خبری را در ایلنا دیدم که طی آن عضو هیأت علمی پژوهشکده وزارت اقتصاد، افزايش پرداخت يارانههاي نقدي را مستلزم افزايش قيمت حاملهاي انرژي و تداوم صرفه جويي در اين زمينه دانسته و اینکه درآمد يارانههاي نقدي از محل فروش حاملهاي انرژي به دست ميآيد و هيچ ارتباطي به داشتن يا نداشتن نقدينگي دولت ندارد.
یادداشت امروز من در روزنامهی اعتماد هم به بررسی همین موضوع پرداخته ایت و میتوان از این لینک هم یادداشت را مطالعه کرد.
==========================
عضو هیأت علمی پژوهشکده وزارت اقتصاد، افزایش پرداخت یارانههای نقدی را مستلزم افزایش قیمت حاملهای انرژی و تداوم صرفه جویی در این زمینه دانست.
به نظر این کارشناس، افزايش پرداخت يارانههاي نقدي مستلزم افزايش قيمت حاملهاي انرژي و تداوم صرفه جويي در اين زمينه است و درآمد يارانههاي نقدي از محل فروش حاملهاي انرژي به دست ميآيد و هيچ ارتباطي به داشتن يا نداشتن نقدينگي دولت ندارد.
این ادعا از آنجمله گزارههایی است که واقعاً نمیتوان با توجه به آمار و اظهارات موجود، آن را تایید یا رد کرد.
ابتدا اینکه در حال حاضر، هیچ آماری از میزان رشد نقدینگی در مقطع بعد از هدفمندی از منتشر نشده و به همینخاطر امکان اظهارنظر در مورد نقدینگی بسیار سخت است. تنها آمار موجود در این خصوص، اظهارات وزیر محترم اقتصاد است که در اوایل شهریور از رشد 22.6 درصدی نقدینگی در ۱۲ ماه منتهی به خرداد خبر داده بود.
اگر آمار رشد نقدینگی را در مقطع بعد از هدفمندی به دست آوریم، احتمالاً شاهد رشد تقریباً قابلتوجه آن در مقایسه با دورههای مشابه سنوات قبل خواهیم بود.
در عین حال از منظر اقتصاد سیاسی باید به این نکته توجه کرد که سیاستگزاران اقتصادی در حال حاضر دغدغههایی از جنس تورم دارند ( و نه رکود). بنابراین ذیل این هدف کلی میتوان راهکارهای اجرایی دولت را قابلتوجیه قلمداد کرد. برای مثال دخالت دولت در امر قیمتگذاری هم در همین راستا تعریف و تبیین میشود.
از سوی دیگر دولت در پرداخت یارانههای سری اول در سال گذشته ظاهراً از محل تنخواه خود در بانک مرکزی اقدام به برداشت منابع کرده کرد که مسلماً در سال جاری دولت را مجبور به استقراض مجدد از بانک مرکزی خواهد کرد.
اکنون سؤال این است که آیا بانک مرکزی تحت عاملیت دولت، نسبت به تامین این منابع از محل رشد پایهی پولی اقدام خواهد کرد یا خیر؟. اگر اینگونه شود، آنگاه یقیناً دولت با وضعیت بسیار سختی در کنترل تورم مواجه خواهد شد.
در هر حال آنچه مشخص است اینکه پرداخت نقدی وجوه یارانهها، بهمثابهی افزایش حجم پول (در اینجا؛ عرضهی پول) است. در هینحال میدانیم اثر نرخ بهره بر روی سرمایهگذاری در کوتاه مدت، احتمالاً اندک است و مشتق تقاضای پول نسبت به نرخ بهره هم، از این میزان کمتر است.
پس در نهایت، افزایش حجم حقیقی پول در سناریوی پرداخت مستقیم وجوه یارانه به مردم، باعث تخریب سطوح قیمتها میگردد.
مطابق قانون هدقمندی یارانهها و طبق مواد (7) و (8) و (11) دولت میبایستی برای پرداختهای پیشبینیشده، صرفاً از خالص وجوه حاصل از اجراء این قانون (بابت آزادسازی قیمتها) استفاده کند.
اما اخیراً برخی نمایندگان مجلس اعلام کردهاند که دولت مبلغ 12 هزار میلیارد تومان از 3 منبع بانک مرکزی، درآمدهای نفتی و منابع اعتباری وزارت نیرو علاوه بر افزایش قیمت حامل های انرژی برای تأمین یارانه نقدی برداشت کرده است.
همچنین یکی نمایندهی دیگر هم اظهار داشته که دولت باید «ساز و کار» جدیدی برای پرداخت یارانه به مردم تدوین کند، چرا که هماکنون «دولت بیش از پنجماه کسری بودجه برای پرداخت یارانه مستقیم به مردم دارد».
اکنون که افزایش قیمتهای حاملهای انرژی در فاز اول هدفمندسازی، تکافوی همان پرداخت یارانههای نقدی را ندارد، بنابرای دولت باید در همینجا تکلیف خود را مشخص کند که ادامهی مسیر به چه شکلی تعریف خواهد شد؟
به عبارت دیگر آیا افزایش مجدد قیمت حاملها، صرفاً میتواند منابع لازم برای پرداختهای نقدی را تامین نماید؟ و یا دولت با افزایش مجدد قیمت حاملها، درصدد افزایش مبلغ یارانههای نقدی است.
تجربهی موجود حاکی است که کسری بودجه برای پرداخت یارانهی نقدی به مردم و همچنین عدم تحقق بخشی از درآمدهای پیشبینی شدهی دولت، میتواند عاملی ضروری در راستای تغییر در برنامهها و روشهای اقتصادی دولت در زمینهی قانون هدفمندکردن یارانهها باشد تا به هر شکل ممکن این کسری بودجه به نحوی جبران شود.
تکه هایی از شعر سیمین بهبهانی
> هرگزنخواب کورش
>
>
> دارا جهان ندارد
> سارا زبان ندارد
>
> بابا ستاره ای در
>
> !هفت آسمان ندارد
>
> کارون ز چشمه خشکید،
>
> البرز لب فرو بست
>
> حتا دل دماوند،
>
> آتش فشان ندارد
>
> دیو سیاه دربند،
>
> آسان رهید و بگریخت
>
> رستم در این هیاهو،
>
> گرز گران ندارد
>
> روز وداع خورشید،
>
> زاینده رود خشکید
>
> زیرا دل سپاهان،
>
> نقش جهان ندارد
>
> بر نام پارس دریا،
>
> نامی دگر نهادند
>
> گویی که آرش ما،
>
> تیر و کمان ندارد
>
> دریای مازنی ها،
>
> بر کام دیگران شد
>
> نادر ز خاک برخیز،
>
> میهن جوان ندارد
>
> دارا ! کجای کاری،
>
> دزدان سرزمینت
>
> بر بیستون نویسند،
>
> دارا جهان ندارد
>
>
> هرگز نخواب کوروش،
>
> ای مهرآریایی
>
> بی نام تو،وطن نیز
>
> نام و نشان
> ندارد
>
[پاسخ]