ایران به روایت صندوق بین‌المللی پول

سرمقاله‌ی امروز من در روزنامه‌ی جهان صنعت، به گزارش اخیر صندوق بین‌المللی پول اختصاص دارد است که در  این‌جا ببینید یا در ادامه:

==================

اخیراً صندوق بین‌المللی پول گزارش مفصلی را با عنوان «چشم‌انداز اقتصادی منطقه‌ای» با محوریت منطقه‌ی خاورمیانه و آسیای مرکزی و شمال آفریقا منتشر کرده است.


آن‌چه در این میان حائز اهمیت است، توجه ویژه به جایگاه کشورمان در این گزارش است که متاسفانه ارقام اعلام‌شده، بسیار تاسف‌انگیز و هشداردهنده است.


صرف‌نظر از مقدمه‌ی این گزارش، بد نیست نگاهی به آمارهای فوق بیندازیم:


تعداد 12 کشور بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان، امارات، الجزایر، ایران، عراق، لیبی، سودان و یمن؛ حدود 65 درصد کل ذخایر دنیا و 45 درصد کل ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارند. به طور متوسط، حدود 50 درصد GDP  و 80 درصد درآمد دولت‌های این کشورها از محل درآمدهای نفتی حاصل می‌آیند.


در جدول شاخص رشد GDP  حقیقی و در بین کشورهای صادرکننده‌ی نفت و برای سال 2010، کشور ایران بدترین جایگاه را دارد (بر حسب درصد). حتی وضعیت افغانستان و جیبوتی هم از وضعیت ایران بهتر است. این شاخص برای سال مزبور حدود 2/2  است. بهترین وضعیت مربوط به کشور قطر با 5/18 درصد است.


در عین حال برای شاخص GDP اسمی و در بین صادرکنندگان نفت، رقم مربوط به ایران حدود   9/358  میلیارد دلار برآورد شده است. اما در جداول بعدی و هنگامی که رشد GDP  حقیقی را برای بخش‌های نفت و غیرنفت محاسبه کرده‌اند، ارقام تا حدود زیادی گویا می‌شوند.


بدین صورت که برای سال 2010 میزان رشد  GDP  حقیقی غیرنفتی برای ایران، به رقم تاسف‌انگیز 4/2  درصد می‌رسد که کمترین شاخص در بین کشورهای صادرکننده‌ی نفت است (این شاخص برای سال 2009 معادل 2 درصد محاسبه شده است).


در بخش  GDP   نفتی، شاخص مربوطه برای سال 2010 حدود صفر درصد  محاسبه شده که باز هم کمترین شاخص در بین کشورهای نفتی است (شاخص فوق برای سال 2009 حدود (  2/3 – ) درصد بوده است.


میزان تولید و صادرات نفت هم از جمله موضوعات مود توجه صندوق بین‌المللی پول در گزارش اخیر است. جالب آن‌که میزان تولید نفت در سال 2010  به نسبت سال 2009  برای کشورمان بدون تغییر مانده؛ و این در حالی است که بقیه‌ی کشورهای نفتی بدون استثنا میزان تولید خود را در مقطع یادشده، افزایش داده‌اند.


به طور مشابه صادرات نفت کشور هم برای سال 2010 بدون تغییر مانده است (قابل‌توجه این که بیشتر کشورهای تحت بررسی در این مطالعه، دچار وضعیت ثابت‌ماندن صادرات نفت در دوره‌ی سال 2010 به نسبت 2009 شده‌اند).


مورد بعدی، شاخص تورم قیمت مصرف‌کننده است. در بین کشورهای صادرکننده‌ی نفت خاورمیانه و شمال آفریقا، متاسفانه بیشترین برآورد برای سال‌های 2009  و  2010  مربوط به ایران است.


یکی دیگر از شاخص‌های مورد بررسی صندوق، شاخص کل درآمدهای دولت (به استثنای واگذاری‌ها) بوده است. منتها همان‌گونه که قبلاً ذکر شد، صندوق بین‌المللی پول شاخص‌ها را تا حد امکان به صورت گویا بیان نموده؛ مثلاً برای همین شاخص، آن را بر حسب درصدی از  GDP  ارائه کرده است.


این شاخص برای کشورمان در بین کشورهای صادرکننده‌ی نفت، کمترین شاخص  در سال 2010  است. در سال  2009، ایران بعد از بحرین در رده‌ی دوم قرار دارد.


جدول بحث‌انگیز دیگر، توجه به درآمدهای غیرنفتی (برحسب درصدی از GDP  غیرنفتی) است. جایگاه کشورمان در این جدول، بعد از عراق و عربستان و امان قرار دارد.


جهت جلوگیری از اطاله‌ی کلام، فقط به ذکر همین موارد بسنده می‌کنیم؛ هر چند گزارش صندوق بسیار جامع و مفصل است و می‌تواند به عنوان یک مرجع مناسب برای بررسی عملکرد اقتصادی کشورمان مورد استفاده‌ی عموم کارشناسان قرار گیرد.


گزارش فوق در آدرس سایت اینرنتی صندوق بین‌المللی پول، قابل دسترس همگان است.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه در “ایران به روایت صندوق بین‌المللی پول

  1. پويا جان سلام. خيلي خوبه كه با آمار و ارقام حرفت را مي زني اما من بيشتر به دنبال دلايل آن مي گردم. فكر مي كنم اين مساله را تنها در بعد اقتصادي نمي توان ديد و بايد براي يافتن چرايي‌ها به ابعاد ديگر همچون اقتصاد سياسي مراجعه كرد و با استفاده از ابزار آمار راه كار‌هايي يافت. اينم البته نظر و پيشنهاد بود. ممنون.

    [پاسخ]

    پویا نعمت‌اللهی پاسخ در تاريخ آبان 3ام, 1388 12:35:

    سلام مهران.
    حرفت درسته.
    این‌که چرا اقتصاد کشور عملاً به سمتی حرکت کرده که چنین آمارهایی تولید شده، موضوع بحث‌های عدیده‌ای است که در بیشتر رسانه‌ها می‌توان چرایی آن را پیدا کرد.
    مهم این است که مسئولان کشور، به گونه‌ای رفتار می‌کنند و حرف می‌زنند که عملاً بر خلاف رهیافت‌های این آمارها است.
    من به سهم خودم در این سایت و در یادداشت‌های اقتصادی و نفتی خودم، گوشه‌ای از معضلات اقتصادی کشور را بیان می‌کنم.
    سایر عزیزان (چه در رسانه‌ها و چه در جاهای دیگر) هم مشابه این کار را انجام می‌دهند.
    به هر حال این آمارها ناشی از ضعف مدیریت اقتصادی کشور است و مو لای درزش نمی‌رود؛ هرچند که بخواهند آن را شکل دیگری نشان دهند.

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *