یادداشت امروز من در روزنامهی اعتماد پیرامون ضرورت بازنگری در برخی مفاد قانون هدفمندی یارانهها در راستای حل مشکلات اجرایی تامین منابع یارانههای نفدی است.
========================
وزیر نفت در مراسم معارفه معاون جدیدش در امور پالایش و پخش از او خواست تا «تامین بهموقع اعتبار نقدی یارانهها» را از اولویتهای کاری شرکت ملی پالایش و پخش برشمرد.
این تاکید از چه منظری قابل فهم است؟
براساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت کشور بیش از ۷۹ میلیون نفر اعلام شده است. این در حالی است که براساس گزارشات قبلی بیش از ۷۰ میلیون نفر از این جمعیت در لیست دریافت یارانه نقدی هستند.
این درصد بالا از یارانهبگیرهای ایرانی نشان میدهد که سیاست تقدیس وجوه یارانه نقدی که توسط رییسجمهور سابق پیشگرفتهشدهبود بر برنامههای مبتنی بر منصرفکردن ایرانیان از دریافت یارانه نقدی در دولت اول حسن روحانی فائق آمده و تغییر عمدهای هم در سیاستهای این حوزه ایجاد نشده است.
در فرآیند پرداخت یارانه نقدی سازمانهای متعددی دخیل هستند اما وزارت نفت را میتوان یکهتاز در «تامین منابع یارانه» دانست؛ یارانهای که قرار بود کشور را در مسیر توزیع عادلانه ثروت و حمایت از تولید و اشتغال داخلی قرار دهد و آنچه به عنوان یارانه بهصورت غیرمستقیم پرداخت میشد را هدفمند کند.
با وجود اینها با تصویب قانون هدفمندکردن یارانهها و اجرای آن در دولت محمود احمدینژاد در اواخر پاییز ۱۳۸۹ خیلی زود مشکلات قانونی و انحراف در اجرای آن روشن شد. با این حال دولت بعدی هم ناگزیر شد تا با اصلاحاتی هر چند ناکافی، پای در همان مسیری بگذارد که قبلا طی شده بود. اما عدم تغییر اساسی رویکرد دولت دوازدهم در خصوص پرداخت یارانه نقدی لزوما به معنای ادامه سیاست دولت احمدینژاد (که بعضا به دستاندازی به منابع بانکها نزد بانک مرکزی منجر میشد) نیست.
دولت طی بیش از چهار سال گذشته اقداماتی بهمنظور ساماندهی پرداخت یارانه نقدی خانوارها انجام داد که حاصل آن پرداخت بهموقع این وجوه بهصورت ماهیانه است. اگرچه عدهای بر این باورند که جریان نقد ورودی بابت هدفمندی موجب انضباط در پرداخت یارانهها شد اما آنچه به تعبیر برخی دولتیها تحتعنوان «عذاب الیم» خوانده میشود همچنان پابرجاست.
دلیل آن است که منابع تامین یارانه نقدی که از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی پیشبینی شده حداقل در مورد فرآوردههای نفتی مایع از اوایل سال ۱۳۹۴ تا کنون (بیش از دوسال) تغییری نداشته لیکن هزینههای قابل پرداخت از محل عایدی فروش فرآوردههای نفتی افزایش یافته است.
علاوهبر این با معافیت وزارت نیرو از تامین بخشی از منابع هدفمندی در سال ۱۳۹۵ قاعدتا این وزارت نفت و در راس آن شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بود که فارغ از برخی اظهارنظرهای غیر فنی و غیر کارشناسی بار سنگین تامین منابع نقدی یارانهها را به دوش کشید.
قسمتی از اظهارنظرها در خصوص منابع نقدی یارانهها متکی بر این فرض است که با افزایش فروش فرآوردههای نفتی منابع یارانه نقدی نیز با همان تناسب افزایش مییابد. حال آنکه براساس دانستههای علوم مالی با «افزایش فروش»، عملا «هزینههای متغیر» وابسته با فروش نیز افزایش مییابد. لذا بخش عمدهای از عایدی ناشی از این فزونی قاعدتا مصروف پرداخت هزینههای مذکور خواهد شد.
با این حال نقطه پنهان در ذهن منتقدان درباره علت دشواری تامین منابع نقدی یارانهها همانا پرداختهایی است که دولت مکلف است از محل فروش فرآوردههای نفتی انجام دهد که اهم آنها عبارتند از؛ هزینههای انتقال، توزیع و فروش که این اقلام متناسب با حجم فروش «متغیر» هستند.
این جنس از هزینهها درصورتیکه در بودجههای سنواتی بهدرستی پیشبینی و مصوب شوند، به طور قابل ملاحظهای بر برآورد منابع هدفمندی تاثیر گذاشته و دست دولت را برای برنامهریزی دقیقتر باز میکنند.
بخش دیگری از پرداختهای دولت از محل وصولیهای ناشی از فروش فرآوردههای نفتی، مربوط به سهم مالیات و عوارض بر ارزشافزوده فرآوردههای نفتی است که منابع آن نیز در قیمت فروش فرآوردههای نفتی پیشبینی شده است.
اما تعهدات دولت از محل فروش فرآوردههای نفتی به همینجا ختم نمیشود. مبالغی تحتعنوان علیالحساب مالیات شرکتهای تابعه (شرکتهای زیرمجموعه شرکت پالایش و پخش)، سود سهم دولت، بخشی از هزینههای واردات فرآوردههای نفتی و چند مورد دیگر در این شمول قرار دارند. تعهدات موصوف، آن بخش از پرداختهایی است که به چشم منتقدان نمیآید و آنها را با آدرس غلط به سمت زیر سوال بردن عملکرد وزارت نفت میکشاند.
بههرحال آنچه بر کسی پوشیده نیست لزوم بازنگری در برخی فرازهای قانون هدفمندکردن یارانهها و همچنین محاسبات و نحوه اجرای آن است.
در شرایط کنونی اجرای مشقتآمیز قانون مذکور طی مدت اجرای آن حاکی است که هدفمندکردن یارانهها در هر دو بخش «تقنینی» و «اجرایی» ضعفها و مشکلاتی دارد که حل آنها مستلزم هماهنگی دولت و مجلس است.
جانا سخن از زبان ما میگویی
من نمیدونم
فقط اینو میدونم که
تنها بدبخت بیچاره هایی که در این کشور باید صبر کنند تا اول یارانه ها پرداخت بشه
بعد حقوق بگیرند
ما کارکنان شرکت پخش و پالایش هستیم
آخر گناه ما چیست؟
[پاسخ]