یادداشت روز 9 آذر در روزنامهی شرق تلاش دارد پاسخی برای این سؤال ارائه کند:
در خبرها آمده بود که در چند روز اخیر 65 تن آنتیبیوتیک وارد کشور شده است. چندین هفته قبل و متعاقب شیوع گسترده بیماریهای زمستانی نیز چندین تن دارو به کشور وارد و توزیع شد. گویا مدتی بعد منابع آزمایشگاهی اعلام کردند این داروها کیفیت لازم را نداشته است. در زمستان سال قبل و به دنبال شیوع شدید نوع دلتای کرونا، پزشکان تأکید میکردند که این بیماری نیازی به مصرف آنتیبیوتیک ندارد.
اما در همان ماه طبق آمارها میزان مصرف آزیترومایسین (که یک آنتیبیوتیک قوی است) چند برابر شده بود. این یعنی بسیاری از مردم سخن پزشکان معتمد خود را قبول نکرده و خودسرانه آن را مصرف میکردند.
این وضعیت را چگونه میتوان توضیح داد؟
امبرتو اکو، اندیشمند معاصر ایتالیایی، در مقالهای به تفاوت «علم» و «فناوری» اشاره میکند. او معتقد است نماد پیروزی منطق، محصول فناوری است و نه برگرفته از اندیشه علمی.
اساسا انسان از فناوری انتظارات زیادی دارد و به تعبیر اکو از آن طلبکار هم هست. به نظر میرسد تصویری که رسانههای جمعی از تمایز میان این دو ارائه کردهاند، کاملا اشتباه است؛ چراکه هرآنچه در ارتباط با فناوری است، اساسا علمی نیست. فناوری حاصل و پیامد علم است و نه جوهر اصلی آن.
با الهام از اندیشه امبرتو اکو میتوان چنین اظهار کرد که فناوری میخواهد زنجیره میان علت و معلول را محو کند. اگر امروز یک پزشک تشخیص دهد بیماری که با علائم آنفلوانزا به او مراجعه کرده است، نیازی به مصرف هیچ نوع آنتیبیوتیکی ندارد، در این صورت احتمالا با اعتراض بیمار مواجه میشود. هرآنچه در دنیای بیرونی بر ذهن بیمار عارض شده، حاکی از رابطه مثبت بین بهبود آنفلوانزا و مصرف آنتیبیوتیک است؛ بنابراین عدم تجویز آنتیبیوتیک حاکی از دانش اندک پزشک یا بیتفاوتی به حال بیمار خواهد بود.
پژوهشهای علمی با هدف شناخت در چارچوبهای خاص از قبیل فرضیه، آزمون، روششناسی و اثبات یا رد آن فرضیه تعریف میشوند که امری مستلزم صرف وقت و زمان بوده و حرکت کند دارد. در عین حال فناوری بر عامل سرعت تکیه دارد و زنجیره علیت را تا حد ممکن کوتاه میکند.
در اینجا آنتیبیوتیک در قامت یک محصول فناورانه، محصول همین کوتاهی زنجیره است و جذابیت آن نیز ریشه در همین عامل دارد. بیمار خواستار کوتاهشدن دوره بیماری است ولی اگر به او گفته شود که با مصرف قرص «ویتامینسی» با همان سرعت درمان میشود، بعید است که باور کند و لذا بدون تجویز پزشک اقدام به مصرف خودسرانه آنتیبیوتیک خواهد کرد.
اکو بر این باور است که رسانهها علم را از «صافی» عبور داده و صرفا جعبه جادویی آن را به افراد نشان میدهند.
در اینجا علم فقط وعده فناوری میدهد. وقتی به زعم بیمار میتوان با مصرف آنتیبیوتیکها بر آنفلوانزا غلبه کرد، چرا باید زحمت خوردن آش و سوپ بیمزه را بر خود هموار کند؟
اکو به همه ما هشدار میدهد در برابر وسوسه ارائه وعدههای علمی که نتیجه آنی و قابل اثبات ندارند، مقاومت کنیم؛ چراکه متهم به شارلاتانگری خواهیم شد.
بدینترتیب آیا میتوان اظهار کرد که فقط ساحران و جادوگران هستند که وعدههایی متضمن نتایج غیرمعتبر اما سریعتر میدهند؟