به یاد مرحوم رهی معیری

رهی معیری شاعر و ترانه‌پرداز موردعلاقه و محبوب من در ۲۴ آبان ۱۳۴۷ فوت کرده است.

امسال دیدم که ماجرای تخیلی جدیدی تحت عنوان عشق رهی به مریم فیروز (همان که بعدها همسر کیانوری شد) در تلگرام و شبکه‌ها دست‌به‌دست می‌شود.

خواستم بگویم این ماجرا جعلی است و هیچ سند تاریخی قدیم و جدیدی هم نیست که این موضوع را تایید کند.

اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام

خارم ولی به سایه‌ی گل آرمیده‌ام

 

با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق

همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام

 

چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام

چون اشک در قفای تو با سر دویده‌ام

 

من جلوه‌ی  شباب ندیدم به عمر خویش

از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام

 

از جام عافیت می نابی نخورده‌ام

وز شاخ آرزو گل عیشی نچیده‌ام

 

موی سپید را فلکم رایگان نداد

این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام

 

ای سرو پای بسته به آزادگی مناز

آزاده من که از همه عالم بریده‌ام

 

گر  می‌گریزم از نظر مردمان «رهی»

عیبم مکن که آهوی مردم‌ندیده‌ام

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *