بوجاری یعنی پاککردن غلات؛ و بوجار کسی است که دانهها و حبوب را بهوسیلهی غربال پاک نموده؛ زوائد را از آنها جدا مینمود.
بوجاری شغلی بود آزاد و بدون دکان با ابزاری منحصر به چند نوع غربال درشت و ریز و بزرگ و کوچک زهی که از رودهی گوسفند ساخته شده بود.
اینها هر روز در دکان دیگران کار میکردند و مشتریان آنها هم عبارت بودند از بنکدارهای حبوب که نخود و لوبیا و ماش و عدس و مانند آن میفروختند.
و دیگر رزازها؛ یعنی فروشندگان برنج و بعد هم آجیلفروشها که باید آجیلهای بودندادهی خود را از خاک و آشغال و ماسه پاک کنندو بالاخره بعضی بقالهای معتبر که معتقد به حسن عمل بوده و لازم میدیدند جنس پاکیزه به مردم بدهند.
از اینجا شغل بوجاری «آزاد» بود که کمتر واردکننده و فروشندهای بود که بتواند کار روزمره برای بوجار داشته باشد؛ مگر واردکنندگان دست اول که در انواع کالاهای دانهای دست داشته و باید خوب و بد و ریز و درشت و مرغوب و نامرغوب بکنند.
به غیر از آن، بقیهی بوجارها که هرچند روز یکمرتبه دکان و پاتوقی را سر زده تا ببیند برای کدام شان جنس تازه آمده است.
بوجاری به صورت مزدی و کنتراتی انجام میگرفت که روزمزدیهایشان برای دکاکین دائمی و کارمزدیهاشان برای غیردائمیها بوده.
هر بوجار صرفنظر از مزد و کنترات، باید کار درست تحویل بدهد و لذا در هر حال هرگز کار خود را ضایع نمیکرد و دقت کافی بهعمل میآورد.
بوجار در بنکداریها و رزازیها، اغلب در انبار کار میکرد و در بقالیها، جلوی دکانشان و در شارع عام..
====================
پینوشت:
باز هم نتوانستم در اینترنت، تصویری از یک بوجار حین کار پیدا کنم.