یادداشت امروز من در شانا، به همین موضوع میپردازد:
—————————————————
این که نهادهای غیردولتی در یک جامعه، به رصد دولت بپردازند، کار خیلی خوبی است و از این طریق مسلماً دولت به تصمیمهایی که اتخاذ خواهد کرد؛ توجه بیشتری نشان خواهد داد.
اما این که یک تشکل دانشجویی با هویت شناختهنشده ، به یکباره مستقیماً از دولت شکایت بکند، چیز عجیبی است و عجیبتر آن که آن شکایت را به کمیسیون اصل ٩٠ مجلس احاله کرده است!
این تشکل علی الظاهر تازه تاسیس، میتوانست مثلاً طرح موضوع کرده و سپس خواستار توضیحات ببیشتری شود.
اهمیت این «شکایت» در آنجاست که از فردا، هر نهاد (اعم از دانشگاهی، کارمندی، کارگری، ان.جی.او و امثال آن) به خود اجازه میدهد که تصمیمات دولت را زیر سؤال برده و جنجالآفرینی کند.
قاعدتاً نه در داخل دولت و نه در بدنهی دستگاه قانونگذاری، توجهی به این قبیل شکایتها نخواهد شد و مراجع خبری با طرح اینگونه خبرها، صرفاً به دنبال اجرای سیاستهای رسانهای خود هستند و لابد این گروه و هر گروه مشابه دیگر را به عنوان دستآویز، قربانی مطامح خود کرده است.
اکنون سؤال این است که آیا ادعای موصوف، به آن درجه از اهمیت و صحت رسیده است که بتوان آن را در اختیار کمیسیون اصل ٩٠ قرار داد؟
کل این ادعای بیربط (شامل معرفی تشکل فوق، طرح موضوع و تشریح آن) در قالب یک نامهی کوتاه به استحضار کمیسیون رسیده است.
در فراز این نامه، شاهد معرفی «مرکز مطالعات راهبردی انرژی بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران» هستیم که تا کنون هیچ خبر مهم و یا اظهارنظر و حتی موضعگیری مشخصی از آنان در سطح رسانهها مسبوق نبوده است (حداقل از حیث تاثیر و یا اهمیت و وسعت مواضع).
گفته شده که این تشکل از سال ٩١ و با هدف «بررسی مسایل و چالش های اساسی کشور در زمینه سیاست گذاری انرژی در فضای دانشگاهی» تشکیل شده است. همین مقدمه حاوی چند سؤال مهم است:
ابتدا این که تشکل فوق، عمر چندانی ندارد. و دیگر این که این تشکل چه مواضعی در خصوص بقیهی حوزههای مترتب بر انرژی دارد؟
آنچه که در ادامهی نامه آمده است؛ موضع این گروه را در خصوص اقدامات مربوط به دولت گذشته به وضوح مشخص میکند؛ آنجا که میگوید:
« … اجرای این قانون ابتدا با موفقیتی نسبی همراه بود تا جایی که برخی از اهداف آن از جمله آزاد کردن نسبی قیمت حامل های انرژی و کنترل مصرف این حامل ها در فاز اول به صورت مقطعی محقق شد…».
در ادامه، ضمن اشاره به سیاستهای دولت فعلی و ناکامی در کسب اطلاعات مرتبط با حذف یارانهی ثروتمندان، از همین موضوع به عنوان دستمایهی حمله به دستاوردهای گام دوم هدفمندی استفاده میشود.
