اینکه من با وجود دراختیار داشتن بانکی از فیلمهای برتر و برجستهی دنیا؛ هنوز هم به تعدادی از فیلمهای قدیمی (موج نوی فارسی) اظهار علاقه کنم، برای خودم هم خیلی عجیب است.
فیلم «فریاد زیر آب» به کارگردانی سیروس الوند از این فیلمهاست.
عزت دستپاچه، با معرفی خود به عنوان یک مهندس متشخص، عاشق آذر؛ یک زن فاحشه؛ میشود (که او هم هویت اصلی خود را مخفی میکند). اما مرتضی؛ دوست عزت؛ به هویت واقعی زن پی میبرد و از طریق کارچاق کن زن، ملاقاتی را در یک هتل ترتیب میدهد. عزت و آذر در اطاق هتل با هم روبرو میشوند و ….
در یکی از سکانس ها؛ عزت خطاب به مرتضی میگوید که قصد دارد با آذر ازدواج کند تا از این طریق «تلافی تمام دربهدریهایش را درآورد».
گمان میکنم خیلی از ما، چنین قصدی داریم. یعنی دنبال آدم و یا «چیزی» میگردیم تا تلافی دربدریها و واخوردگیهایمان را درآوریم. چه شخصی و چه اجتماعی و چه سیاسی و ..؛ حتی اگر مانند عزت؛ بواسطهی یک عشق ناآگاهانه باشد.
از طرف دیگر، وقتی مرتضی چشم عزت را به واقعیت و هویت اصلی آذر باز میکند، اما عزت به شدت از مرتضی انتقاد کرده و او را «نارفیق» خطاب می کند.
به راستی آیا مرتضی، دوست عزت بود یا فقط یک فضول بود؟
سلام. از وبلاگ اقتصاد نویس اومدم اینجا و آشنا شدم با نوشته های تخصصی و ارزشمند وبلاگتون. راجب به این پست: منم در دوره ای عاشق این فیلم ها بودم و هنوز هستم با این تفاوت که کمتر می بینمشان یا اصلا نمی بینم دیگر. سوال جالب توجهی پرسیدین آخرش: منم از روی فضولی جواب می دم!!! به نظرم مرتضی رفاقت رو بجا آورد. چرا که در نهایت این عزت بود که تصمیم نهایی را گرفت و به قول خودش حداقل پیش خود تو لحظه ی مرگ شرمنده نشد.
[پاسخ]
برای جواب به سوالت باید رجوع کنم به فرضیه نسبت! کار مرتضی نسبت به فرهنگ خودش درست بود چون داشت حق رفاقت رو به جا می آورد. اما کارش از دید عزتِ عاشق، نامردی بود چون برای او همان ندانستن نعمت بود. از طرف دیگر در فرهنگ ایرانی کار مرتضی قابل تقدیر است. غافل از این که عشق فرهنگ خودش را دارد. پس بی خیال این سوالها شو! دل بده به فیلم و ازش لذت ببر!
[پاسخ]