… وجدان! … وجدانش چه غوغایی به پا کرده بود. از او گناه سر زده بود. او سالها به خود، به دستگاه ظریف پیکر خویش ستم روا داشته بود. بیش از اندازه سر در پی شور و حال داشتن و از جسم خود پروا نکردن. تحریککردن اعصاب تا به کمک آن، خود را به کار وادارد.
حال که زمانهی مکافات بود، سر آن داشت تا با خدایانی که خود گناه را میفرستادند و سپس کیفر میکردند، به ستیز برخیزد. فرصت نیافته بود ریرک شود؛ محتاط شود.
رنج! … باور داشتن. توان آنکه به رنج باور داشته باشد. اما او که به رنج باور داشت. چنان ژرف، چنان راسخ که به حکم باورش هرآنچه در لوای درد و رنج رخ میداد، نه بیثمر میتوانست بود و نه بد.
قریحه!… این خود آیا رنج نبود؟… سخن تنها نزد بیهنران و تفنن پیشگان و آسانپسندان و ابلهانی فوران میکند که با سختی و پرورش قریحه بیگانهاند… به راستی که قریحه چیز ساده و ارزانی نیست. قریحه خودبهخود توانایی به شمار نمیآید.
در اصل، قریحه نیاز است؛ آگاهی نقادانه بهخاطر آرمان؛ بهخاطر کمالخواهیای که توانایی خود را آسان به دست نمیآورد و آسان تعالی نمیبخشد…
و برای بزرگان، آنانی که بیش از همه جویای کمالاند، قریحه خود سختترین عذاب است… شکوهنکردن. به خود نبالیدن. در سنجش کار خود متواضع و صبور بودن.
اگر در هفته هیچروزی، هیچساعتی خالی از رنج نبود، آنگاه چه؟
فضیلت!… اما چگونه بود که در اندیشهی او، آلودهبودن به گناه و عشق به چیزهای زیانبار و ویرانگر، از هرچه زیرکی و سربه راهی حسابگرانه اخلاقیتر مینمود. فضیلت در مبارزه و سختی بود. در شیدایی و رنج و نه در زیرکی و سربهراهی
… تلاش در راه آنچه مشکل به دست میآید. آیا کسی میدانست که او هر جمله، هر اندیشهی ظریف را به بهای چه انضباط و جدال درونی فراچنگ میآورد؟…
از نخستین خروش آهنگین تخیل هنری، که موضوع و کارمایه و قدرتبیان میطلبید، تا رسیدن به اندیشه و تصویر و کلام و متن. و چه کشاکشی. چه راه دشواری….»
برگرفته از داستان کوتاه «ساعات ناامیدی» نوشتهی «توماس مان»
از کتاب «مجموعهی نامرئی». ترجمهی آقای علیاصغر حداد.
نشر ماهی
سلام دهه فجروآغازسي ويكمين بهارانقلاب روبه شماتبريك مي گم وهمچنين فرارسيدن اربعين حسيني رو به شما تسليت مي گم.وضمنا مطلب جديدي رو باعنوان(چگونه خداي حقيقي راازخدايان دروغين بشناسيم؟ )نوشته ام ومنتظرنظرسازنده شمادوست عزيزهستم
[پاسخ]
سلام،اينترنت كاربردهاي زيادي داره،ازجمله كاربردهاي آن تبادل افكاروانديشه هاباحذف مسافتهاوفاصله هامي باشد،بنابراين بنده قصددارم به ياري خداوشمادوستان عزيزطرحي روشروع كنيم باعنوان((طرح مباحثه ومناظره اينترنتي))كه درموردمباحث اعتقادي ،موضوعي مطرح مي شودوشمادوستان عزيزسؤال يامطلب وياجمله اي كه سودمندبراي عموم باشددربخش نظرات مي آوريدوهركس مي توانددرموردنظرديگري جوابيه وياتأييديه بياوردوخلاصه ميزگردعلمي اعتقادي باانديشمندان نامحدودومباحث آزاد.
اولين موضوع:وجودخداوند
[پاسخ]
سلام شمااولين فردي بوديدكه درطرح مباحثه اينترنتي شركت كرديدازشماممنونم وبراي شماآرزوي موفقيت مي كنم واگه ماروقابل مي دونيدبازهم دراين مباحثه حضورداشته باشيد.باتشكرصادقي
[پاسخ]
داداش پويا
هر روز به وبلاگت مي آم اگر چه حضورم (( نامرئي )) باشه . اميدوارم تو هم منو فراموش نكني . دختر قرتيتو ببوس .
[پاسخ]