من شخصا به غیر از یكی دو شماره ، این ماهنامه زنان را مطالعه نكرده ام . ولی برایم جالب بود كه اطلاعیه هیئت نظارت بر مطبوعات ، با چه استناداتی اقدام به لغو مجوز این نشریه كرده است . در اینجا قسمتهایی از آن اطلاعیه را به همراه عكسی كه می گویند باعث به تعطیلی كشیدن ماهنامه شده است ، منعكس كرده ام.
{ ماهنامه “زنان” در شماره 132 خود با طرح مسائل فمینیستی كه تضاد ذاتی با مبانی اسلام دارد مینویسد: “…. شما فكر میكنید عشق همیشه باید به نقاطی مشخص و امن برسد، ولی اینطور نیست. همین كه دختر من روزهای سرشاری را میگذراند و احساس میكند كه مأمن انسان دیگری است و بعدازظهر كه میشود كسی را دارد كه چای عصرانهاش را با او قسمت كند، هم برای خودش و هم برای زندگی كافی و زیباست.…. زنان بسیاری به این ادراك رسیدند كه هیچ رابطه نهادینهای بین آمارهای اسلامی و مردسالاری وجود ندارد و هیچگونه تضادی بین ایمان اسلامی و فمینیسم نیز نیست … فمینیسم اسلامی نشان میدهد كه نابرابریهای نهفته در تفاسیر موجود فقه، از آنجا كه مفسرانی خاص (و عمدتاً مرد) آفریننده آنها بودهاند، لزوماً تجلی اراده خداوند نیستند … نهایت منطقی آن ما را به اینجا میرساند كه برخی از قوانینی كه تاكنون اسلامی و بخشی از شریعت تلقی میشدند در واقع فقط نظرها و دریافتهای برخی از مسلمانان و ناشی از كردارها و هنجارهای اجتماعی و تاریخی هستند كه نه مقدساند و نه تغییرناپذیر، بلكه بشری و متغیرند .}
{ نشریه ”زنان” در شماره 150 با تخریب وجهه بسیج به سیاهنمایی وضعیت زنان در ایران و القای عدم وجود امنیت در جامعه و درج توصیفات نامناسب (در قالب بازگویی با آب و تاب یك فقره جرم منافی عفت) پرداخته است. }
{ “…. زنان بسیاری به این ادراك رسیدند كه هیچ رابطه نهادینهای بین آمارهای اسلامی و مردسالاری وجود ندارد و هیچگونه تضادی بین ایمان اسلامی و فمینیسم نیز نیست … فمینیسم اسلامی نشان میدهد كه نابرابریهای نهفته در تفاسیر موجود فقه، از آنجا كه مفسرانی خاص (و عمدتاً مرد) آفریننده آنها بودهاند، لزوماً تجلی اراده خداوند نیستند … نهایت منطقی آن ما را به اینجا میرساند كه برخی از قوانینی كه تاكنون اسلامی و بخشی از شریعت تلقی میشدند در واقع فقط نظرها و دریافتهای برخی از مسلمانان و ناشی از كردارها و هنجارهای اجتماعی و تاریخی هستند كه نه مقدساند و نه تغییرناپذیر، بلكه بشری و متغیرند.” }