« …. اما دولت که با کسری بودجه هدفمندی مواجه شده بود، سیاست حذف اقشار پردرآمد را در دستور کار خود قرار داد. این سیاست به دلیل مشکلات فراوان در زمینه جمعآوری اطلاعات خانوارها و اعتبارسنجی این اطلاعات تاکنون اجرایی نشده است و همچنان دولت با کسری بودجه هدفمندی روبرو است …»
ابتدا اینکه مقولهی کسر بودجه، محصول هیچ دولت خاصی نیست و اساساً یک معضل دیرینه و ریشهدار در اقتصاد کشور است. هر دولتی بر حسب سیاستهای خود به جنگ این معضل رفته و البته بالاترین کسر بودجهها در زمینهی هدفمندی را باید به دولتهای قبل منتسب کرد؛ به گونهای که سهم قانونی سایر بخشها پرداخت نشد و با دستاندازی به منابع بانکی و پولی کشور، فقط در پی تامین و پرداخت سهم یارانههای نقدی شهروندان – ولو به شکل غیرقانونی – بود.
تاثیر آن هم به مرور مشخص شد. در همین صنعت نفت، بسیاری از پروژههای نفتی؛ با معضل تامین نقدینگی و مالی روبهرو بودند؛ اما دولت با کاستن از این تامین مالی؛ عملاً همهی منابع را به سمت یارانههای نقدی کشاند.
این تشکل در ادامه؛ بر این طبل میکوبد که سیاست دولت در اصلاح قیمتهای انرژی (گاز)؛ عملاً به ضرر شهروندان عادی بوده و به نفع ثروتمندان تمام شده است.
«… در این میان رفتار شرکت ملی گاز ایران در اجرای فاز دوم هدفمندی جای تامل بیشتری دارد. این شرکت برای افزایش قیمت گاز در سال ٩٣ به صورت یکسان ١۴ تومان به تمامی پلکان های گاز خانگی در مناطقی مانند تهران اضافه کرد. در این حالت قیمت مصرف در پله اول ۴٧ درصد و در پله آخر تنها ۴ درصد افزایش پیدا کرد که ناعادلانه و خلاف منطق بود؛ زیرا خانوارهای کم مصرف با افزایش قیمتی بسیار فراتر از خانوارهای پرمصرف مواجه شدند …»
واقع امر این است که از یک تشکل دانشجویی انتظار نمیرود به مسائل مهم کشور با این درجه از تحلیل سادهانگارانه برخورد کند! زیرا :
١ – اگر امکان شناسایی ثروتمندان در جامعه وجود داشت؛ مسماً خود دولت و نهادهای مسئول، آنها را شناسایی میکردند. سازوکارهای اقتصادی در کشور و چگونگی ثبت اطلاعات فعالیتهای اقتصادی (مانند مالیات) به دلیل مشکلات دیرینه و ریشهدار، امکان این شناسایی را فراهم نمیآورد.
٢ – لابد انتظار این تشکل بر این بوده که دولت، قیمت گاز را بر حسب ثروت صاحبان کنتورهای گاز افزایش بدهد! و لابد از این طریق میتوانستیم شاهد توسعهی عدالت باشیم!
نیاز به ذکر ندارد که الزاماً نه تمام آنهایی که در مناطق بالای شهری زندگی میکنند ثروتمند هستند و نه تمام آنهایی که در پایین شهر هستند، در فهرست شهروند عادی و معمولی طبقهبندی میشوند.
٣ – سیاستهای اقتصادی در حوزهی انرژی؛ بر دو دسته هستند. ابتدا سیاستهای قیمتی و دوم هم سیاستهای غیرقیمتی.
تجربه نشان داده که توسل به سیاست غیرقیمتی (مانند فرهنگسازی و خواهش و التماس مبنی بر «مصرف بهینه»)، یک سیاست بلند مدت بوده و در کوتاه مدت نمیتواند روشی برای مقابله با اوضاع نامطلوب موجود باشد.
لذا سیاست قیمتی در دستور کار قرار گرفت. اکنون مسئله آن است که هرکسی که «بهینهتر» مصرف کند؛ لاجرم هزینهی کمتری هم پرداخت خواهد کرد.
چگونه میتوان انتظار داشت در شرایط افزایش قیمت، بدون هیچگونه تغییر در «رفتارهای مصرفی»، هیچ تغییری در هزینه پدید نیاید؟
یک خانوادهی معمولی بدون تغییر در شیوههای مدیریت مصرف، قاعدتاً مجبور به پرداخت هزینههای سالانهی بیشتری است.
۴ – فرق قضیه آن است که احتمالاً کسانی که از وضع مالی مناسبتری برخوردار هستند؛ بلافاصله به فکر این «تغییر رفتار» میافتند. ممکن است الگوی مصرف خود را عوض کنند، و یا از وسائل و تجهیزات با استانداردهای مصرفی بهتری استفاده کنند و یا هر اقدام دیگر.
دولت امکان نفوذ به ذهن مردم را ندارد؛ اما این امکان را دارد که زنگ هشدار را در ذهن آنها به صدا دربیاورد. دولت بارها اعلام کرده که سرمایهگذاری در حوزهی بهبود مصرف انرژی؛ بلافاصله با بازگشت سرمایه همراه خواهد بود. اساساً همین بند (ق) هم در همین راستا قابل توجیه است.
این تشکل در پایان خواستار شده که «پیگیریهای لازم» از وزارت نفت «انجام» شود! و شرکت گاز باید «پاسخگو» باشد.
احتمالاً این تشکل محترم در جریان نیست که شرکت ملی گاز؛ به هیچ روی نقش سیاستگذاری در این امر را نداشته و بلکه فقط مجری است!!!
نه تنها شرکت گاز؛ بلکه «وزارت نفت» هم در این زمینه؛ نقش سیاستگذار را ندارد!
نیاز به یادآوری ندارد که این گونه تصمیمها از مراجع بالاتر صادر شده و به لحاظ تاثیر آن بر زندگی عامهی مردم، لامحاله با مشورت و تعامل دقیق سایر دستگاهها و قوای تصمیمگیرنده و نهادهای نظارتی اتخاذ میشوند. وزارت نفت این سیاستها را وارد فرآیند اجرایی میکند.
بنابراین بهتر بود که این تشکل دانشجویی؛ ابتدا «طرف شکایت» خود را به طور دقیقتر و حسابشدهتر انتخاب میکرد!! احتمالاً نویسندگان این شکایتنامه باید به یاد داشته باشند که در همین گام دوم هدفمندی؛ وزارت نفت خواستار سیستم «تکنرخی» برای فرآوردههای نفتی بود و آن را واجد منافع بیشتری میدانست. اما این فقط یک «پیشنهاد» بود که البته هرگز «عملی» و «اجرایی» نشد.
این تشکل؛ نام «دانشگاه» را بر تارک خود دارد؛ لذا قبل از هر چیز انتظار میرود که رهیافتهای مبتنی بر «دانش» و علم را در تمامی اظهارنظرهای خود پیش گیرد.
این جمله به آن معا نیست که اظهارنظر آنها الزاماً «علمی نیست»؛ زیرا در همین موضوع هدفمندی؛ شاهد پارادایمهای متعدد علمی از ساحتهای متنوع علوم اقتصادی هستیم. بلکه منظور این است که شیوهی بیان و ارائهی موضوع؛ از یک قالب علمی و دانشگاهی تبعیت نمیکند.
البته هرگز نمیتوان ادعا کرد که سیاستهای جاری و کنونی در کل خالی از عیب و ایراد است.
به هر تقدیر تنها میتوان به این تشکل (و چه بسا تشکلهایی که در نوبت ایستادهاند!) پیشنهاد کرد که برای بیان نظریات خود؛ سلسلهمراتب را رعایت کرده و چنین بیمحابا و طلبکارانه! به نخستین دستگاهی که در دسترس بود، حمله نکنند!
کسانی هستند که میخواهند با هر «ادبیات» و با هر «دستآویزی» و با هر «بهانهای» مخالفت خود را با دولت بیان کرده و آن را رسانهای کنند. و در این میان؛ چه چیزی بهتر از یک تشکل داشجویی جوان و جویای نام!!
یک نهاد خبری که نام خود را «خبرگزاری» میگذارد، موظف است پیش از ورود به مباحث، صحت ادعاهای مطرحشده را بسنجد و آن را از منظر پایبندی به مبانی حقوقی و قانونی ارزیابی کند.
