام را برای خرید گوشت و برنج و میوه به مصرف برساند و آ ن هم وقتی است که به سرحد استیصال برسد. نکتهی مهم آن خبر هم اینجاست که آقای احمدینژاد دقیقاً کشور را به همان شیوهای اداره کرده است که منزل خود را اداره میکند . صرف میلیاردها دلار درآمدهای نقتی به مدد افزایش قیمت نفت در امورات جاری و غیرمولد و همچنین توزیع رانت و یارانههای بیهدف و غیرنظاممند و یا سرمایهگذاریهای بیحاصل و غیراصولی و مدیریتهای ضعیف و احساسی و ارتباطی و یا واردات غیرکارشناسی وبه تعطیلی کشاندن واحدهای تولیدی داخلی در بسیاری از حوزهها مانند نساجی و کفش و … و ناهمگونی تراز تجاری به نفع واردات بیرویه و تضعیف نهادهای تولیدی و رواج سفتهبا زی و دلالی و سقوط شاخصهای بورس و دهها و صدها مورد دیگر؛ همگی همان رویههایی هستند که آقای احمدینژاد در ادارهی امور مملکت به پیش گرفته است. اگر آقای احمدینژاد در زندگی شخصیاش به دنبال وامهای قرضالحسنهی کمبهره است؛ حالا در زندگی اداریاش به عنوان رییس دولت و عالیترین مقام اجرایی کشور، وبرای رتق و فتق امورات کشور؛ چشم به فروش و عواید صادراتی نفت وصندق ذخیرهی ارزی کشور دارد و ایضاً از محل مالیاتها.
تکلیف درآمد فروش نفت که با قیمتهای فعلی کاملا مشخص است. اما موضوع درآمدهای مالیاتی که در بیشبینی بوجهی سال جاری از رشد چشمگیری هم برخوردار شده است، کمی متفاوت به نظر میرسد. فقط باید اظهار داشت جسارت دولت مبنی بر وصول مالیات از منابع غیرسهلالوصول، کاملا قابل تقدیر است که البته باید منتظر بود تا شیوههای اجرایی آن هم در طول سال مشخص شود.
مورد دیگر این که وقتی درآمدهای شما کفاف زندگی روزانهتان را نمیدهد، پس چگونه مکررا اقدام به دریافت وام میکنید؟ مگر این وامها نیاز به بازپرداخت ندارند؟
حالا که شما مبالغ وام را صرف گذران زتدگی میکنید (یعنی سرمایهگذاری مولدی صورت نمیدهید و باالطبع از منافع حاصل از آن هم منتفع نمیشوید)، پس روز به روز فقیرتر میشوید.
زیرا علاوه بر مخارج عمومی، قاعدتا اقساط پرداختی شما هم از درآمد جاریتان کسر میشود (بدون آنکه درآمد شما اضافه شده باشد)
بواسطهی چنین رهیافتی است که کشور هم در همین چرخهی فقر روزافزون قرار گرفته است.
گفتم به فلک که حیزپرور شدهای گفتا که علی الناس علی دین ملوک
فوق العاد ه جالب بود اما میدونی که سر سبز زبان سرخ بر باد دهد یا بر عکس اونوقته که 30 سال دیگه تحت عنوان شهید پویا نعمت الهی از شما به نیکی یاد میشه راستی بهتر از هالو .. دارم شما پایه باش پتدین میارم!
[پاسخ]
کلا خبر جالبی بود.
[پاسخ]