دیدار

 امروز عصر فرصتی دست داد که بعد از ماه‌ها، سری به رامین فروزنده بزنم و دیداری تازه کنیم.

می‌گویند اگر می‌خواهید بدانید که دو نفر تا چه اندازه می‌توانند به هم نزدیک بشوند، کافی است که بفهمید این دو نفر، چه سلیقه‌ای در کتاب‌خوانی دارند.

امروز فهمیدم که من و رامین، سلیقه‌ی مشترکی در انتخاب و مطالعه‌ی کتاب داریم.

در واقع، کتاب‌خانه‌ی من و رامین، دو «ورسیون» کاملاً مشابه هم هستند.

نکته‌ی مهم در مورد رامین فروزنده این است که واقعاً امثال رامین در مطبوعات ما (حداقل در مقطع فعلی) خیلی کم‌شمار هستند و این برمی‌گردد به توانایی بالای رامین در تحلیل مسائل صنعت نفت کشور.

یادم هست نزول  منزلت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران نفتی  به جایی رسیده بود  که اگر مثلا در یک روز کاری، خبرنگار و مسئول صفحه‌ی نفت امکان حضور در روزنامه را پیدا نمی‌کرد، آن‌گاه به راحتی شخص دیگری از یک سرویس دیگر روزنامه با ورود به چند تا سایت و استخراج چند خبر و یادداشت و گزارش، عملا صفحه‌ی انرژی را آماده می‌کرد و به سر کار خود در سرویس مربوطه بر می‌گشت (و این صحنه‌ای بود که نگارنده در چندین روزنامه شاهد وقوع‌اش بوده‌ است).

در حال حاضر دو دسته تحلیل‌گر نفتی داریم.

دسته‌ی اول، همان کارشناسان وابسته به وزارت نفت هستند که البته باز هم نمی‌توان از آنان انتظار نقد مؤثر و جانانه‌ای داشت و …  حتی در مصاحبه‌ها هم عمدتا به اظهارات دوپهلو و مبهم بسنده می‌کنند.

دسته‌ی دوم هم اساتید علوم اقتصادی هستند که البته به ندرت شاهد حضور فعال آنان در حوزه‌های روزنامه‌ای هستیم. سهم این گروه هم چیزی جز مصاحبه‌های گاه‌و‌بیگاه و احیانا یادداشت‌های پراکنده  نیست.

به غیر از این دو دسته، دسته‌ی مستقل سومی نیز وجود دارد که البته تعداد بسیار اندکی از مجموعه‌ی فعالان مطبوعاتی حوزه‌ی نفت را شامل می‌شود.

بیشتر فعالان مطبوعاتی منتسب به حوزه‌ی نفت را باید خبرنگارانی تلقی کرد که حداکثر مهارت آنان، صرفا کسب مهارت‌های مصاحبه با مسئولان نفت بوده و غافل‌گیری و به زحمت‌انداختن این مقامات را در زمره‌ی افتخارات خود می‌دانند.

با نگاهی به صفحات اقتصادی بیشتر روزنامه‌ها به خوبی مشخص می‌شود که عمده‌ی این فعالین، از ارائه‌ی تحلیل‌های فنی  و عمیق نفتی به دور بوده و فقط با تنظیم گزارش‌های تحلیلی (و نه مقالات تحلیلی)، به پوشش موضوعات نفتی می‌پردازند. بدیهی خواهد بود که در این میان، امکان بروز حب و بغض‌ها به فراخور آبشخور هرکدام از این همکاران وجود دارد که در هر حال باعث شکاف تحلیلی- محتوایی مطالب منتشره در روزنامه‌ها می‌شود.

در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری، «گزارش‌نویس نفتی» و «مصاحبه‌گر نفتی» و «چرت‌و‌پرت‌نویس نفتی» زیاد داریم؛ اما باید اعتراف کرد که «تحلیل‌گر نفتی» به‌درد‌بخور، خیلی کم‌  داریم.

بدون هیچ اغماض و یا فروتنی یا  پاچه‌خواری، باید قبول کرد که رامین فروزنده از معدود تحلیل‌گران نفتی مطبوعات ماست که علاوه بر تسلط به ادبیات معاصر و  همچنین زبان انگلیسی، عمده‌ی تحولات داخلی وبین‌المللی صنعت نفت کشور را دنبال کرده و دیدگاه‌های معتبر و قابل‌قوبلی در این زمینه ارائه کرده است.

بگذریم….

دو ساعتی پیش هم بودیم و از همه دری سخن گفتیم…

این عکس هم بماند برای یادگاری امروز.

 

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “دیدار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *