حضرت ابراهیم در سن 88 سالگی، صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد (از هاجر) و چندین سال بعد در سن 100 سالگی، از همسر دیگرش به نام ساره (که در آن زمان نود سال داشت)، صاحب فرزندی به نام «اسحاق» شد.
حضرت اسحاق در سن 40 سالگی با دختری به نام «رفقه» ازدواج کرد. همسرش نازا بود. اسحاق از خداوند تقاضای فرزند داشت که این تقاضا اجابت میشود و رفقه باردار شده و دو قلو میزاید. فرزند اول که از بطن رفقه بیرون می آید، سرخرنگ و تمام بدنش مانند پوستین، پشم داشت. او را «عیسو» نام نهادند که در عبری به معنای «مودار» است. پس از او، پسر دیگری بیرون آمد که پاشنهی پای عیسو را در دست داشت. او را «یعقوب» نام نهادند که به معنای «بهدنبال آمده» است.
در این هنگام، اسحاق 60 سال داشت.
حضرت اسحاق، بیشتر به عیسو علاقهمند بود. زیرا عیسو به شغل صیادی اشتغال داشت و خرج و خورد و خوراک اسحاق را هم تامن میکرد. اما رفقه، بیشتر به یعقوب تمایل داشت و چندان از عیسو خوشاش نمی آمد.
در آن زمان، نخستزادگی بسیار مورد توجه بود . عیسو هم نخستزاده بود. اما یعقوب در برابر ظرفی آش و مقداری نان، این فضیلت نخستزادگی را از عیسو خرید.
اسحاق در اواخر عمر، نابینا شده بود . در سن 160 سالگی، روزی عیسو را فراخواند و از او خواست که برایش طعامی بیاورد تا او را برکت دهد. عیسو برای تهیهی غذا و شکار بیزون رفت. اما رفقه این گفتگو را شنید و تصمیم گرفت موضوع را به یعقوب اطلاع دهد تا شاید از نابینا بودن اسحاق استفاده کنند و برکت را نصیب فرزند مورد علاقهاش (یعنی یعقوب) نماید.
وقتی قضیه را به یعقوب گفت، او هم استقبال کرد. به همین خاطر دو بزغاله را از گله جدا کرده و کشتد وسریعاً غذایی تهیه کردند. آن وقت برای اینکه اسحاق دچار شک و شبهه نشود، پشم آن بزغالهها را به بدن یعقوب چسباندند.
یعقوب با ظرف غذا نزد اسحاق رفت و خوردنی را عرضه کرد. اسحاق گفت: «توکیستی»؟
یعقوب گفت: «من پسر نخست تو؛ عیسو هستم. آنچه فرموده بودی انجام دادهام. اکنون غذا را بخور و من را برکت بده».
اسحاق گفت: «چقدر زود برگشتی. حالا نزدیکتر بیا تا تو را لمس کنم و مطمئن شوم».
یعقوب نزد پدر رفت و اسحاق او را لمس کرد.
در هر حال، اسحاق متوجه قضیه نشد و یعقوب را به جای عیسو برکت داد….. و باقی ماجرا
یعقوب در سن 147 سالگی (هفده سال بعد از ورود به مصر) درگذشت.
جالب است که جریان پیامبری، دیگر از نسل حضرت یوسف ادامه نمییابد و بلکه پیامبران بعدی (مشخصاً حضرت موسی) از نسل سومین پسر یعقوب (لاوی) هستند.
لاوی حدود 137 سال عمر کرد و سه پسر به نامهای «جرشون» و «قهات» و «مراری» داشت.
حضرت موسی، فرزند عمران؛ و نوهی قهات است.
امکان این موجود است تا منابعی که این مطلب رو عنوان کردی بدانم .
[پاسخ]
پویا نعمت الهی پاسخ در تاريخ خرداد 9ام, 1388 14:13:
بله فرهاد جان
تاریخ اورشلیم؛ نوشتهی دکتر جعفر حمیدی؛ انتشارات امرکبیر
جالبه که کتاب در سال 1364 منتشر شده ولی به رغم این درجه از اهمیت، تا حالا ندیدم که چاپ دیگری از آن در بازار باشد.
البته شاید باشه و من ندونم. به هر حال کتاب فوقالعاده ارزشمند و بینظیری است.
