نایبرئیس کمیسیون برنامهی مجلس اظهاراتی در مورد ویژگیهای بودجهی سال آینده داشته است.
یادداشت امروز من در روزنامهی اعتماد به همین موضوع ارتباط پیدا میکند که از اینجا هم میتوان دید:
#######################
نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجهی مجلس اظهار داشته که لایحهی بودجه میبایستی الزاماً «شفاف» و «متکی بر درآمدهای مستحکم و قابلتحقق» و همچنین «هزینههای سنجششده» و مبتنی بر «حسابداری بهای تمامشده» ارائه بدهد.
آنچه از سخنان این مقام برمیآید این است که دولت باید بودجهی کشور را بر اساس شیوهی «بودجهریزی عملیاتی» تنظیم کند.
باید اذعان کرد که دسترسی به چنین رویهای، سالهاست که دغدغهی اصلی سیاستگذاران و بودجهنویسان کشور بوده است؛ گو آنکه تا کنون هیچ اقدام عملی هم در دولتهای گذشته ، موفق به دستیابی به چنین بودجهای نشده و آنچه که در عمل شاهد بودهایم، همانا روش «بودجهریزی سنتی» یا همان «متکی بر ارقام سنوات قبل» است.
اهمیت بودجهریزی عملیاتی تا بدان درجه است که در قانون برنامهی چهارم و پنجم، موادی در لزوم بهکارگیری این شیوه ذکر شده است.
در قانون برنامهی چهارم و ذیل مواد 138 و 144، دولت موظف شده بود که تا پایان سال دوم برنامه، «نظام بودجهریزی» را بازنگری کرده و الزامات و راهکارهای نیل به بودجهریزی عملیاتی را فراهم سازد.
به دلیل عدم موفقیت دولت، مجدداً چنین رهنمودهایی در برنامهی پنجم هم مشاهده میشود. مثلاً در مادهی 219 مقرر شده که دولت تا پایان سال دوم برنامه، بهتدریج بایستی زمینههای لازم را برای تهیهی بودجههای عملیاتی در کلیهی دستگاههای اجرایی فراهم آورد، به نحوی که از سال سوم به بعد، تمامی بودجه به همین روش تنظیم شده باشد.
همچنین در مادهی 217 نیز کلیهی بخشهای دولتی و مؤسسات دولتی موظف شدهاند که برنامههای اجرایی و عملیاتی خود را در قالب «بستههای اجرایی برنامه» تهیه کنند که همین بستههای مبنای تنظیم و تصویب بودجهی سنواتی دستگاه قرار خواهد گرفت.
نگاهی به سیر تکوین مفهوم و نقش بودجه آشکار میسازد که مدیران دولتی، ادارکهای متفاوتی از «بودجه به مثابهی پول و منابع» دارند. برخی بودجه را بهعنوان ابزار کنترل؛ عدهای بودجه را به عنوان ابزار مدیریت مالی و برخی هم به عنوان ابزار برنامهریزی و مدیریت راهبردی دارند.
اما اهمیت این روش بودجهریزی در کجاست که این همه بدان توجه شده است.
به نظر میرسد تنها راه اصلاح و رهایی از شیوههای سنتی و فعلی بودجهریزی، همین توسل به بودجهریزی عملیاتی است.
در ساختارهای سنتی، همیشه فرض بر این بوده که این «محصولات» هستند که «منابع» را مصرف میکنند. اما نظام مدرن بودجهریزی، پا را فراتر گذاشته و اصرار دارد که عامل مصرف منابع، صرفاً «محصولات» نیستند؛ بلکه «فعالیتها» هستند که این منابع را مصرف میکنند.
یعنی «محصولات» عملاً «فعالیتها» را مصرف کرده و «فعالیتها» هم بهنوبهی خود «منابع» را مصرف میکنند.
در بخش کلان و در نظام بودجهریزی سنتی، همواره از دو اشکال اساسی یاد میشود که عبارتند از «غیرعملیاتی بودن» و «غیر شفاف بودن».
اما در ساختار نوین، عوامل «صرفهجویی» و «اثربخشی» به ابعاد سنتی بودجهریزی اضافه شده و مآلاً فیمابین «کارآیی» و «اثربخشی» بودجهای نیز قائل به تمایز میشوند بهگونهای که مقولهی «کارآیی بودجهای»، ناظر بر «استفادهی مفید از منابع بودجهای» بوده؛ حال آنکه «اثربخشی بودجهای» به نوعی با «عملکرد بودجهای» مرتبط میشود.
اهمیت این شیوه از آنجا ناشی میشود که طبقهبندی عملیات، متکی بر ارزشافزودهای است که از آن «فعالیتها» به دست میآیند.
همچنین از آنجا که اهداف هر سند بودجه به صرت «کمی» و «قابلاندازهگیری» ارائه میشود، لذا «ارزیابی بودجه» آسانتر شده و فعالیتهای فاقد ارزشافزوده به راحتی قابلشناسایی خواهند بود.
بدین مفهوم که در سند بودجه (چه در بعد کلان کشوری و چه در بعد خرد و سازمانهای دولتی)، رابطهی میان «مبالغ و وجوه تخصیصیافته» به هر برنامه (یا همان فعالیت) در کنار «نتایج حاصل از اجرای آن فعالیت» مقایسه میشود.
دقت داریم که سازمان برنامه همواره با حجم عظیمی از «درخواست بودجه» روبهرو است. اما این سازمان عملاً هیچ ابزاری برای «ارزیابی کیفی» آن «بودجهی تخصیصدادهشده» ندارد.
بودجهریزی عملیاتی فیالواقع همان «بودجهی برنامهای» است؛ با این تفاوت که به شیوههای دقیقتری قادر به آنالیز نحوهی اجرای برنامهها از دیدگاه «هزینه / فایده» است.
بدیهی است از این طریق میتوان به دلایل افزایش قیمتتمامشدهی فعالیتها در بخش دولتی آگاه شد.
به هر تقدیر نباید اینگونه تصور کرد که میان «بودجه» و «عملکرد» صرفاً یک «ارتباط فنی» برقرار است. بودجهریزی عملیاتی در واقع مدیران و تصمیمگیران را قادر میسازد که جهت تخصیص منابع، یک مبنای صحیح و منطقی به دست آورند تا بر اساس آن نتایج «قابلسنجش» به دست آورند.
به نظر میرسد که تنها از همین طریق میتوان مشکلات بودجهای سازمانهای دولتی را با تمرکز دقیقتر و مناسبتری مورد بررسی قرار داد.
دقیقاً در همینجاست که مهمترین فایدهی نظام بودجهریزی عملیاتی آشکار میشود و آن این است که جهت تصمیمگیریهای بودجهای، یک فرآیند منطقی ایجاد میشود.
از این طریق میتوان ارتباط فیمابین «بودجه» و «نتایج عملکرد» را هم زیر ذرهبین قرار داد و فیالحال مبنای مناسبی هم برای پاسخگویی در نزد مدیران سازمانهای دولتی پدید میآید.
به طور کلی شیوهی بودجهریزی عملیاتی؛ تنها راه فرار از شر مصائب بودجهریزی سنتی است. امید میرود که متولیان بخش بودجهای، رفتهرفته ساختارهای ناکارآی سنتی و قدیمی را برچینند.
##########################
در همین رابطه:
موضوع قیمت تمامشده (+)