ولنتاین به‌مثابه‌ی یک بهانه

امروز ظاهراً «ولنتاین» است!

دوست خوب‌‌مان مزدک نظری در وبلاگ‌اش چه‌قدر زیبا به این موضوع پرداخته است.

قسمتی از متن او را با هم بخوانیم:

«از همان یک دهه پیش که مد «ولنتاین» و «ولنتاین بازی» دیگر خیلی بالا گرفت و فراگیر شد، عده ای هم پیدا شدند که خلاف جریان به آب زدند و علیه این روز و کلیت قصه موضع گرفتند.

گروهی‌شان گفتند که این مناسبت مال خارجه‌ای‌ها ست و ما که خودمان مهرگان و تیرگان و از این چیزها داریم، چرا ادای «اجنبی»ها را در بیاوریم؟

بعضی ها هم که  یا «نمی‌خواستند» کادو بدهند، یا مثل من کلاً از «مد روز» خوش‌شان نمی‌آید، یا هر چیز دیگر…؛ به‌کل  ولنتاین را رد کرده و سعی کردند آن را ندیده بگیرند.

بودند دیگرانی هم که دلایل دیگری داشتند و…

اما این ها به علاوه فشارهای رسمی و برخوردهای نیروی انتظامی، همه و همه باز حریف خواستن و دل‌بستن عامه‌ی مردم به ولنتاین نشدند.

راستش برای مردم عادی… جوان‌های همین شهر و دیار… مهم نیست که «ولنتاین» از کجا آمده و داخلی ست یا خارجی…

یا اینکه اصل و ریشه‌اش چه بوده و چه قصه ای برایش نقل می کنند.

برای آن‌ها ولنتاین فقط و فقط یک «فرصت» است… یک فرصت شادی…  یک فرصت عشق‌ورزی…  یک فرصت خودنمایی…  فرصت در جمع و با جمع بودن… و خیلی چیزهای دیگر که اصلاً ربطی به دلایل مخالفت منتقدان ولنتاین ندارد.

همانطور که نوشتم، من هم با «مدبازی» و چیزهای مورد علاقه و «تقلید عامه‌ی مردم»، رابطه‌ی خوبی ندارم. اما می‌دانیم که بهانه‌ی اصلی روز ولنتاین، همانا «عشق ورزی» است و «ابراز محبت» به همدیگر.

خوب که نگاه کنی می بینی در این روزها…؛ هرچه که  «تو» را و «دیگری» را شاد کند؛  نه تنها  «بد» نیست که باید به آن «بها» داد و گرامی داشت…

بله، «ولنتاین» فقط و فقط «یک بهانه» است.

باور کنیم که در این مورد، «عوام» از «دگراندیشان» و البته آن گروه دیگر که همان «مدعیان دگراندیشی» هستند، جلو زدند.

کار درست را آن‌ها می کنند.

مردم در این برهه از تاریخ به بهانه‌هایی مثل «ولنتاین» نیاز دارند»

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “ولنتاین به‌مثابه‌ی یک بهانه

  1. با نوشته تون موافقم. فقط باید به یک دیگر هم اشاره کرد: همین آدمهایی که ولنتاین رو جشن می گیرند، مبعث و عیر غدیر و قربان و … رو جشن نمی گیرند. ولنتاین چیزی بیش از یک بهانه برای شادی است.
    شاید یک خصویت مهمش در ایران دهه اخیر، این باشد که نه تحمیل می شود و نه تشویق. آدمها خودشان با میل خودشان انتخابش می کنند
    کاری جوان جری شده متاصل دهه اخیر به شدت انجام داده

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *