خوشبختانه یا بدبختانه، بیشتر وزرای ما درحال حاضر، کلکسیونی از «مشاور» را در رکاب دارند. از مشاور «فرهنگی» و «امور بانوان» بگیرید تا مشاور «جوان» و … و خلاصه، دور، دور «مشاور»بازی است.
اما من میخواهم پیشنهاد کنم که برای برخی وزارتخانهها، پست جدید تحت عنوان «مشاور امور آمار» ایجاد شود و یک آدم مطلع به آمار هم در این سمت به استخدام درآید. بعد هم کلیهی روابطعمومیها و انتشارات آن وزارتخانه، ملزم شوند که ابتدا آمارهایی را که میخواهند منتشر کنند، برای این آدم بفرستند و تاییدیه بگیرند.
دلیلاش این است که هرقدر بخواهی با برخی آمارها کلنجار بروی، میبینی باز هم جور در نمیآید.
خب! نمونهاش را در اینجا و اینجا آوردهام.
اما مورد دیگرش، گزارش شرکت نفت فلات قاره است.
این شرکت ادعا کرده که طی سالهای 1380 تا 1384 (یعنی مدت 5 سال)، کل سرمایهگذاری انجامگرفته در این شرکت، حدود 400 میلیون دلار بوده است.
این گزارش میافزاید که در سال 1385 این رقم به حدود 3 میلیارد و در سال 86 به مبلغ 5 میلیارد دلار رسیده که قرار است در سال جاری به 7 میلیارد دلار هم برسد.
اما از طرف دیگر معاونت امور برنامهریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری در تشریح عملکرد وزارت نفت در سه سال اول برنامه چهارم توسعه در اینجا گزارش داده که در سال 1384 مبلغ شش میلیارد و هفتصد میلیون دلار و در سال 1385 مبلغ شش میلیارد و نهصد میلیون دلار و در سال 1386 هم مبلغ هشت میلیارد و سیصد میلیون دلار سرمایهگذاری در شرکت ملی نفت ایران (که شرکت مادر برای همین شرکت فلات قاره محسوب میشود) صورت گرفته است (هم منابع داخلی و هم منابع خارجی).
به صحت و سقم این آمار فعلا کاری ندارم و تحلیل جامع من در این مورد را میتوانید در اینجا ببینید؛ ولی فرض میکنیم که همهی ارقام فوقالاشاره صحیح و واقعی هستند.
اول به سال 1384 میرسیم که شرکت نفت فلات قاره ادعا کرده در عرض پنجسال (منتهی به آن سال)، فقط 400 میلیون دلار سرمایهگذاری در آن شرکت صورت گرفته است. فرض میکنیم نیمی از این مبلغ، فقط در یک سال محقق شده باشد (یعنی سهم سال 1384 را با خوشبینی، حدود 200 میلیون دلار برآورد میکنیم)
اما به نقل از معاونت امور برنامهریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت، در آن سال حدود شش میلیارد و هفتصد میلیون دلار سرمایهگذاری به شرکت ملی نفت ایران سرازیر شده است. به این ترتیب سهم شرکت فلات قاره، چیزی حدود «سه دهم» به دست میآید.
حالا به سال 1385 میرسیم. اگر آمارهای دو طرف (یعنی هم آمار فلات قاره و هم آمار معاونت امور نظارت بر … ) را قبول کنیم، آنگاه به نظر شما چه اتفاقی میافتد که این سهم در آن سال با یک رشد «چهارده برابری»، به رقم « 43 درصد» میرسد؟
این در حالی است که به نقل از منابع رسمی حدود 25 درصد از نفت صادراتی کشور، از محل تولیدات نفت فلات قاره تامین میشود.
به عبارت دیگر، باید این سؤال را پرسید که میزان تولید کشور در عرض یک سال، چند برابر شده که سرمایهگذاریهای لازم برای استمرار صادرات 25 درصدی آن، باید یک رشد 14 برابری را تجربه کرده باشد؟
به طور مشابه، رقم برای سال 1386 نیز از رشد حیرتانگیزی برخوردار است و البته همانگونه که تحلیلها گفتهام، احتمالا به رقم سرمایهگذاری در آن سال، کمی «آب» هم بستهاند.
حالا به نظرم وجود آن «مشاور آمار» برایتان کمی ملموستر شد.
===========
پینوشت مرتبط: ندارد