پیرو بروز بحران اقتصادی در غرب، بلافاصله بیشتر اقتصاددانان وطنی، به شرح و بسط تحولات اقتصادی آن ور آبها پرداختند و چه نظریههایی که در این مورد، ارائه ندادند.
من با اقتصاددانان مطرح خارجی ارتباطی ندارم و تحولات اقتصادی دنیا را فقط از طریق برخی رسانههای اینترنتی خارجی دنبال میکردم که البته دامنهی بسیار محدود (صرفاً موردی) را شامل میشد.
حالا تعجبام از این دسته اقتصاددانان وطنی است که یادداشتها و تحلیلهای آنچنانی در باب این موضوع مینویسند و صاحبمنصبان اقتصادی غرب را به انواع و اقسام تهمتها (مانند کجفهمی و بیبرنامگی و ناآگاهی و ..) مینوازند.
حالا کسی نیست بگوید که اگر آنها نمیفهمند و یا حواسشان نبود، پس خود شما حضرات چکار میکردید.
شما که برای همهی تحولات اقتصادی دنیا، راهکار و برنامه و روشهای مقابله دارید، چرا وقتی فهمیدید که کار از کار گذشته بود؟
یادداشتی در سایت الف دیدم که از نشریهی «بیزنس ویک» اقتباس شده است که نویسندهی یادداشت، به طور تلویحی حرف جالی میزند. او میگوید:
«اگر شما یک اقتصاددان باشید و نتوانید حوادث و اتفاقات اقتصادی آینده را تا حدودی پیشبینی کنید، باید به طور جدی در اعتبار آموختههایتان شک کنید و بهتر است بروید کاری ارزشمند برای جامعه همچون چیدن سبزیجات انجام بدهید»
با سلام
سايت به زيبائي و تناسب طراحي شده است تبريك ميگويم. موفق و پركار باشيد!
[پاسخ]
پویا نعمت الهی پاسخ در تاريخ خرداد 5ام, 1388 6:36:
جناب پدرام عزیز
من هم از شما تشکر میکنم. لطف دارید
[پاسخ]