این یادداشت قرار بود برای شمارهی یکشنبهی همین هفتهی یکی از روزنامهها منتشر شود. سردبیر بر این اعتقاد بود که مجادلهی بین احمدینژاد و مجلس بر سر لایحهی هدفمندکردن یارانهها، به جاهای باریک کشیده میشود.
در عوض من اصرار داشتم که در شرایط موجود، اصرار احمدینژد منطقیتر از اصرار مجلسیان است.
این یادداشت منتشر نشد و البته بعداً نتیجهی کار هم معلوم گردید.
============================
تهدید احمدینژاد مبنی بر پس گرفتن لایحهی هدفمندکردن یارانهها از مجلس در صورت اتکال آن به بودجههای سنواتی، میتواند به عنوان نمونهای از فرآیند نامطلوب اجرای لوایح زیربنایی و فرجام آنها در کشور مطرح باشد.
احمدینژاد در مجلس اعلام کرد که: «ميگويند بايد به بودجهی سالانه متصل شود. ما با دست بسته نمي توانيم چنين بار سنگيني را به دوش بكشيم»
ذکر این نکته لازم است که اساساً هر برنامهریزی در ذات کنشها و واکنش های خود، بهدنبال دستیابی به یکسری اهداف است که نیل به هرکدام از آن اهداف هم لامحاله مستلزم دو پیششرط است.
ابتدا وسائل و ابزار حصول به آن اهداف
و سپس هم طراحی و اجرای سیساستهای مناسب و پیوسته در راستای آن اهداف
کارشناسانی که خود دستاندرکار برنامهریزی اقتصادی بودهاند، به طور مشخص از وجود دو مشکل اساسی در مقولهی برنامهریزی اقتصادی یاد میکنند.
اول آنکه برنامهریزیها عموماً بر روی طرحهای دولتی متمرکز است
و دوم آنکه این سیاستها نارسا بوده و فاقد پیوستگی منضبط هستند.
به همینخاطر است که دستیابی به ترکیب اولویت هدفها نیز نمیتواند واجد مطلوبیت گردند.
در مورد برنامههای اقتصادی نیز روش کار بر این است که دستگاههای دولتی در مهلت مقرر به جنب و جوش افتاده و سریعاً آمار و ارقام عملکرد خود را جمعآوری کرده و بدون پشتوانهی تحلیلی و ضمانت علمی، به همدیگر پیوند میزنند تا نسخهی اول «کتاب برنامه» بوجود آید.
به نظر میرسد که آقای احمدینژاد به خوبی از این معضل آگاه است و از همین ابتدا سعی دارد با جدیت به تثبیت جایگاه لایحهی خود بپردازد.
بهطور کلی احمدینژاد بر این عقیده است که عامل تعیینکنندهی انضباط عملیاتی لایحهی خود، همانا ایجاد یک اقتصاد رقابتی در چارچوب استلزامات قواعدی باثبات است؛ کما اینکه صرفاً تحت چنین شرایطی است که طراحی و توسعهی طرحهایی نظیر همین طرح هدفمند کردن، از اعتبار عمومی برخوردار خواهد گردید.
میتوان به روشنی اظهار داشت که هرچقدر تغییر سیاستها و عملیات دخالتی دولت بیشتر گردد (یعنی همان چیزی که احمدینژاد از آن واهمه دارد)، آنگاه واکنش بخش خصوصی هم در مقابل بازار؛ غیرطبیعیتر خواهد شد. بخش خصوصی به خاطر ماهیت خود، حتی در حالتی که پیش بینی ثبات برنامه و عدم تغییر در آن در طول برنامه داشته باشد، باز هم یک وضعیت عدماطمینان (در مورد وسیلهها و ابزاری که دولت برای تحقق هدفها به کار میگیزد) خواهد داشت. زیرا طبق اظهارنظر قاطبهی کارشناسان، عموماً کمیت و کیفیت رسیدن به هدفها بیشتر از هدفهای کلی برنمه از اهمیت برخوردارند.
اهمیتی که احمدینژد به خوبی از ماهیت و کارکرد آن با اطلاع است.
سلام آقا جان شرمنده برای چی آخه؟ کارهای این الف نون قابل دفاع نیست اما دو تا کار کرد که مثه استامینوفن برای بیمار پر از درد بود البته. یکی سهمیه بندی بنزین و دومی همین بحث. هر چند قبولش ندارم… او ریاستش را با ریختن خون بچه های این آب و خاک ادامه می دهد.
[پاسخ]