این روزها در محافل انرژی كشور حرف و حدیثهای فراوانی درخصوص مقولهLNG و خصوصا همكاریهای ایران و سایر كشورها در این زمینه بر سر زبانها افتاده است.
اساسا ذخایر مكشوفه گاز طبیعی غنیتر از نفت بوده و تهی شدن آنها نیز با نرخ آهستهتری انجام میشود.
ولی سوال اساسی این است كه چرا گاز طبیعی با وجود قابلیتهای بیبدیل خود، این همه مهجور مانده است؟ البته ذخایر كشف شده گازی نوعا با قطبهای مصرف (مصرفكننده نهایی) فاصله زیادی دارند. در مرحله بعد، این گاز استخراج شده باید به طرق مختلف به تاسیسات فرآوری منتقل شده تا برای حمل شدن به مایع تبدیل شوند.
حملونقل گاز برای مصرف، مستلزم سرمایهگذاریهای سنگینی بوده و زیرساختهای خاص خود را میطلبد. در موردLNG برای حمل گاز در مسافتهای بعید، باید ابتدا آن را به مایع تبدیل كرد. برای این كار گاز را تا دمای منهای 260 درجه فارنهایت سرد كرده كه در این وضعیت، حجم آن تا حدود 600 برابر كمتر میشود.
اگر بخواهیم تجارتLNG به شكل اقتصادی درآید باید تاسیسات بزرگی ایجاد شود كه از مراحل اكتشاف و توسعه و مایعسازی و حمل و تبدیل مجدد به گاز هم با یكدیگر و در كنار هم قرار داشته باشند.
در همین جا به تفاوت اساسی صنعت گاز با صنعت نفت برمیخوریم. در صنعت نفت، تولیدكنندگان راسا بدون الزام به حضور خریداران (كه در قالب قراردادها وارد معامله شوند)، اقدام به توسعه حوزه كرده و سپس نفت تولیدی را به بازار عرضه میكنند، اما در حالت LNG ، هیچكدام از دو گروه مصرفكنندگان یا تولیدكنندگان نمیتوانند اتكای چندانی روی خرید یا فروش حجم عمدهای از این فرآورده داشته باشندمگر آنكه همان قراردادهای بلندمدت وجود داشته باشد.
طبق آمار، تنها حدود 10 تا 15 درصد از كل معاملاتLNG در قالب قراردادهای كوتاهمدت به فروش میرسد البته در صنعتLNG شاهد نوعی تكامل تدریجی در قراردادهای بلندمدت هستیم.
تولیدكنندگان مایل هستند كه در تاسیسات خود همواره یك مازاد ظرفیت پدید آورند. بهعنوان آخرین مطلب اینكه امنیت آتی گاز طبیعی اخیرا از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. آمارهای آژانس بینالمللی انرژی حاكی است كه سهم این فرآورده در تامین تقاضای گاز كشورهای مختلف به تدریج رو به رشد گذاشته است بهطوری كه رشد تقاضایLNG را معادل دو برابر رشد تقاضای گاز طبیعی برآورد كردهاند. به هر روی با عنایت به تحولاتی كه در تجارتLNG رخ داده (و نیز تغییرات محتمل الوقوع آینده)، باید طرحهای توسعه تولیدLNG را مورد بررسی دقیقتری قرار داد.
با توجه به اینكه در طرحهایLNG مسایلی نظیر اطمینان از تامین به موقع خوراك و نیز اطمینان مشتریان بابت امنیت استمرار عرضه از اهمیت بالایی برخوردار است بنابراین مقوله پیوستگی بخش بالادستی و میاندستی در پروژههایLNG نیز اهمیتی حیاتی دارد.
در سال 1383 براساس سیاستهای پیشنهادی وزارت نفت و موافقت شورای اقتصاد مقرر شده بود كه شركتهای علاقهمند به سرمایهگذاری در LNG ، بتوانند ضمن مشاركت در بخش بالادستی از دوره برداشت طولانیتری به نسبت شرایط موجود (در طول دوران بهرهبرداری از تاسیسات) LNG بهرهمند شوند.