اگر هر نهاد مردمی و یا غیرمردمی، دولتی یا شبهدولتی به هنگام طرح معضلات خود به شخصیتهای حقیقی یا حقوقی، برچسبهایی چسباند، به صرف اینکه از نظر پایهی تحلیلی با مواضع سیاسی ما سازگار است؛ آنگاه آیا میتوانیم به اظهارات آنها وقعی بگذاریم؟ و ناشر مواضع غلط و یا غیرعلمی آنان باشیم؟
چنین رفتاری آیا وجه مرجعیت خبری خبرگزاریها را زیر تیغ سؤال و ابهام نمیبرد؟
خاک بر سرت عزیزم؛ خاک دو عالم
مزدوری مزدور
بیش از این نوشته هم انتظار نمی رود از یک مواجب بگیر قلم زن
خدا آدمت کند. حق و حقیقت را زیرپا گذاشته ای
عقده از سرتا پای متنت میبارد
درود بر تشکل بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران و بر مرکز مطالعات انرژی اش
گویا خوب جایی را نشانه گرفته اند که این طور سوخته اید
درود بر آزاد مردان و تف بر مواجب برگیران
[پاسخ]
عباس خسروبیگی پاسخ در تاريخ بهمن 17ام, 1393 20:40:
@,
سلام
من این مطلب را نخوانده ام
اما اینطور کامنت گذاشتن را اصلا صحیح نمیدانم
اگر کسی زیر نوشته های نویسنده این کامنت
بیاد و عین کامنت خودش رو بزاره
خوبه؟
یادمون باشه که حدیث از ائمه داریم:
آنچه بر خود نمی پسندی
برای دیگران مپسند
سالم باشید
[پاسخ]
سلام
مطلب تان را در شانا خواندم. قبل از این چند باری به صورت اتفاقی به این سایت سر زده بودم. برایم سوال شد که دقیقا هویت این سایت چیست و در چه ساختاری فعالیت می کند.در کمال تعجب این سایت برای اداره کل روابط عمومی وزارت نفت بود. اهداف این پایگاه که از پول بیت المال استفاده می کنم را هم خواندم. یک سوال برایم ایجاد شد. این یادداشت شما بر طبق کدام یک ز اهداف این سایت قابل توجیه است؟ و اگر قابل توجیه نیست چرا این یادداشت در این سایت منتشر شده است؟
[پاسخ]
با سلام …
بر خلاف شما معتقدم که مطلب مزبور، کاملاً در راستای سیاستهای خبری سایت شانا است ..
در صورت تمایل؛ لطفاً بیان بفرمایید که کدام قسمت از یادداشت من، ممکن است با اهداف شانا توجیهپذیر نباشد.
با تشکر و احترام
[پاسخ]
من ابتدا اهداف را از سایت شانا نقل می کنم:
ب. اهداف شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی شانا
١) اطلاع رسانی دقیق ، صحیح و به روز از تحولات حوزه انرژی
٢) سرعت بخشیدن به گردش روان اطلاعات در حوزه انرژی
٣) تسهیل امکان دسترسی به اخبار نفت و سایر حامل های انرژی
۴) ایجاد فضای مناسب برای ارائه نقد و نظرهای کارشناسی
۵) انتشار اطلاعات تخصصی دسته بندی شده مناسب با سلیقه وگرایش مخاطبان
۶) فراهم کردن زمینه تبادل نظر در موضوعات مهم بین کارشناسان و صاحب نظران حوزه انرژی به صورت on-line
٧) برگردان و انتشار آخرین مقــالات، عکس ها ومطالب نشریــات معتبر خارجی و نتایج پژوهش ها و پیش بینی های موسسات علمی – پژوهشی فعال در حوزه انرژی در سطح ملی و بین المللی
٨) تولید گردآوری و انتشار تصاویر و فیلم های خبری از تحولات حوزه انرژی
٩) ارائه اطلاعات پایه و به روز در زمینه ها ی مختلف انرژی
١٠) معرفی نشریات، کتب، شرکت ها و موسسات داخلی و بین المللی فعال در بخش های مختلف حوزه انرژی
١١) ارائه اطلاعات فنی به روز برای کارشناسان حوزه انرژی
خب این مطلب را در راستای کدام یک از این اهداف می دانید؟لطفا شماره ی هدف مورد نظر را بیان کنید.
[پاسخ]
پویای عزیز
همینکه سالهاست خبرنگاری و هنوز خبرنگاری باید به شما تبریک گفت.
به نظرم برای کسانیکه سالها به دنبال ایجاد و تقویت جامعه مدنی بوده اند ضربه زدن به تشکل های غیردولتی که رکن اساسی جامعه مدنی و اساس بخش عمومی هستند صحیح نیست. بنابراین به جای تمرکز بر تازه تاسیس بودن، من دراوردی بودن و امثالهم بهتر بود اولا به جد اینکار را تحسین می کردید. ثانیا به این موضوع می پرداختید که با توجه به اینکه سازمان بسیج بخشی رسمی از سپاه پاسداران است اصولا غیردولتی (مردم نهاد) خواندن آن درست نیست. به عبارت دیگر اینکار نه کنترل قدرت دولت توسط مردم از طریق سازمان های مردم نهاد (که اتفاقا عین معروف است) بلکه تلاش برای کنترل بخشی از حکومت (دولت) توسط بخشی دیگر از آن (نیروی نظامی) است.
موفق باشید
[پاسخ]
جناب آقای علیرضای گرامی
در ابتدا فکر میکردم که هدف شما، ورود به حوزهی نقد است. اما با این جواب آخر به نظر میرسد چنین هدفی ندارید …
[پاسخ]
این به نظرم ابتدای ورود به حوزه ی نقد اظهارنظر شما بود. وقتی دو نفر می خواهند در یک موضوعی ورود پیدا کنند باید ارزیابی از اقدامات متقابل هم داشته باشند. ارزیابی شما نسبت به این اظهار نظر مرکز مطالعات انرژی به گونه ای بود که من را به اینگونه ارزیابی وا داشت. مثل این است که وارد یه بگو مگویی در سطح شهر می شوی. یک نفری دارد به صورت منطقی بحث می کند. طرف مقابل با لباس نیروی انتظامی در حال برخورد خشن با این حرف های منطقی است. خب بالتبع اول باید از مهاجم به پرسی که شما که در لباس مهاجمان در حال حمله و تخریب هستی این لباس ات به تو چه مصونیتی داده است که با این شیوه در حال سرکوب هستی؟ آن هم با این لباس؟
[پاسخ]
با سلام مجدد
من واقعاً متوجه فرمایش شما نمیشوم و مثالی را که آوردهاید؛ و ارتیاط آن با موضوع مورد نظر شما نمیفهمم …
به هر حال من شخصاً مشتاقم که نقد شما را در مورد یادداشتام بدانم ….
مشکلی ندارم که شاهد نقد جسورانهی شما باشم. به جای حاشیه؛ یکراست به نقد بپردازیم …
مجدداً تاکید میکنم که از هرگونه نقد استقبال میکنم و آمادهی تعامل در این زمینه هستم …
[پاسخ]
ناشناس پاسخ در تاريخ بهمن 18ام, 1393 9:15:
چرت میگه
ولش کن
[پاسخ]
ضمن عرض سلام حضور همه دوستان تلاشگر دراین وبسایت وزین ،تبادل اطلاعات و مطالب با شما عزیزان مایه مباهات ماست.سایت امید مینودشت(پدیده) افتخار دارد که لینک سایت شما را در قسمت پیوندها قرار دهد.خوشحال می شویم اگر آدرس سایت ما را در سایتتان درج نمایید.ضمنادر صورت اقدام مارا مطلع فرمایید/باسپاس
http://www.omid-fc.com
[پاسخ]