[پاسخ]
فرهاد مهرگان پاسخ در تاريخ خرداد 9ام, 1388 14:41:
سپاس از جوابت
[پاسخ]
فرهاد مهرگان پاسخ در تاريخ خرداد 9ام, 1388 14:42:
در ضمن به ایمیلم نیومده بود
محض اطلاع گفتم
[پاسخ]
من ميخواستم بدونم چقدر اين اطلاعات شما قابل استناد هست ؟
آيا صرف اينكه كتابي در اين خصوص چاپ شده ميشه به صحت مطالب هم استناد كرد.
آيا علم هم باردار شدن زن در 90 سالگي يا قدرت باروري مرد رو تو 100 سالگي تاييد ميكنه ؟
==========
پویا:
سلام محمد جان
والله من هم مثل تو هستم. نمیدانم این اطلاعات چقدر قابل اتکا هستند.
اخیراً با توسل به اینکه آنها «پیامبر» بودند و صاحب تواناییهایی خارج از تواناییهای آدمهای معمولی هستند، دست به توجیه این گفتهها میزنند.
راستاش اصلا هم برای من مهم نیست که آیا واقعا چنان اتفاقاتی رخ داده است یا خیر.
منظورم بیشتر توجه به این نکته بود که چطور یک «پیغمبر»، برای دو بار چنین حرکات زشتی را مرتکب میشود.
دروغ گفتن به پدر، نارو زدن به برادر و امثال اینها.
شما این قسمتاش را ببین.
[پاسخ]
ممنوم یک عالمه از لطف شما..
[پاسخ]
سلام وبا عرض خسته نباشید 0
خواهش میکنم حتما منابع صحبت های خودتون را برای مطالعه بیشتر کاربران ذکر کنید 0 تا ان جا که من میدانم اینکه یعقوب در سن 50 یا100 یا 120 دارای بچه شده است چیزی نمیدانیم فقط این را میدانیم که وی در سنین پیری دارای بچه شده است 0 وقتی مساله را در قالب کمیت بیان میکنید باعث ایجاد این تفکر در ذهن هر کس میگردد که امروزه از نظر علمی چنین چیزی امکان ندارد 0 در صورتیکه نه شما ونه بنده در زمان یعقب نبی نبوده ایم تا بدانیم در چه سنی دارای بچه شده است !!!!!!!
=========
پویا
سلام مسلمان عزیز
منبع را در ذیل یکی از کامنتهای همین پست جواب دادهام
اما اگر نظر من را بخواهی، برایم اصلا مهم نیست که آیا واقعا ایشان در چنان سن و سالی بچهدار شه است یا نه؟
بلکه بیشتر میخواستم بگویم که چطور یک «پیامبر« دست به چنین کاری زده و به پدر و همچنین برادرش خیانت کرده.
البته من تاریخدان نیستم و انتشار این مطلب هم صرفاً جها اطلاع بوده است.
حالا باید مورخین در مورد صحت این مطالب اظهار نظر کنند.
به هرحال از توجهت خیلی سپاسگزارم.
دفعهی بعد ایمیلت را هم بگذار تا بیشتر صحبت کنیم
ممنون
[پاسخ]
با سلام مجدد
همه ما میدانیم که تمام انسانها خطا کار هستند حتی پیامبران 0 البته این حرف برای فرق شیعه وسنی ووهاب وسایر فرقه بسیار گران وغیر قابل هضم است 0 در صورتیکه در قران کریم هم ( 19 سوره محمد و40یا 45 سوره غافر و000) خدای دانا به محمد میفرماید برای گناهان گذشته وآینده ات توبه کن 0 این حرف نشاندهنده این است که حتی پیامبر از خطا وگناه مصون نیست وعصمت برای خدای دانا است وبس وما همه خطا کاریم 0 اینکه یعقوب یا اسحاق خیانت کرده اند امری طبیعی است چرا که همه به نوعی ( حتی محمد ) هم خطا کار بوده اند 0 تا آنجائیکه خدای دانا به محمد میفرماید : ای محمد تو گوراه بودی وما تو را هدایت کردیم 0 این حتی نشاندهنده این است که محمد قبل از بعثت هم گمراه بوده است 0 لذا خطا کار بوردن پیامبر ان امری عادی است چون در در چه اول انسان هستند وبعد پیامبرند 0
وقتی بیشتر با هم آشنا شدیم ایمیلم را میدم 0
======
پویا:
مسلمان عزیز
در مورد مسائلی که صحبت کردی، واقعاً تخصصی ندارم که بخواهم در رد یا تایید آنها اظهارنظری بکنم.
نمیدانم چه بگویم.
منتظر ایمیل شما هستم.
باز هم ممنون که برای من کامنت میگذاری.
[پاسخ]