بیشتر دوستانی که به این وبلاگ سر میزنند، حتماً از علاقهی من به مقولهی آمارهای بخش های مختلف اقتصادی مطللع شدهاند.
جدا از بحثهای تئوریک و جنبههای علمی در بررسیهای آماری، این انتظار وجود دارد که طرفین (یعنی آن مرجعی که آمار را صادر کرده و آن مرجعی که آمار را مورد نقد قرار میدهد) هر دو از مبانی متعین و پذیرفتهشدهای در راستای کار خود بهره ببرند.
مثلاً وقتی صحبت از «رشد قیمتها» به میان میآید، هر دو طرف، برداشت تقریباً مشابهی از این واژه داشته باشند.
مشابه این وضعیت برای دیاگرامها و نمودارها هم برقرار است. به عنوان مثال در همهی متون، تقاطع محورهای مختصات به عنوان مبدا تعیین میشود و حرکت از روی محور x به سمت راست آغاز میگردد.
اخیرا آقای دکتر احمد سیف به مورد جالب و گولزنندهای برخورد کردهاند که بد نیست ما هم نگاهی به آن بیندازیم.
موضوع به آمار طلاق در شش سال اخیر کشور مربوط میشود.
نمودار پلیگون این آمار، بر روی محور x و به سمت چپ ترسیم شده است!
احتمالاً مرجعی که آمار را به این شکل غیراستاندارد ارائه داده، در این فکر بوده که آمار را وارونه جلوه دهد. در مورد آمار طلاق، در نگاه اول به نظر میرسد که طی شش سالهی گذشته، وقوع طلاق در کشور دچار کاهش شده است. حال آنکه موضوع کاملاً برعکس است.
تا حالا همهجور «آمارسازی» دیده بودیم. اما این مدلاش را دیگر توی آستین نداشتیم. این احتمال وجود دارد که در راستای بومیسازی علوم اجتماعی، نیاز به بومیسازی آمار هم احساس شده است.
لابد اگر یک علم را «بومی» کردیم، باید ابزار ارائهی آن علم (یعنی علم آمار) را هم «بومی» کنیم!
سلام
انصافا همینطوره
منظورم اینه که اینجوریشو ندیده بودیم که دیدیم!
[پاسخ]
آمارسازی در علوم طبیعی و اقتصادی که سابقه طولانی در ایران دارد اما آمار سازی علوم اجتماعی جدن یک حقه بازی خطرناک است .. از اینها هر کاری بر می آید .. : ( ..
[پاسخ]
ناشناس پاسخ در تاريخ شهریور 11ام, 1389 10:47:
شماکه جدا رو اینجوری مینویسی (جدن!!)چه حرفی برای گفتن داری؟؟؟!!
[پاسخ]
خیلی آدم باحالی هستین از سوتی گرفتناتون خیلی خوشم اومد.
[پاسخ]