من مدتها بود که به دنبال نام سراینده یک شعر با عنوان ؛ نامه ای برای تو ؛ می گشتم. . البته به متن شعر دسترسی داشتم ٬ ولی نام شاعر هم برایم مهم بود . به همین خاطر یک جستجو در اینترنت کردم و جالب است که نه تنها نام شاعر را پیدا نکردم ٬ بلکه عوض یک شاعر ٬ چند تا شاعر برای این یک قلم شعر پیدا شد که عمده وبلاگ نویسان محترم و محترمه ٬ این شعر زیبا را از زبان خود ٬ به عشقشان تقدیم کرده بودند !!!
بگذریم که ظاهرا بر اساس تحقیق بنده ٬ نام شاعر ٬ آقای شیبانی معلوم شده ٬ اما اگر این شعر زیبا بتواند دل بعضی ها را نرم کند ٬ چه ایرادی دارد که بعضی های دیگر ٬ آن را به نام خودشان قالب بزنند ؟؟!!!
و اما خود شعر :
نامه ای برای تو
با سلامی گرم
با درودی پاک می آغازم این پیغام
– ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ
راستی از کدامین راز با تو پرده بر گیرم
من که چونان کودکی دلباخته بازیچه اش را بی تو غمگینم
تو بدانی آسمان دیدگانم را نه ابری جز به رویای تو آکنده چه خواهی کرد؟
قلبت آیا مهر با من هیچ خواهد داشت؟
چشمت آیا با من هیچ راست خواهد گفت؟
کاش با من مهربان بودی!
ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ
زندگی را با ترنم های رنگین نگاهت بسته می بینم
با من آن رامشگران را آشتی فرمای
تک درختی دور و تنها مانده ام ای باد کولی پای
با من از گلگشت زرین بهاران مژدگانی ده
من تو را بانوی قصر پرشکوه عشق خواهم کرد
ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ
عشق ما چون هیمه ای افسرده اما گرم
با نیفسرده فروغی زیر خاکستر
انتظار کنده های خشک تر را می کشد بی تاب
یک نفس ای باد کولی پای
دامن پرچین و مهر افزای خود بگشای
تا که آن را پر ز بار شعله های عشق گردانیم
من سطبر شانه هایم را به خرمن های آتش وام خواهم داد
ای طلایی رنگ
ای تو را چشمان من دلتنگ
من غرور بی کرانم را که بر نیلی غبار آسمانها می تکاند بال
چون شکسته پر عقابی پیر
در حصار چشمهایت بندی لبخنده ای کردم
من نگاه مهربانم را که از اعماق قلبم ریشه می گیرد
شادمانه تا به صبح انتظارت می دوانم گرم
تا کدامین پنجه بگشاید قبای صبح آن دیدار
عشق من ،
تا نامه دیگر
خداحافظ
من یک کتاب قدیمی دارم که این شعر توش هست اسم شاعرش فرهاد شیبانیه……..
[پاسخ]
پویا پاسخ در تاريخ اردیبهشت 24ام, 1391 18:53:
سلام
البته من هم اشاره کرده ام که اسم شاعر، آقای شیبانی است.
فرهاد شیبانی در واقع ترانه سسرا هستند.
مثلاً شعر ترانه ی معروف (گل گلدون من) از سروده های ایشان است.
اما نمی دانم چرا یک دفعه ایشان از کار ترانه سرایی کنار کشیدند
به هر حال ممنون
[پاسخ]
لطفا اون مصرعشو درست کنید(چشمت آیا راست با من هیچ خواهد گفت؟)
[پاسخ]
پویا پاسخ در تاريخ اردیبهشت 24ام, 1391 18:54:
دست تون درد نکنه.
ممنون از توجه تان
[پاسخ]
این شعر حدود ۵۵ سال پیش یعنی حدود سال ۱۳۴۰ در فیلم هندی سایه من بعنوان ترجمه بخشی از یک شعر آمده بود . دیرزمانی تا این حد برای این شعر دست کم به گواهی من وجود دارد
[پاسخ]
ناشناس پاسخ در تاريخ فروردین 27ام, 1395 10:05:
@,
ممنونم از توجه شما
یعنی نام شاعر آن آقای شیبانی نیست ؟
[پاسخ]
سلام عزیز
من یکبار در رادیو این شعرو شنیدم و گوینده گفت که این شعر از استاد رحیم معینی کرمانشاهی هست.اما باز مطمئن نیستم چون تو اینترنت هیچ جا اسمی از ایشان نبردن.
[پاسخ]
باسلامی گرم
بادرودی پاک
روزگارت بی که بامن بگذرد خوش باد
من تویه کتابی خوندم اولش اینجوری بود نام شاعرم فرهاد شیبانی نوشته بود
[پاسخ]