مراجع آماری گزارش دادهاند که میزان صادرات نفت ایران در ماه فوریه برای چهارمین ماه متوالی رو به ازدیاد بوده است ….
برخی این میزان را معادل 100 هزار بشکه ذکر کردهاند ….. آژانس بینالمللی انرژی هم برای ماه ژانویه گزارش داده بود که صادرات نفت ایران در آن ماه حدود 100 هزار بشکه بیشتر شده است …
بررسی قیمتها نشان داده است که قیمتهای نفت از متوسط قیمتی که قبلاً برآورد شده بود، بالاتر رفته است.
قبلاً برآورد شده که قیمتهای امسال در سطح قیمتها 2012 باشد؛ اما عملاً برنت برای امسال بین 103.5 دلار تا 109 دلار خواهد بود … که بدین ترتیب متوسط کل سال جاری حدود 105 دلار برآورد میگردد.
به نظر میرسد که کاهش عرضه از طریق لیبی و ایران و عراق، عملاً کمتر از واقع ارزیابی شده است (یعنی همان پدیدهی underestimate) … اما الان معلوم شده که وضع به آن نامطلوبی که پیشبینی شده بود، نبوده است.
چشمانداز مصرف جهانی را هم قبلاً خیلی تیره و تار برآورد کرده بودند، اما اکنون ظاهراً باید برای این موضوع هم بررسیهای جدیدی صورت گیرد تا ابعاد قضیه مشخصتر شود.
این قضیه و موفقیت نفتگران ایرانی، خیلی به مذاق گروههای فشار آمریکایی خوش نیامده است …
یک گروه لابی فشار در آمریکا ضمن بیان آمار فوق ادعا کرده که اگر وضع به همین منوال باشد، آنگاه ایران تا مقطع شش ماهه، حدود بالای 14 میلیارد درآمد فقط از طریق فروش نفت به دست میآید؛ حال آنکه پیشبینیها حاکی از 6 یا 7 میلیارد درآمد بوده است ….
و این ها همه به غیر از درآمدهایی است که ایران می تواند از طریق صنایع پتروشیمی و یا خودروسازی و یا فلزات قیمتی داشته باشد ….
نشریهی واشینگتن پست هم تحلیل خود را در مورد آمارهای موفقیت فروش نفت ایران دارد ….
این نشریه با ذکر آمارهای رویتر؛ چنین مینویسد:
«… متوسط واردات نفت چین در عرض سه ماههی گذشته حدود 29 درصد بیشتر از متوسط شش ماههی اخیر است …همچنین همین شاخص برای کشور هند حدود 53 درصد است … آیا این بهمثابهی یک «پرچم قرمز» برای آمریکا نیست؟
دولت آمریکا جه کار دارد میکند؟ …. در نظر بگیرید که آخر ماه می فرا رسیده است و ایران هم توانسته یک حفرهی بزرگ در دیوار تحریمهای نفتی ایجاد کند … به راستی، اسب، لجام گریخته است….»